دربارهی کتاب قصههایی از جادهی دیکاوو 2: راکن را بگیر خانم پوله
کتاب "راکن را بگیر خانم پوله" جلد دوم از مجموعه داستانهای جذاب "قصههایی از جادهی دیکاوو" میباشد که برای مطالعهی مخاطب کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآمده است.
شخصیت اصلی قصه، "فرانسین پوله" نام دارد. زنی میانسال و شجاع که به تنهایی زندگی میکند. او موسسهی تخصصی مهار حیوانات را اداره مینماید؛ شغلی که آن را از اجدادش به ارث برده است. فرانسین، تاکنون حیوانات مختلف و متعددی را در منطقهی گیزفورد کانتی به دام انداخته؛ کاری که برای او بسیار ساده و آسان میباشد. درنتیجهی همین موضوع نیز، جوایز فراوانی را به عنوان بهترین مامور مهار حیوانات نصیب خود کرده است.
اصل ماجرای این جلد، در عصر یکی از روزهای ماه می آغاز میگردد. فرانسین، مطابق روال معمول، در موسسه حضور دارد و خود را برای پذیرش ماموریتی جدید، آماده میکند. در همین هنگام، تلفن دفتر کارش به صدا درمیآید. مخاطب پشت تلفن، به محض پاسخگویی فرانسین، خود را معرفی نموده و از مامور قصه، طلب کمک فوری میکند.
تماسگیرنده، "تمی بیسینگر" نام دارد که در خیابان فلیکر و منزل شمارهی 4214 زندگی میکند. وی مدعی میباشد که یک راکن عجیب و غیرمعمول در پشتبام منزلش لانه کرده است؛ راکنی که همچون یک روح میدرخشد و توانایی سخن گفتن دارد. این موجود حیرتانگیز، مدام نام کوچک بیسینگر را زمزمه مینماید؛ اقدامی که موجب آزار روحی و روانی این زن میشود. فرانسیس پس از شنیدن صحبتهای تمی، درخواست او را میپذیرد و کنجکاوانه به سوی خیابان فلیکر به راه میافتد.
این مجموعه، داستانهای زیبایی را در رابطه با حوادث و زندگی ساکنان مختلف محلههای اطراف جادهی "دیکاوو" برای مخاطب تشریح میکند. بنابراین شخصیتهای اصلی هر جلد، با دیگری متفاوت است. اما میتوان حضور هر یک از این شخصیتها را در قصههای مختلف مشاهده نمود.
برشی از متن کتاب قصه هایی از جاده ی دیگاوو 2 (راکن را بگیر خانم پوله)
فصل ششم
فرانسین پوله به عنوان صندوقدار در فروشگاه لوازم مخصوص حیوانات کلاید مشغول به کار شد.
پای چپش که در ماجرای سقوط از پشت بام خانهی خانم بیسینگر برای به دام انداختن راکن شکسته بود، هنوز درد میکرد. پس روی یک چهارپایه مینشست و آمار قوطیهای غذای مرغ، چوبهای ماهیگیری، استخوانهای مصنوعی سگ و افسارها را ثبت میکرد. فروشگاه لوازم مخصوص حیوانات کلاید، پر از مگس بود. فرانسین هم همیشه یک مگس توی دستش داشت و در کشتن مگسها واقعا حرفهای بود.
اگر مگسها را نادیده بگیریم، فرانسین زندگی آرامی داشت.
دیگر نه از تماسهای اورژانسی خبری بود و نه از تعقیب و گریزهای فاجعهبار. هیچ راکنی هم نبود که اسمش را صدا بزند و خانم بیسینگری هم وجود نداشت.
کلمنت پوله هم در راهروهای پرنور فروشگاه کلاید آفتابی نمیشد و بوی دود سیگار برگ نمیآمد. کسی هم نبود که نظر بدهد فرانسین باعث ناامیدی دیگران شده یا مثل یخچال قرص و محکم نیست.
تازه، چهارپایه هم مثل صندلی نبود. وارونه کردن چهارپایه کار خیلی سختی بود، البته فرانسین امتحانش نمیکرد. به نظرش کار خیلی خطرناکی بود.
فرانسین نشست و روزها گذشتند.
در این مدت، کلی قوطی غذای سگ را ثبت کرد.
کلی مگس را کشت، راستش را بخواهید، او آمار مگسهایی را که میکشت نگه میداشت تا خودش را قانع کند که دارد در یک چیزی پیشرفت میکند.
روزی که فرانسین دویستوسیوهشتمین مگس را کشت، دختر و پسری وارد فروشگاه شدند.
دختر گفت: «شیرینیها کجا هستند؟»
فرانسین پوله گفت: «شیرینی نمیفروشیم.»
فرانسین صدای وزوز مگس شمارهی 239 را در گوشش میشنید.
دختر گفت: «یعنی حتی آبنبات هم ندارید؟»
فرانسین گفت: «نه.»
مگس شمارهی 239 دوروبر فرانسین وزوز میکرد و کفریاش کرده بود.
پسر گفت: «وای، من شما را میشناسم.»
فرانسین نگاهش را از مگس گرفت و به پسر نگاه کرد.
پسر گفت: «اسم من فرانک است.»
فرانسین گفت: «خوش به حالت.»
فرانک گفت: «شما هم مامور مهار حیوانات، فرانسین پوله هستید. یکبار برای انجام ماموریت به محلهی ما آمدید. من عکس شما را هم توی روزنامه دیدهام.»
دختر گفت: «آبنبات ضدسرفه چطور؟ آبنبات ضدسرفه دارید؟ بعضی وقتها مغازههایی که شیرینی نمیفروشند، به جایش آبنبات ضدسرفه دارند.»
فرانک گفت: «...
کتاب راکن را بگیر خان پوله دومین جلد از مجموعه ی قصه هایی از جاده ی دیکاوو اثر کیت دی کامیلو با ترجمه ی هادی معتمدنیا و تصویرگری کریس ون دوسن توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
- نویسنده: کیت دی کامیلو
- مترجم: هادی معتمدنیا
- تصویرگر: کریس ون دوسن
- انتشارات: پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب قصههایی از جادهی دیکاوو 2 (راکن را بگیر خانم پوله)
دیدگاه کاربران