کتاب زندگی من، خنده های تو! - پرتقال

کتاب زندگی من، خنده های تو نوشته ی جسیکا رید اسلیورسکی و ترجمه ی آناهیتا حضرتی با تصویرگری میکا سانگ توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

بیماری سرطان در حال حاضر یکی از شایع ترین بیماری هاست که به محض بروز افراد را دچار مشکلات متعددی می سازد. یکی از این مشکلات در رابطه با توضیح این بیماری برای کودکانی که والدین مبتلا به سرطان دارند پیش می آید و اغلب خانواده ها نمی دانند که شرایط به وجود آمده را چگونه برای فرزندان و بچه های کوچک بیان کنند. والدین باید به این نکته توجه کنند که بیماری و عوارض آن را در حد فهم کودک توضیح داده و وارد جزئیات نشوند. از آنجا که کودکان حساس و باهوشند، بهتر است والدین رفتاری آرام و مثبت داشته باشند و در صورت داشتن ترس و وحشت، آن را به کودکان منتقل نکنند. کتاب فوق با بیان داستانی بسیار ساده و دلنشین کودکان را به درست ترین و بهترین شکل ممکن با این بیماری آشنا کرده و امید به بهبود پدر یا مادر و بازگشت به یک زندگی شاد را در آنها زنده نگه می دارد. این داستان کوتاه در جمله های بسیار ساده و مختصر از زبان کودکی که مادرش مبتلا به سرطان شده بیان می شود و کودکان را به قابل فهم ترین شکل ممکن با مراحل درمان و عوارض گوناگونی چون بی حالی، حالت تهوع، ریزش مو و... آشنا می کند. مادر بچه بسیار قوی است و روحیه‌ی خود را در بیشتر مراحل درمان حفظ می کند. او از عشق و محبت فرزندان و همسرش نیرو می گیرد و با قدرت بیشتری به جنگ بیماری می رود؛ مراحل درمانی سرطان از جمله جراحی، شیمی درمانی و پرتو درمانی را می گذراند، گاهی حالش بهتر می شود و گاهی ضعیف شده و نیاز به استراحت پیدا می کند. اما او و بچه ها به قدرت محبت و عشقی که بینشان وجود دارد پی برده اند و به آن ایمان دارند. آنها با در آغوش گرفتن یکدیگر، شادی کردن و امید به باز یافتن سلامتی، بیماری را شکست می دهند و در نهایت این امید و عشق به خانواده است که پیروز می شود!

برشی از متن کتاب

ابرقهرمان، پر دل و جرئت است. سرطان، صبح تا شب از مامان مشت می خورد. گاهی وقت ها ابرقهرمان ها برای این که بتوانند از پس سرطان بر بیایند جراحی می خواهند. جراحی اصلا با هیچی شوخی ندارد. بدجنس ترین سرطات ها را هم از پا می اندازد. مامان بعد از جراحی روی بدنش جای زخم دارد. می گوید: "این ها زخم های یک ابرقهرمان است." جای زخم ها را می بوسیم. سرطان از بوس متنفر است. گاهی ابرقهرمان ها برای اینکه بتوانند از پس سرطان بربیایند شیمی درمانی می خواهند. دارویرشیمی درمانی خیلی قوی است. حتی سلول های موذی و پنهان سرطان را هم مسموم می کند. شیمی درمانی برای یک ابرقهرمان خسته کنندهداست. مامان بعد از شیمی درمانی باید استراحت کند. مامان که استراحت کند، بدنش قوی تر می شود. آن موقع می تواند یک مشت بکوبد توی صورت سرطان. ما هی مامان را بغل می کنیم. بغلشان که کنی، ابرقهرمان ها دوباره انرژی می گیرند...  

نویسنده: جسیکا رید اسلیورسکی مترجم: آناهیتا حضرتی تصویرگر:  میکا سانگ انتشارات: پرتقال