درباره کتاب اخلاق (رساله ای در ادراک شر)
کتاب اخلاق می تواند زندگی دانش آموختگان فلسفه را متحول کند. البته خود بدیو این کتاب را برای دانش آموزان دبیرستانی نوشته است! شیوه ی استدلال بدیو در کتاب اخلاق ریاضی وار است و با تکیه بر پیش فرض هایی ابتدایی می خواهد به تعریف برسد. شاید این کارش عجیب و نامتعارف باشد. اما جواب داده است. بخاطر این که به شیوه ای کانتی، تعریفش درست است و به استدلال هایی سالم نیز رسیده است.
البته خود بدیو در همان ابتدای کارش به نقد آرای اخلاقی نوکانتی ها می پردازد و سعی دارد بر واقعیت تاریخی تکیه کند. چرا که از همان ابتدا هم دغدغه ی وی تبعات عملی آرای اخلاقی معاصر بوده است. این گونه است که او انتزاع و تجربه را با همدیگر می آمیزد و به ریاضیات کاربردی دست پیدا می کند. به همین دلیل فلسفه ی بدیو در عمل به کار ما می آید و خواندن این کتاب صرفا مرور انتزاعی تئوری های فلسفی نیست. او خود کتابش را نوعی مانیفست می داند که در آن نظرش را درباره ی اخلاق ارائه کرده و کاری به حرف های دیگران ندارد به همین دلیل خواندن «اخلاق» می تواند برای آشنایی با آراء بدیو مقدمه ی خوبی باشد و همچنین باوند بهپور نیز توانسته است ترجمه ای خوش خوان از «اخلاق» به خواننده ارائه کند.
برشی از متن کتاب اخلاق (رساله ای در ادراک شر)
امروزه کلمه ی «اخلاق» را غالبا در معنایی به کار می برند که به حیطه ی «حقوق بشر» یا در معنایی گسترده تر به حقوق موجودات زنده تعلق دارد. فرض کرده اند که چیزی به نام سوژه ی انسانی وجود دارد که برای همگان قابل تشخیص است و حقوقی طبیعی بر آن مترتب است: حق حیات، حق بر کنار ماندن از رفتارهای توهین آمیز، حق برخورداری از آزادی های «اساسی» همچون آزادی عقیده، آزادی بیان، آزادی انتخاب دولت به صورت دموکراتیک در انتخابات و غیره. این حقوق را بدیهی و دولت به صورت اتفاق نظری گسترده دانسته اند.
«اخلاق» هم چیزی نیست جز سرگرم شدن با همین حقوق و وادار کردن دیگران به محترم شمردنشان. ارتباط میان چنین رجعتی به نظریه ی حقوق طبیعی انسان و فروپاشی مارکسیسم انقلابی و انواع و اقسام تعهدات مترقیانه ی ملهم از آن روشن است. در حیطه ی سیاست، بسیاری از روشنفکران و همنوا با ایشان بخش بزرگی از افکار عمومی، که از نشانه های جمعی سیاسی محروم شده و دیگر «تاریخ» برایش «معنا»یی ندارد و نمی تواند امید انقلابی اجتماعی داشته باشد، به منطق اقتصاد سرمایه داری و دموکراسی پارلمانی تن داده اند. در فلسفه نیز بار دیگر محاسن ایدئولوژی یی را کشف کرده اند که مخالفان سابق همین روشنفکران، همواره مدافعش بودند:فردگرایی انسان گرایانه و دفاع لیبرالی از حقوق افراد در برابر محدودیت های ناشی از تعهدات سیاسی سازمان یافته. به عوض این که در پی قاموس سیاسی آزادی بخش و همگانی جدیدی باشند، اصول نظام موجود غریبی را اساس عقاید خود ساخته اند. در نتیجه با این کار نهضتی به راه انداخته اند که در مقایسه با آن جه در دهه ی 1960 پیشنهاد می شد شدیدا واپس گرایانه است.
نظرات کاربران درباره کتاب اخلاق | الن بدیو
دیدگاه کاربران