معرفی کتاب من حضرت زهرا (س) را دوست دارم
در این اثر نویسنده به بیان زندگی کوتاه اما پر برکت حضرت فاطمه دختر پیامبر عظیم الشان اسلام پرداخته و کوشیده است تا با لحنی روان و جذاب کودکان را با بخش های مهم و تاثیر گذار زندگی این بانوی نمونه آشنا کند. متن کتاب در قالب داستان کوتاه به شرح زندگی ایشان و مراحل رشد و تربیت در دامان رسول اکرم و مادر گرامیشان حضرت خدیجه می پردازد. نویسنده بسیاری از خصوصیات اخلاقی و تربیتی ایشان را خاطر نشان کرده و به تاثیر تعالیم روح بخش اسلام در زندگی پر فراز و نشیب آن بزرگوار اشاره می کند. نویسنده ازدواج آسمانی و زندگی مشترک ایشان با حضرت علی را به عنوان نمونه ای از یک زندگی کامل برمی شمرد که می تواند سرلوحهی زندگی تمام انسان ها قرا ر بگیرد؛ کودکان با خواندن این کتاب با فرزندان گرامی حضرت فاطمه آشنا شده و اطلاعاتی در مورد رحلت رسول اکرم و ماجرای فدک کسب کرده و با نحوهی شهادت جانسوز این بانوی والا مقام آشنا می شوند.
مجموعهی چهارده جلدی من اهل بیت را دوست دارم، در جلدهای مختلف به زندگی اهل بیت پیامبر و سیرهی عملی آن ها پرداخته با بیان جنبه های تاریخی دوران حیات ، مقام معنوی و افکار و اندیشه های آن بزرگواران، کودکان را با ابعاد مهم زندگی، شخصیتی و دیدگاه های آن ها آشنا می سازد. در پایان هر جلد اطلاعاتی از قبیل نام، القاب و کنیه ها، زمان و محل تولد و شهادت اهل بیت اشاره شده و تعدادی از احادیث گهربار و مشهور آنان برای بهرهی هرچه بیشتر گردیده است.
کتاب من حضرت زهرا را دوست دارم جلد سوم از مجموعهی من اهل بیت را دوست دارم به قلم غلامرضا حیدری و تصویرگری کوثر رضایی توسط انتشارات جمال به چاپ رسیده است.
برشی از متن کتاب
حضرت فاطمه پنج ساله بود که مادرش، خدیجه، از دنیا رفت. فاطمه خیلی ناراحت شد. او برای خدیجه گریه می کرد و به پیامبر می گفت: "مادرم کجاست؟" جبرئیل برای دلداری دادن به فاطمه، از آسمان ها به زمین آمد و به پیامبر گفت: "به فاطمه بگو که خدا برای مادرش، خدیجه، خانه ای نقره ای در بهشت ساخته است." فاطمه با شنیدن این خبر، آرام شد.
حضرت علی (ع) دو سال بعد از این که از مکه به مدینه هجرت کردند، از فاطمه (ع) خواستگاری کرد. فاطمه (ع) هم با اجازهی پدر، علی (ع) را به همسری خود قبول کرد. قبل از علی (ع) افراد دیگری هم به خواستگاری فاطمه (ع) آمده بودند، اما فاطمه (ع) آن ها را قبول نکرد. حضرت محمد (ص)، فاطمه را به عقد علی درآورد و چند ماه بعد، عروسی سادهای برای آن ها برگزار کرد و فاطمه را به خانهی علی فرستاد.
فاطمه (ع) حتی در اولین شب زندگی با علی هم به عبادت و دعا مشغول بود. حضرت محمد (ص) به آن ها گفت که باید کارها را بین خود تقسیم کنند. او کارهای بیرون از خانه، مثل خریدن میوه و گندم را به عهدهی علی گذاشت و کارهای داخل خانه، مثل جارو کردن و پخت و پز را به فاطمه سپرد.
با آن که حضرت محمد (ص) حاکم مدینه بود، اما دخترش فاطمه (ع)، زندگی ساده ای داشت و مانند مسلمانان دیگر زندگی می کرد. او در خانهای خشتی و کوچک و با وسایلی بسیار کم و ساده زندگی می کرد. فاطمه مثل دیگران غذا می خورد و لباس می پوشید و حتی ساده تر از مردم بود.
اگر کسی به مدینه می آمد و خانهی فاطمه را می دید، باور نمی کرد که آن خانه، خانهی دختر پیامبر است.
یک سال بعد از ازدواج فاطمه (ع) و علی(ع) ، اولین فرزند آنان به دنیا آمد. فرزند آن ها یک پسر زیبا بود. آن ها از پیامبر خواستند تا فرزندشان را نام گذاری کند. پیامبر(ص) آن پسر را "حسن" نامید. یک سال پس از تولد حسن (ع)، خدا پسر دیگری به فاطمه و علی بخشید. پیامبر، نام پسر دوم را حسین گذاشت.
فاطمه (ع)، نزد خدا مقام بسیار بالایی داشت. گاهی که مشغول عبادت بود، فرشتگان می آمدند و به او سلام می کردند. اگر فرزند فاطمه (ع) گریه می کرد، فرشته ها گهوارهی او را تکان می دادند...
- کتاب من اهل بیت را دوست دارم 3
- (کتاب های سلام) - (گروه سنی 8 - 12 سال)
- (معرفی شده در کتاب نامه آموزش و پرورش کتاب نامه رشد)
- نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری
- تصویرگر: کوثر رضایی
- انتشارات: جمال
نظرات کاربران درباره کتاب من حضرت زهرا (س) را دوست دارم
دیدگاه کاربران