کتاب بی خانمان

معرفی کتاب بی خانمان

این کتاب توسط انتشارات افق به چاپ رسیده است. معروف ترین رمان هکتور مالو "باخانمان" است که به دریافت جایزه آکادمی فرانسه نائل آمد و تنها کتابی است از این نویسنده که هنوز تازگی و تاثیر خود را در نسل جوان حفظ کرده است و پیوسته تجدید چاپ شده است. اثر ادبی باخانمان، هکتور مالو را در کنار نویسندگانی چون ژول ورن و کنتس دوسگور قرار داده است.

داستان کتاب بی خانمان لحن صادقانه و خوشایندی دارد و به همین دلیل است که بیشتر آثار هکتور مالو و مخصوصاً بی خانمان و با خانمان مورد توجه نوجوانان می‌ باشد. این کتاب به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده و شرکت های معتبر فیلمسازی بر اساس این رمان، فیلم های متعدد و چند سریال ساخته اند. کتاب بی خانمان داستان زندگی پسری به نام "رمی" است که موقع تولد ربوده می‌شود.

بعد از اتفاقاتی گوناگون آقای "باربرین" و همسرش او را به فرزندی قبول می کنند، اما به دلیل تنگدستی رمی را به یک نوازنده دوره گرد می فروشند. ماجراهای هیجان انگیز این پسر مهربان و شجاع، داستان خودباوری و مبارزه با سختی هاست. آنها پای پیاده در جاده ها پیش می روند به در هر دهکده برای اجرای نمایش کمدی توقف می کنند. زندگی آنها در نوای چنگ، نی لبک و ویولون و نیز در گرسنگی سرما خلاصه می‌شود ...

برشی از متن کتاب بی خانمان

"من بچه ای سر راهی بودم. ولی تا 8 سالگی خیال می‌کردم مثل بچه های دیگر مادر دارم. هر وقت گریه می کردم، خانومی محکم مرا در آغوش می گرفت و آنقدر نوازش می کرد تا ساکت شوم. هیچ وقت بدون بوسه ی او به رختخواب نمی‌ رفتم. زمستان ها وقتی برف و کولاک به پنجره می کوبید، برایم آواز می خواند و پاهایم را با دستهایش گرم می کرد.

هنوز آواز هایش را به یاد دارم. موقع چراندن گاومان اگر هوا طوفانی می‌شد، در یک چشم به هم زدن خودش را به من می رساند و سر و دوش مرا با دامن پشمی اش می پوشاند تا خیس نشوم. هر وقت با یکی از بچه‌های ده دعوایم می شد. ازم میخواست ماجرا را برایش تعریف کنم. اگر مقصر بودم، با مهربانی قانعم می کرد و اگر حق با من بود، همراهیم می‌ کرد. به خاطر همه اینها و خیلی چیزهای دیگر، به خاطر طرز حرف زدن، نگاهش و سرزنش های لطیفش، باورم شده بود که مادر من است.

- اسم ده ما یا بهتر است بگویم جایی که در آن بزرگ شدم" شاوانن" بود. راستش  زادگاهم دست کمی از پدر و مادرم  نداشت هر دو نامعلوم بودند. شاوانن از محروم ترین جاهای فرانسه بود. فقط قسمت کمی از زمین هایش به درد کشاورزی می خورد و بقیه اش بایر و پوشیده از خس و خاشاک بود"

• نویسنده: هکتور مالو
• مترجم: حبیب یوسف زاده
• انتشارات: افق