loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب حکایت زمستان

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره کتاب حکایت زمستان 

"حکایت زمستان" کتابی بسیار جذاب و خواندنی می باشد که به گونه ای هنرمندانه و تاثیر گذار، داستان زندگی یکی از اسرای گران قدر و دلاور سرزمین مان ایران را در جنگ با کشور عراق روایت می کند. شخصیت اصلی داستان که راوی آن نیز هست آزاده ای شجاع و دلیر به نام "عباس حسین مردی" است که در خانواده ای انقلابی و مخالف با رژیم شاهنشاهی پرورش می یابد. وی از همان دوران کودکی به امام خمینی و عقاید و تفکراتش باور داشته و از جان و دل به او عشق می ورزد. عباس در سن 12 سالگی به خاطر سکته ی پدر و ناتوانی و از کار افتادگی اش، مجبور می شود که همراه برادر بزرگش، جعفر به شغل آهنگری بپردازد و به اصطلاح کمک خرج خانواده شود.

از قضا، دو سال بعد، پدرش دار فانی را وداع گفته و از دنیا می رود؛ با مرگ او، آن ها شرایط نابسامانی را تجربه می کنند. هنگامی که جنبش های مردمی خواستار انقلاب اسلامی، فعالیت های علنی شان را از سر می گیرند، عباس نیز جهت دفاع از عقاید خویش و هم چنین نابودی رژیم مستبد شاهنشاهی به انقلابیون پیوسته و دلاورانه برای پیروزی مبارزه می کند.

تا این که جنگ بین عراق و ایران آغاز می گردد؛ مطابق معمول حسین در خط اول دفاع از میهن و اعتقاداتش حاضر گشته و به نیروهای دفاعی ملحق می شود و سپس در بحبوبه های جنگ، به اسارت دشمن در می آید. با اسیر شدن و ورود به زندان های بعثی های ظالم، رویدادهایی غیر قابل باور و تاثر برانگیزی رخ می دهد که به شدت ذهن خواننده را مجذوب خویش کرده، احساساتش را بر می انگیزد و او را از ناگفته هایی خواندنی و مهیج آگاه می سازد.

 

برشی از متن کتاب حکایت زمستان 

دو سه روزی در سلول انفرادی بودم. بعدا فهمیدم که منافق ها در این مدت کلی با عراقی ها کلنجار رفتند تا آن ها را راضی کنند مرا در اختیارشان بگذارند. عاقبت هم با این بهانه که ممکن است من سر دسته ی یک گروه مخفی در بین اسرا باشم، توانستند مرا از عراقی ها بگیرند. آن ها مرا به زندان مخوفی در بغداد بردند که تمام سلول هایش زیر زمینی بود و حالت سیاه چال داشت. از همان لحظه های اولیه ی ورودم به آن جا، بدون این که سوالی بپرسند یا چیزی بخواهند شکنجه شان را شروع کردند.

تا چند روز فقط دق و دلی شان را خالی می کردند. می گفتند: تو که می خواستی هم رزم ما بشی. باید از همین حالا بدونی که حمله کردن به یکی از مسئولان سازمان چه مجازات سنگینی دارد. در حالی که شکنجه های آن ها خیلی وحشتناک تر از شکنجه های عراقی ها بود، به لطف امام زمان (ع) در آن یکی، دو هفته روحیه ام را حفظ کردم و هر بار که چنین حرف هایی را می زدند به شان می گفتم: من شما رو نقره داغتون کردم، حق دارین که تا فلان جاتون بسوزه. یکی دو هفته ای که گذشت، یک روز آمدند سراغم و گفتند: خب، حالا باید به زبون خوش به ما بگی که چه کسی بهت دستور داده هم چین جنایتی رو مرتکب بشی. از آن به بعد، شکنجه هاشان هدفمند شد.

 

  • مصاحبه و تالیف: سعید عاکف
  • انتشارات: ملک اعظم

 

 


مشخصات

  • نویسنده سعید عاکف
  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 1
  • سال انتشار 1402
  • تعداد صفحه 264
  • انتشارات ملک اعظم
  • شابک : 9786009019205

درباره سعید عاکف نویسنده کتاب کتاب حکایت زمستان


نظرات کاربران درباره کتاب حکایت زمستان


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب حکایت زمستان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل