کتاب 365 قصه برای شب های سال

کتاب 365 قصه برای شب های سال نوشته ی مژگان شیخی و تصویرگری عطیه سهرابی که از سوی انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

خواندن داستان و قصه می تواند، حس های بی نظیری چون، ماجراجویی، بیم و امید، شادی و آرامش را در کودکان ایجاد کند بچه ها قصه را دوست داند و با شخصیت های داستان، خیال بافی می کنند، در رویا و خیال، عاشق پری ها می شوند، از جادوگرها می ترسند، با کبوترها و گنجشک ها پرواز می کنند، با سنجاب ها و موش ها به لانه هایشان می روند و در کنار ماهی ها شنا می کنند و ...، همین قصه ها، سبب تقویت قوه ی تخیل و رشد خلاقیتشان می شود. معمولا اغلب والدین دغدغه ی این که هر شب قبل از خواب چه قصه و داستانی برای فرزندشان بخوانند را دارند، "365 قصه برای شب های سال" را می توان به عنوان یکی از کامل ترین و جذاب ترین کتاب های داستان کودک و نوجوان معرفی کرد، که شامل 365 قصه ی کوتاه و بسیار جذاب است. همه ی داستان های موجود در این مجموعه، ایرانی است و به زبانی ساده و روان روایت شده، همچنین تصویرگری جذاب و استفاده از رنگ های شاد و گیرا، جلد سخت و قابی که کتاب در آن قرار گرفته، سبب جذب بیشتر مخاطب می شود. این اثر ارزشمند، توانسته جوایز بسیاری را بدست آورد و در کتابنامه ی رشد آموزش و پرورش نیز معرفی شده است. پس شما هم برای بخشیدن لحظات ناب ، تجربه ی قصه خوانی و ساختن خاطره های مشترک با کودکتان تعلل نکنید!

 

فهرست

الف: آدم برفی بزرگ، آدم برفی و ببر و موش، آرزوی جیک جیکی، آقا بز گیج، آقا روباهه جایزه می دهد، آقا روباهه و تله هایش، آقا موشه در دکان بقالی، آقا نقی و گربه کوچولو، آواز بزغاله، آهوی صفحه، اردک شکمو و خروس شجاع، اردلان و اسب مردنی، از روی ماه بپر، اژدهای کوچولوی خال خالی، اسب و گراز، اسمم را عوض کن، اشتباه خانم غازه، اکاپی، الاغ گوش دراز، الاغ و گاو، الاغی به اسم جفتک، الاغی به نام خاکستری، الاغی که بستنی دوست داشت، الی الاغهف انبار سنجاب، انگوری و خاله پیش پیش   ب: بابا ابراهیم کجاست؟، بابا حیدر و خرگوش، بابا سنجاب و دکتر فندقی، بابا قنبر، بابک و کامیون قرمز، بادکنک کجا می روی؟، باز هم خواب ماندم، بازی باد زمستانی، بچه گربه ای که خر خرش را گم کرد، بخاری خانه خرگوش، برگ قهوه ای درخت راش، برگ ناراضی، برو بالاتر، آقا بزه، بره کوچولوی سیاه، بلبل کوچولو، چرا نمی خوای؟، بلندترین زرافه، بئزی کوچولوی لوس، بهترین دوست دنیا، به خاطر درخت انجیر، بهنام در ماه، بید بیدک و بابا جمعه   پ: پادشاه بهانه گیر، پایت را به آسمان نکوب!، پرچین قدیمی، پر سیاه، پر طلا و تاج گلی، پرنده کوکی و چلچله، پرنده ساعت، پسران تنبل، پس کی بزرگ می شوم؟، پشمک و عسل، پنبه تنبله کجاست؟، پنجره خانه آقاموشه، پوری خواب آلود، پهلوان شیر دل، پیچک و جغدها، پیرمرد و پادشاه، پیشی پرتقالی، پیشی کوچولو گریه نکن، پینه دوز کوچولو   ت: تقی کدویی، تک بال و خانم خرگوشه، تک تاز یک ساله می شود، تکه ای از نور ماه، تمساح و شغال، توپ سبز سودابه، تولد خانم خرسه، تولد موسفید، توی دهان گرگ   ج: جابر و شتر و الاغ، جاوید و دزدها، جایی که هیچ نرفته است، جشن تولد قطار، جعبه عجیب و غریب، جغد کوچولو و شاهین، جغد و عقاب، جنگجوی بی رحم، جوجه اردک ششم، جوجه ام کجاست؟ جوجه تیغی خجالتی، جوجه های عجیب، جیرجیرک و زمستان، جیک جوک، جیکی جیک   چ: چرا چله بزرگ نیامد؟ چرا خورشید خواب ماند؟، چشم دکمه ای، چشمک، چرا قهری؟، چل پپق، چلچله و کاج، چمن خاتون، چه کوزه بی ادبی   ح: حسن تنبل، حسنی و راه قبرستان، حسنی و لاک پشت، حلزون عینکی، حمام کردن آقا کلاغه، حوض و سطل و دریاچه   خ: خار خارک، خانم حنا و گربه ناقلا،  خانم زعفران، خانم قارا و مار، خانم قدی، خانم نارنگی کجایی؟، خپل و برادرهایش، خر بازیگوش، خرچنگ کوچولو و موج ها، خرس بزرگ و زنبور پیر، خرس قطبی کووچولو، خرس کوچولو نی می زند، خرس کوچولوی تنبل، خرگوش و گوش هایش، خرگوش و مترسک، خروس شاعر و آقا روباهه، خری در میان اسب ها، خواب خارپشت، خورشید خانم قهر نکن، خوش به حال پولکی   د: دارچین و بهروز کوچولو، درخت انار و مترسک، درخت چنار و درخت توت، درخت زیتون و درخت انجیر، درختی برای گنجشک ها، درختی که به دادگاه رفت!، دردسر خانم عنکبوته، دردسر شانه به سر، دردسر عمونوروز، در سرزمین موش ها، در لانه ی عقاب، درنا و صدف دم پفکی، دم پنبه ای، دم جارویی، دم فری و دم طلا، دم قرمزی، دم کوتاه و دم بلند، دم موش موشک، دنیا به آخر رسیده؟، دوست تیغ دار، دوست قدیمی و دوست جدید، دهکده ی اسباب بازی ها، دیو بنفش در شکم حاکم ر: راسو  و سبز قبا، روباه بلا، شیر ناقلا، روباه بادم  و روباه بی دم، روباه پوستین دوز، روباه خپله، روباه در چاه، روباه زرنگ تر است یا شغال، روباه زرنگ و گرگ شکمو، روباه فین فینی، روباه ماهیگیر، روباه وانگور، روباه و انگور، روباه و ترازویش، روزی که از هوا نخود و کشمش باربد، روی دماغ آقاشیره   ز: زال زالک و میوه سیاه، زبل و جادوگر موقرمز، زشت ترین صدا، زنبور و پروانه، زونی حلزون کجایی؟ زهرا و زهره، زی زی زرافه، زیک زیک، زیک و زاک، زیکی زرافه و آقاموشه   س: ساردین ها و کوسه ها، ساز روباه آواز خروس، ساعت دیواری و کتری، سانتی، کرم اندازه گیر، سبدی برای آقا گرگه، سبیلی که قهر کرد، سرمه و موش، سفر آدم برفی، سگ آبی و گرگ، سگ طمع کار، سگ عجیب، سلطان پیر و گرگی، سم طلا و روغن جادویی، سوری سمور، سوسمار هنرمند، سه پلنگ سه دوست سه گربه   ش: شاگرد دوم کلاس، شاهزاده ی پیر، شاهزاده ی لوس، شب چهارشنبه سوری، شب شکلاتی، شراره و شانه اش، شش خرگوش کوچولو، شغال کوچولو کجایی؟، شنگول و عید نوروز، شوخی فلفلی، شهر بدون گربه، شهرزاد و بال طلا، شیر الاغ ندیده، شیر و آب   ص: صمد و کشتی، صندلی عصبانی   ط: طوطی زرنگ، طوطی و ناخدا   ع: عرعر بی موقع، عرعرک به دریا می رود، عروسی خانم جیرجیرک، عقاب و دم جنبانک، عکس یادگاری خانم مارمولک   غ: غزال و سوکا   ف: فیل کوچولو کجایی؟، فیل کوچولوی باهوش، فیلی و مادر بزرگش   ق: قادر خان و کلاغ پیر، قارچ بی کلاه، قاطر اول، قاطر دوم، قایق کوچک و کشتی بزرگ، قایق کوچولوی آبی، قرقاول خوش شانس، قرمزی، قلی و پروانه، قندیل کوچولو خوابش نمی برد، قورباغه ای به اسم قلمی، قورباغه ای به نام ریحان، قور قوری و گوگوری، قوری غمگین، قوطی کبریت های آقا موشه، قوقول خان، قهر اسباب بازی ها، قهوه ای و پیشانی، قیمت بوی غذا   ک: کاشکی...، کاکتوس و جوجه تیغی، کاکل کوچول، کانگی و دکتر لک لک، کبوترها و کلاغ ها، کجا بخوابم؟، کچل شمشیر دار، کرگدن و خرمگس، کریم اخمو و چرخ و فلک، کفتار کوچولو و آقا تمساحه، کفتاری که نمی خندید، کلاغ چهارم، کلاغ مهمان نواز/ف کلاه خانم لاک پشته، کلبه توی بشقاب، کندوی خانم طلا، کوتوله زغالی، کوکوی تنبل، کی کی، کیه کیه در می زنه؟   گ: گاو خودخواه، گاو و بزهای کوهی، گربه ی اشرافی، گربه و قفس ببر، گربه ی پیر و گنجشک کوچولو، گربه ی خوشبخت، گربه ی شکمو، گربه ی شهری، گرگ روباه و شتر، گرگ و روباه و شیر، گرگی و گربه زرده، گروهبان قات قات، گلتاج خانم و جوجه تیغی، گل علی و الماس، گلی و خانم بیق بیق 100 گوری و بلوط، گوزن پیر و گوزن جوان، گوزن مغرور، گوسفند نوزدهم، گوش ملخ   ل: لاک پشت دونده، لاک پشتی که چتر دوست نداشت، لانه بالای تپه، لانه ی خطرناک، لانه قدیمی خرگوش ها، لباس گرم گنجشک کوچولو، لقمان و دخترهایش   م: ماجرای کفش سفید، مار پیر و شاه قورباغه ها، مار خال دار چه می خواست؟، مار و جوجه های سیمرغ، ماشین قهوه ای و ماشین سبز، ماشی موشی و مموشی، ماه تی تی و فواره، ماه و چشمه، ماهی سیاه جادوگر، ماهی پیر و ماهیگیر جوان، مداد پاک کن رنگی، مرد خسیس و طلاهایش، مرغابی خاکستری و مرغابی سیاه، مزرعه آقا موشه، مسابقه بزرگ پرنده، مسابقه عجیب، مسافرت فرامرز، مشکل چرخ ریسک ها، مشکل خانم گاوه، مشکل ماشی، مشهدی سلیمان و گنجشک، مشهدی نعمت و قاطر تنبل، من کجا هستم، موج خسته، مورچ و زنبور، مورچه و کبوتر، موش کور و دوستش، موش کوکی و گربه   ی چاق، موش موشک و خانم زاغالو، موشی سبیل طلا، مهمانی جادوگر، می خواهم خرخر کنم، می خواهم سفید باشم، می خواهم عرعر کنم، میمون ها و کرم های شب تاب، می می مورچه خوار، میومیوی ترسناک   ن: ننه گلاغه من تشنه ام، ننه گل بی بی و گربه پیر   و: وقتی هیولا آمد   ه: هد هد و ننه گلابی، هدیه پدر بزرگ، هدیه زمستان، هر دو به هم کلک زدند، هرکول شکمو، هفت پسر، هفت چوب، هفت جوجه اردک، هفت سین و خانم قدا، هم تنبل و هم نادان، هم موش، هم پرنده، همه سیاه شدیم، هوشی و کوشی، هیزم شکن و تبر طلایی   ی: یال بلند، یک سال پادشاهی، یک سبد فندق، یک سگ آبی به نام سگک، یک سوت دو سوت سه سوت، یک کپه طلا، یک کلک هزار کلک، یک لگد محکم

برشی از متن کتاب

دوست های عجیب خرس های قطبی دشمن سگ ماهی ها هستند. سگ ماهی ها در آب های خیلی سرد، زیر یخ ها شنا می کنند. آنها به هوا احتیاج دارند؛ به خاطر همین برای نفس کشیدن سوراخ‌هایی در یخ به وجود می آورند. خرس های قطبی هم از این موضوع استفاده می‌کنند. آنها روی یخ ها دراز می کشند. صبر می کنند تا سگ ماهی ها برای نفس کشیدن روی آب بیایند و شکارشان کنند. در یک دریاچه یخی و جای خیلی خیلی سرد، یک خرس قطبی کوچولو بود که قلب خیلی مهربانی داشت. و اصلا در فکر خوردن سگ ماهی ها نبود و فقط می خواست با آنها بازی کند. سگ ماهی ها از خرس های قطبی می ترسند. سعی می کردند که پنجه های بزرگ و قوی آنها دور باشند؛ ولی سگ‌ماهی جوانی بود که ترس سرش نمی شد. یک روز او زیر یخ ها شنا کرد و شنا کرد. بعد هم بدون هیچ احتیاطی، سرش را از یکی از سوراخ ها بیرون آورد. اتفاقاً خرس خوش قلب کنار آن سوراخ دراز کشیده بود. سگ‌ماهی جوان، وقتی خرس قطبی کوچولو را دید. مودبانه گفت: «سلام چرا اینجا دراز کشیده ای؟ کاری داری؟ خرس کوچولوی قطبی خیلی تعجب کرد. بلند شد و ایستاد؛ ولی نزدیک بود از شدت خوشحالی روی یخ سر بخورد. او گفت: «من خیلی دلم می خواهد با یک سگ آبی دوست شوم. بمان و با من حرف بزن. من قلب خیلی مهربانی دارم. به یک پشه هم آزارم نمی رسانم. راستی، تو که ازمن نمی ترسی؟ می ترسی؟» سگ آبی جوان فکری کرد و گفت: «نه ... شاید بتوانیم با هم دوست شویم.» خرس قطبی کوچولو گفت: «حتما می‌توانیم. من که خیلی دلم می‌خواهد. می آی باهم شنا کنیم؟» بعد هردو باهم به قسمتی از دریاچه رفتند که یخ نبود و شروع کردند به شنا کردن. بالا و پایین می‌رفتند و شنا می کردند. از جلوی توده های یخ جا خالی می‌دادند و بازی می‌کردند. خرس های قطبی و سگ ماهی ها فکر می کردند خواب می‌بینند. خرس های قطبی از روی یخ ها به سگ ماهی ها از زیر یخ ها با تعجب و ناباوری با آنها نگاه می‌کردند. آنها چیزهای عجیب تری هم دیدند. خرس قطبی کوچولو توی آب شیرجه می رفت. سگ ماهی هم زیر آب می‌رفت. بعضی وقت ها یک ماهی می گرفت و بیرون می‌آمد. آن وقت هردو با هم آن را می‌خوردند. آن روز گذشت خرس های قطبی دیگر، خرس کوچولو را نصیحت کردند و گفتند: «این دوستی  نباید ادامه داشته باشد!» سگ ماهی ها هم سگ‌ماهی جوان را دعوا کردند و گفتند: «این دوستی اصلا درست نیست!» سگ ماهی کوچولو گفت: «ولی ما به همه نشان می‌دهیم که خرس های قطبی و سگ ماهی ها هم می توانند با هم دوست باشند.» و هنوز هم که هنوز است، خرس قطبی و سگ ماهی با هم دوست هستند..      

(برای پیش دبستانی ها و سال های اول و دوم) (معرفی شده در کتاب نامه ی رشد آموزش و پرورش) نویسنده: مژگان شیخی تصویرگر: عطیه سهرابی انتشارات: قدیانی