کتاب 101 سوالی که در دهه بیست سالگی باید از خود بپرسید

کتاب 101 سوالی که در دهه بیست سالگی باید از خود بپرسید، به قلم پل انگون و ترجمه ی هدیه جامعی در انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.

"101 سوالی که در دهه ی بیست سالگی باید از خود بپرسید" کتابی کاربردی می باشد که به پاسخ گویی درباره ی پرسش هایی عمده و بنیادی موجود و موثر در برهه هایی حساس از زندگی می پردازد. به طور کلی تمامی افراد با رسیدن به سن بیست سالگی، خود را در آستانه ی ورود به بزرگسالی یافته و با سوال هایی اساسی و مهم رو به رو می گردند؛ سوال هایی که با یافتن جواب های صحیح، آن ها را قادر خواهد ساخت تا به سوی خوش بختی گام بردارند. در این دوره از زندگی، اشخاص درک می کنند، بسیاری از اهدافی را که در سر می پرورانده اند، دست نیافتی هستند و یا رسیدن به آن ها کار دشواری است که باید تلاش های فراوانی را در جهت تحقق شان صرف نمود. در همین راستا "انگون" به شرح پرسش هایی مهم پیرامون برخورداری از زندگی سرشار از آرامش، ازدواجی موفق، شغلی ایده آل و بسیاری موارد دیگر، پرداخته و با بیان و ارائه ی راه کارهایی موثر و کارآمد، مخاطب را در پیمودن مسیر پر فراز و نشیب زندگی یاری رسانده و در نتیجه، او را از گمراهی و سر درگمی نجات می دهد. بنابراین اگر شما نیز با بحران دهه ی بیست سالگی خود مواجه هستید و یا نزدیکانی دارید که با این مساله دست و پنجه نرم می کنند، به هیچ وجه این اثر خواندنی را از دست نداده و حتما آن را مطالعه بفرمایید.

فهرست

1. بهترین راه برای به هم زدن با خودم چیست؟
2. آیا به هر دری می زنم که معلوم نشود با سیلی صورتم را سرخ نگه می دارم؟
3. چه جور دوستانی دارم؟ دوستانی که مثل کوله پشتی جهشی هستند و کمک می کنند پرواز کنم یا دوستانی که مثل سندان هستند و مدام مرا رو به پایین و به جایی شبیه یک زیر زمین تاریک می کشانند؟
4. اگر قرار باشد به دنبال رویایی بزرگ بروم، آیا حاضرم سوار ماشین هوندا سیویک هاشبک 1993 شوم که پانزده سال است نه فرمان خودکار دارد، نه کولر و نه آینه بغل؟
5. آیا روزهای تاریکی پیش رویم قرار دارد؟
6. آیا عشق ورزیدنم ناشی از احساس ناامنی است یا احساس قدرت؟
7. آیا من آن روی عکس هایی که افراد در اینستاگرام شان پست می کنند را می بینم؟ (منظورم آن رویی است که از آن عکس نمی گیرند)
8. چطور می توانم در راه رسیدن به هدفی عمدا و با برنامه ریزی قبلی مسیرم را گم کنم؟ (بدون آن که سر از دره های تنگ و تاریک با حشراتی خون خوار درآورم و آرزو کنم کاش از جایی که بودم تکان نمی خوردم چون آن جا حداقل امن و امان بود.)
9. آیا واقعا کم کردن راه مزایایی هم دارد
10. آیا واقعا باید این عکس را پست کنم؟
11. تمام اطلاعاتی که درباره ی ازدواج دارید هنگام ازدواج دود یمی شود و به هوا می رود. بنابراین بهترین راه برای دانستن این که چه زمانی آمادگی ازدواج دارید چیست؟
12. یکی از بهترین راه های فراموش کردن مشکلات این است که به دیگران کمک کنی مشکلات شان را فراموش کنند و یکی از بهترین راه های داشتن آینده نگری این است که فراتر از خودت را ببینی. بنابراین، از خودت بپرس: امروز به چه کسی می توانم کمک کنم؟ تعداد کسانی که به کمک احتیاج دارند کم نیست.
13. آیا تا به حال به بقیه گفته ام کجا می روم؟
14. چطور می توانم تصمیم بگیرم وقتی نمی دانم چه انتخابی باید داشته باشم؟
15. ترس از چه چیزی مرا از انجام کاری باز می دارد؟ آیا ارزشش را دارد؟
16. اگر با همین کسی که هستم مشکلی نداشتم زندگی ام چه شکلی می شد؟
17. دلیل اصلی من چیست؟
18. نکته ی محوری داستان من کجاست؟
19. 3 تا 5 تا از بزرگ ترین موفقیت های من چه هستند؟
20. چه زمانی مرا در سرزنده ترین حالت ممکن دیده اند؟
21. وقتی برمی گردم و به بزرک ترین موفقیت هایم نگاه می کنم به نپظرم چه کاری انجام می دادم که به کارم معنا می بخشید؟ چه نیازهایی را برآورده می کردم؟
22. 3 تا 5 مشکلی که بر آن ها غلبه کرده ام چه هستند؟
23. سختی ها و مشکلاتم چه چیزی را در مورد هدفم به من نشان می دهد؟
24. جدا از شکست ها و موفقیت هایم، سایر نیازهایی که دوست دارم برطرف شان کنم چه هستند؟
25. به جای این که آخر شب ها سعی کنم بزرگ ترین مشکلات زندگی ام را که مثل مه ای عظیم مرا در خود می بلعند حل کنم بهتر نیست کار مفیدتری بکنم؟ مثلا بخوابم. خدا که صبح را از من نگرفته.
26. چطور حتی وقتی احساس ناامیدی می کنم به انجام کارهابی الهام بخش و امیدوار کننده ادامه دهم؟
27. آیا برای کشتن موشی که در خانه است خودم مرگ موش می خورم؟
28. شبکه های اجتماعی، بسته به استفاده ای که از آن ها می کنیم، می توانند مثل شرکت در یک مهمانی مزخرف باشند که در آن همه فقط نگاهت می کنند و حرفی نمی زنند یا این که می توانند معنا و مفهوم خاصی داشته باشند. از یک تا ده به فعالیت خود در شبکه های اجتماعی چه نمره ای دهی؟
29. آیا می توانم به خودم بخندم؟
30. ازدواج مثل رانندگی است؛ حتی اگر روی صندلی جلو نشسته باشید باز هم نمی دانید توی کاپوت چه خبر است. چرا عده ای ازدواج موفق دارند، در حالی که عده ای دیگر هنوز به بزرگراه نرسیده چپ می کنند؟
31. آیا سخت کار می کنید، اما کار کردن با شما راحت است؟