loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب کیک بی ریخت بدمزه (جونی بی جونز 5)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
25,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب کیک بی ریخت بدمزه پنجمین جلد از مجموعه‌ی جونی بی جونز اثر باربارا پارک و ترجمه‌ی آتوسا صالحی با تصویرگری ردنیز برانکوس از سوی نشر افق به چاپ رسیده است.

مشغله ی کاری پدر و مادر جونی خیلی زیاد است؛ بنابراین آن ها از پدربزرگ می خواهند تا چند روز به خانه شان بیاید و در نگه داری جونی و خواهرش به آن ها کمک کند. جونی از شنیدن این خبر خیلی خوشحال می شود، چون پدربزرگ اصلا مثل مامان سخت گیر نیست، علاوه بر این ساعت ها با جونی بازی می کند. هر بار که آن ها با هم بازی می کند جونی برنده می شود. او که نمی داند پدربزرگ هر بار برای خوشحال کردن نوه اش عمدا می بازد، با خودش فکر می کند خیلی قوی و باهوش است که می تواند در همه ی بازی ها پدربزرگ را ببرد. جونی دلش می خواهد که در مدرسه هم همیشه برنده باشد اما اغلب اوقات اوضاع آن طور که او می خواهد پیش نمی رود و جونی با همکلاسی هایش سر برنده شدن دعوا می کند. یک روز خانم معلم به بچه ها می گوید که  قرار است در مدرسه یک جشن برای بچه ها و والدین شان برگزار شود. برای روز جشن مسابقات مختلفی مثل پرتاب توپ در حلقه، پرتاب سکه، ماهیگیری، پرتاب گیره در بطری و ... در نظر گرفته شده و به نفرات برنده جوایز نفیسی داده می شود. جونی که عاشق برنده شدن و جایزه گرفتن است تصمیم می گیرد خودش را برای روز جشن آماده کند. او در خانه به تمرین کردن پرتاب اشیا مختلف می پردازد و ...

مجموعه ی داستان های جونی بی جونز در چندین جلد مختلف برای گروه سنی "ج" به چاپ رسیده است. شخصیت اصلی در همه ی این داستان ها دختر بچه ی بامزه ای به نام جونی بی جونز است. او که به تازگی وارد مدرسه شده درگیر مسائل مختلفی می شود و گاهی خرابکاری هایی به بار می آورد. در خلال داستان ها نکات اخلاقی و تربیتی برای کودکان گنجانده شده که می تواند بسیاری از مشکلات آن ها را حل کند.


فهرست


بهترین برنده ی مسابقه لی لی و دنبال بازی کارناوال یعنی چی؟ شلپ شلپی بازی های مسخره ی به درد نخور زدم به هدف! برنده، برنده! به درد بخورترین کیک

برشی از متن کتاب


گریس داد زد: «آهای جونی بی! وایسا ببینم! بیا تا جلوی اون تاب، بدو بدو بازی کنیم! قبول؟» یک دفعه ای ذوق کردم. آخر من عاشق بدو بدو بازی ام! تازه باید می فهمید به کی می گویند برنده. جیغ زدم: «عالیه، گریس! من و تو، تا جلوی اون تاب می دویم و هر کی اول دستش به میله ی تاب خورد، برنده ست!» یک نفس عمیق کشیدم. داد زدم : «حاضر...، یک... دو... سه!» اما گریس هنوز از اتوبوس پیاده نشده بود. اما به من چه! می خواست بشود. مثل برق دویدم. با خوشحالی جیغ کشیدم: «ازت می برم! می برم!» اما همان موقع گریس ازم جلو زد و گفت: «سلام جونی بی...، من رفتم!» بعدش هم قبل از من دستش را زد به میله ی تاب. داد کشید: «من بردم! من بردم! توی مسابقه ی دو باختی! دیدی گفتم من همیشه برنده می شم.» بهش لگد پراندم و گفتم: «نخیرم، تو برنده نیستی. چون پاهات خیلی از پاهای من گنده تره. تازه کفش هاتم صورتی ساق دارند. نخیر، قبول نیست!» گریس بهم دهن کجی کرد. گفتم: «این جور اداها از شما بعیده، خانوم خانوما!» بعدش رویم را برگرداندم و آن یکی بهترین دوستم، یعنی لوسیل را دیدم! مثل برق دویدم سمتش. «چه طوری لوسیل؟ منم! بهترین دوستت، جونی بی جونز! بیا اصلا اون دختره، گریس را توی بازی مون راه ندیم قبول؟ بیا خودمون دو تایی بازی کنیم. آخه من و تو خوب بلدیم دو تایی لی لی کنیم! تازه می تونیم مسابقه بدیم و ببینم لی لی کی از همه بهتره!» لوسی لباس تورتوری اش را مرتب کرد. «باشه، ولی آخه من نمی خوام عرق کنم و تازه باید مواظب ناخن هام هم باشم.» و ناخن هایش را به من نشان داد. «ببین! خانم آرایشگر چه قدر قشنگ برام لاک زده. می بینی چه طرح های خوشگلی رو ناخن هام کشیده؟» بدون آن که نگاه شان کنم، گفتم: «آره، آره، خیلی خوشگله!» و یک نفس گنده کشیدم. داد زدم: «حاضر... یک... دو... سه!» بعدش من و لوسیل، لی لی کردیم. لی لی کردیم و لی لی کردیم و لی لی کردیم. ولی اصلا به اندازه ی لی لی کردن بابابزرگ حال نداد. آخر لوسیل اصلا خسته نمی شد و نمی سوخت.      

(کتاب های فندق) نویسنده: باربارا پارک مترجم: آتوسا صالحی انتشارات: افق


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب کیک بی ریخت بدمزه (جونی بی جونز 5)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل