کتاب کفش های آب نباتی - ژوان هریس

کتاب کفش های آب نباتی نوشته ژوان هریس و ترجمه طاهره صدیقیان در انتشارات کتابسرای تندیس به چاپ رسیده است.

"کفش های آب نباتی" رمانی تخیلی و زیبا می باشد که از زندگی متفاوت و خواندنی یک مادر و دخترانش حکایت های جذابی را روایت می کند. در واقع کتاب حاضر در ادامه ی رمان شکلات که قبلا توسط همین نویسنده تالیف شده، منتشر گردیده است. شخصیت اصلی داستان زنی به نام "ین" می باشد که همراه دو دختر خود، "رزت" و "آنی" روزگار می گذراند. این خانواده ویژگی متمایزی از دیگر انسان ها دارند و این ویژگی، قدرت جادویی و سحر آمیز آن هاست که حالا تصمیم گرفته اند آن را نادیده گرفته و بدون استفاده از قدرت و توانایی خود، همانند دیگران به زندگی عادی بپردازند. بنابراین به دهکده ی کوچکی به نام "مون مارتر" نقل مکان کرده و درطبقه ی بالای مغازه ی شکلات فروشی خود، ساکن می شوند. روزها یکی پس از دیگری سپری می شود تا این که سر و کله ی "زوزی دولالبا"، زنی با کفش های آب نباتی در زندگی آن ها پیدا می شود که به انجام کارهایی غیر معمول می پردازد. با ورود او به خانواده ی خانم ین، همه چیز دچار تغییر شده و افراد خانواده را با ماجراها و اتفاقاتی مهیج و جالب رو به رو می کند؛ به طوری که تمام فکر و ذهن خواننده را مجذوب قصه ی خویش کرده و او را به دنیای خیالی خویش وارد می نماید.

برشی از متن

چهارشنبه، 31 اکتبر رب النوع مرگ این حقیقتی کمابیش ناشناخته است که فقط در طی یک سال حدود بیست میلیون نامه برای مردگان ارسال می شود. مردم فراموش می کنند نامه های پستی را متوقف کنند - بیوه های عزادار و وارثین احتمالی- بنابراین حق اشتراک مجله ها فسخ نشده باقی می ماند؛ دوستان دور اطلاع نمی یابند؛ جریمه ی کتابخانه ها پرداخت نمی شود. بدین ترتیب بیست میلیون نشریه، صورت حساب بانکی، کارت تبریک و قبض برق و آب روزانه روی پادری ها یا کف پوش های پارکت می افتد، بی توجه از میان نرده ها انداخته می شود، درون صندوق های پستی قرار می گیرد، روی پلکان ها انباشته می شود، ناخواسته روی ایوان ها و دالان ها می افتد و هرگز به گیرنده نمی رسد. مرده ها اهمیتی نمی دهند. از آن مهم تر، هم چنین زنده ها. زنده ها فقط کارهای جزئی و بی اهمیت خود را دنبال می کنند و از معجزه ای که در نزدیکی آن ها اتفاق می افتد کاملاً ناآگاه هستند. مرده ها به زندگی باز می گردند. بیدار کردن مرده ها چندان زحمتی ندارد. یکی دو صورتحساب؛ یک نام؛ رمز پستی؛ چیزهایی که در کیفی کهنه و پاره شده (شاید توسط روباه ها) که همچون هدیه پشت یک در افتاده است، به راحتی پیدا می شود. شما می توانید از نامه های پستی رها شده اطلاعات زیادی به دست آورید: نام، مشخصات بانکی، کلمات رمز، نشانی پست های الکترونیکی، کدهای ایمنی. با ترکیب صحیح جزئیات فردی می توانید حساب بانکی باز کنید، اتومبیل کرایه کنید؛ حتی یک گذرنامه ی جدید درخواست کنید. مرده ها دیگر به چنین چیزهایی نیاز ندارند. همان طور که گفتم، یک هدیه که منتظر وصول است. حتی گاهی اوقات خود سرنوشت آن را تحویل می دهد و هشیار بودن همیشه مفید واقع می شود و شیطان بیش ترین سود را می برد. به همین دلیل است که من همیشه آگهی های ترحیم را می خوانم، گه خوانم، گه گاه حتی پیش از مراسم تدفین هویت ها را به دست می آورم. بنابراین هنگامی که آن اطلاعیه و در زیر آن صندوق پستی پر از نامه را دیدم، این هدیه را با لبخندی رضایتمندانه پذیرفتم. البته، صندوق پستی من نبود. خدمات پستیِ این جا از بیشتر مناطق بهتر است و نامه ها به ندرت به نشانی عوضی می رود. یکی دیگر از دلایلی که من پاریس را ترجیح می دهم؛ این مسئله، همچنین غذا، نوشیدنی، تئاتر، فروشگاه ها و عملاً فرصت های نامحدود. اما پاریس خرج بر می دارد - هزینه های جاری بسیار بالا است - و به علاوه، مدت زمانی است که بی تابانه می خواهم خودم را از نو خلق کنم. نزدیک دو ماه است که جانب احتیاط را رعایت کرده و در یک دبیرستان در ناحیه ی یازده درس داده ام، اما به دنبال مشکلات اخیر آنجا سرانجام تصمیم گرفتم تحولی در شیوه ی زندگی ام ایجاد کنم و دنبال آپارتمانی برای اجاره بگردم. (بیست و پنج هزار یورو به ارزش تنخواه اداری که در طی دو هفته به حسابی به نام یک همکار قدیمی واریز شده و مخفیانه برداشت شده بود ...

(اثری دیگر از نویسنده کتاب شکلات) نویسنده: ژوان هریس مترجم: طاهره صدیقیان  انتشارات: کتابسرای تندیس