loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره کتاب پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی

این کتاب نمایش نامه ای در رابطه با جنگ می باشد و به یکی از مهم ترین ابزارها و اقدامات جنگی و بررسی تاثیرات آن بر زندگی بشریت می پردازد؛ این ابزار تجاوز جنسی به زنان است. اقدامی غیر اخلاقی که موجب تضعیف روحیه و ایجاد مشکلات روانی شدید در افراد درگیر جنگ می شود.

"دورا" و "کیت"، شخصیت های اصلی نمایش نامه هستند؛ دورا، زنی جوان است که کشورش در حال جنگ با نیروهای دشمن می باشد؛ وی توسط عده ای از سربازان دشمن، مورد تجاوز قرار می گیرد. این رویداد غیر انسانی و وحشیانه، دورا، را به زنی افسرده و تنها مبدل می کند. زنی که هیچ انگیزه ای برای شاد زیستن در وجودش یافت نمی شود. نقطه ی اوج این فاجعه زمانی شکل می گیرد که دورا متوجه می گردد، فرزندی را درون شکم خود پرورش می دهد. فرزندی که به یکی از متجاوزانش تعلق دارد و هویت پدرش نامعلوم است.

مهر و عشق مادری در قلب و روح دورا می میرد و جای خود را به نفرت می دهد. وی به عنوان بیمار، در یک بیمارستان بستری می شود. دورا ضمن بیزاری از جنین موجود در شکمش، قصد دارد او را از بین ببرد.

کیت، زنی انگلیسی و تحصیل کرده در رشته ی روان شناسی می باشد. او جهت انجام ماموریت خود، همراه با یک گروه تجسس اجساد، به کشور دورا آمده است؛ در واقع، هدف اصلی او برای پیوستن به گروه تجسس، یافتن افراد زنده در میان اجساد و کشته شدگان می باشد. کیت طی این ماموریت با دورا رو به رو می شود. از داستان ناراحت کننده و شوک برانگیز این زن آگاه شده، و سعی می کند با او ارتباط دوستانه ای برقرار نماید. ارتباطی که به واسطه ی آن بتواند بیماری روحی دورا را درمان کند و او را از تصمیمش در رابطه با سقط جنین منصرف سازد.

 

بخشی از کتاب پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی

صحنه ی بیستم

دورا و کیت با هم غذا می خورند. روی میز گل و یک بطری شراب صورتی. فضا آرام و آسوده است، کم کم سرمست می شوند و نوعی صمیمیت بین شان برقرار می شود.

دورا: (در حالی که غذا می خورد.)

تا یه لیوان مشروب می خوره، حس تاریخ توی مرد سرزمین بالکان بیدار می شه. توی می خونه ی مفلوکی که خودش رو کله پا می کنه، چه توی زاگرب، بلگراد، تیرانا، آتن، بخارست، سوفیا، لوبلیانا یا اسکوپژی، مرد سرزمین بالکان فوری انترناسیونالیست می شه و می خواد همه ی عشقش رو به دور و بری هاش ببخشه. اون موقع ست که همه ی دنیا رو با فلسفه ی «اما» قضاوت می کنه. «اما» واژه ی  کلیدی عرفان مرد سرزمین بالکان ئه، آینه ی تفکرشه، اون پله ای که باهاش از گفت و گوی سطحی به سوی استدلال ظریف صعود می کنه.

موسیقی کولی ها. یا شاید دورا ترانه یی از کولی ها می خواند.

در تک گویی های بعدی، این دورا نیست که سخن می گوید، حافظه و تجربه اش از زندگی جای او سخن می گویند. هر بار نقش این «مردان سرزمین بالکان» را بازی می کند که دیری ست همان کلیشه ها، همان عامه گویی ها و همان شرارت ها را درباره ی دیگر «برادران بالکان» خود که از یک ملیت دیگرند می گویند.

دورا: (در پوست یکی از «مردان سرزمین بالکان»)

من شخصا از کولی ها خوشم می آد. باهاشون مشکلی ندارم، هی کولی، برام یه دهن آواز بخون، نه به خدا، کولی ها خیلی باحالن، به خاطر ریشه هاشونه، توشون هم یه چیز اسرارآمیز می بینی، هم یه چیز شاد... اما هر چی باشه راست می گن که همه شون دزدن، باید یه دم بپایی شون، اسب می دزدن، گوسفند، مرغ و خروس، بچه دزدن، جون تو، گندش رو درآورده ن، تازه حالا آوازهای محلی ما رو هم می دزدن و می رن واسه خودشون سی دی ضبط می کنن و توی فرنگ میلیون میلیون دلار پارو می کنن، تف به روشون...

همان بازی. موسیقی آلبانیایی.

دورا: (در پوست یکی دیگر از «مردان سرزمین بالکان»)

این آلبانیایی ها، طفلکی ها، من دوستشون دارم، یه همکلاسی داشتم توی دانشگاه کوزوو، آلبانیایی بود، آخرش بود، ساکت، آروم، با کسی کاری نداشت، شاگرد اول دانشگاه مون بود، تو بمیری، ماه بود ماه، آلبانیایی ها همه شون ماهن، به خصوص شمالی هاشون که کاتولیکن، نه به خدا، من که مشکلی باهاشون ندارم، شک نکن اصیل ترین و قدیمی ترین ملت بالکان خود این آلبانیایی ها هستن... اما باید قبول کرد که توی اروپای امروزه شاگرد آخرها هم خودشونن، انور خجه یک گهی مالید سرشون، شانس آوردن ما براشون یه عالمه خوراکی فرستادیم، یه موقعی که نوکر همه بودن، نوکر یوگسلاوها، شوروی ها، چینی ها، بعدش هم با همه دعواشون شد، اخلاق ندارن که، حالا هم واسه ما شده ن تجزیه طلب، می خوان کوزوو رو مال خودشون بکنن، مگه ارث باباشونه، تخم سگ ها، تازه بدبخت ها مگه اینجوری آدم می شن...

گیلاس ها را به هم می زنند.

کیت: چیرز!

موسیقی بلغاری. دورا که آتشی تر شده، بشکن می زند و می خواند.

دورا: (در پوست یکی دیگر از «مردان سرزمین بالکان» ...

 

کتاب پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی، چهاردهمین جلد از مجموعه‌ی دور تا دور دنیا؛ نمایشنامه، به قلم ماتئی ویسنی یک و ترجمه‌ی تینوش نظم‌جو در نشر نی به چاپ رسیده است.



  • دور تا دور دنیا؛ نمایشنامه 14
  • نویسنده: ماتئی ویسنی یک
  • مترجم: تینوش نظم‌جو
  • انتشارات: نی

ماتئی ویسنی یک


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل