loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب شعرهای خواندنی پروین اعتصامی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب شعرهای خواندنی پروین اعتصامی

این اثر از مجموعه ی " تازه هایی از ادبیات ایران " می باشد و در آن برخی از اشعار شاعر معاصر کشورمان " پروین اعتصامی " انتخاب و برای نوجوانان در این اثر گردآوری شده است. پروین اعتصامی در سال 1285 هجری شمسی در شهر تبریز به دنیا آمد. در کودکی به همراه پدر به تهران آمد و ادبیات فارسی و عربی را آموخت و از هشت سالگی شروع به شعر گفتن کرد. در سال 1303 هجری شمسی دوره ی مدرسه ی آمریکایی (دختران) تهران را با موفقیت به پایان رساند.

مدتی در همان مدرسه به تدریس مشغول بود، سپس در کتابخانه ای مشغول به کار شد. او در سال 1320 در سن سی و پنج سالگی به بیماری حصبه مبتلا شد و با همین بیماری نیز درگذشت. دیوان پروین اعتصامی شامل پنج مسمّط، ده غزل، حدود پنجاه قصیده، پنجاه مثنوی، نزدیک به صد قطعه و تعدادی اشعار پراکنده است. در دیوان او از هر موضوعی سخن گفته شده است. مهر و عشق، انسان و طبیعت، مبارزه با ستم و ستمگری، همدردی با فقیران و مستمندان، انتقاد از ظلم شاهان و ... ، اما بیش از هر موضوعی در دیوان پروین توجه به اشیاء و گفتگو از زبان آن ها و مناظراتی که بین اشیاء وجود دارد به چشم می خورد، و از همین طریق شاعر خواننده اش را پند می دهد.

مناظره شیوه ای در سرودن شعر است که از ایام قدیم در ادبیات شمال و غرب ایران رواج داشته، اما به مرور زمان این شیوه از رواج افتاده است، تا این که پروین با پرداختن به این شیوه دوباره آن را زنده می کند و به حق در این کار موفق بوده است. در این اثر گزیده ای از بهترین اشعار او در دسترس خوانندگان قرار گرفته است و در اشعار طولانی، ابیاتی حذف شده اند و نیز برخی از کلمات و تعبیرات مشکل، معنی شده اند. تصویرگری این کتاب را " مهناز پسیخانی " بر عهده داشته است.

کتاب شعرهای خواندنی پروین اعتصامی از مجموعه ی تازه هایی از ادبیات ایران با بازنویسی جعفرابراهیمی (شاهد)  و تصویرگری مهناز پسیخانی از انتشارات پیدایش به چاپ رسیده است.

بیوگرافی پروین اعتصامی


برشی از متن کتاب


مور و سلیمان به راهی، در، سلیمان دید موری که با پای ملخ می کرد زوری به زحمت، خویش را هر سو کشیدی وز آن بار گران، هردم خمیدی ز هر گردی، برون افتادی از راه ز هر بادی، پریدی چون پر کاه چنان در کار خود یکرنگ و یکدل که کارآگاه، اندر کار مشکل چنان بگرفت راه سعی در پیش که فارغ گشته از هر کس، جز از خویش نه اش پروای از پای اوفتادن نه اش سودای از پای اوفتادن به تندی گفت: «کای مسکین نادان چرایی فارغ از ملک سلیمان؟ مرا در بارگاه عدل، خوانهاست به هر خوان سعادت، میهمانهاست بیا زن ره، به قصر پادشاهی بخور در سفره ما هر چه خواهی زما، هم عشرت آموز و هم آرام چوما، هم صبح، خوشدل باش و هم شام چرا باید چنین خونابه خوردن؟ تمام عمر خود را بار بردن؟ ره است اینجا و مردم رهگذارند مبادا بر سرت پایی گذارند مکش بیهوده این بار گران را میازار از برای جسم، جان را» بگفت: «از سور، کمتر گوی با مور که مروان را قناعت خوشتر از سور چو اندر لانه خود پادشاهند نوال پادشاهان را نخواهند برو جایی که جای چاره سازی است که ما را از سلیمان، بی نیازی است نیفتد با کسی ما را سر و کار که خود، هم توشه داریم و هم انبار به جای گرم خود هستیم ایمن زسرمای دی و تاراج بهمن چوما، خود خادم خویشیم و مخدوم به حکم کس، نمی گردیم محکوم مرا امید راحتهاست زین رنج من این پای ملخ ندهم به صد گنج مرا یک دانه پوسیده خوشتر ز دیهیم و خراج هفت کشور.» گرت همواره باید کامکاری زمور آموز، رسم بردباری مرو راهی که پایت را ببندند مکن کاری که هشیاران بخندند گَهِ تدبیر، عاقل باش و بینا رَهِ امروز را مسپار به فردا حساب خود نه کم گیر و نه افزون منه پای از گلیم خویش بیرون چه در کار و چه در کار آزمودن نباید جز به خود، محتاج بودن هر آن موری که زیر پای زوری است سلیمانی است، کاندر شکل موری است! پیرمرد مفلس پیرمردی مفلس و برگشته بخت زورگاری داشت ناهموار و سخت هم پسر، هم دخترش بیمار بود هم بلای فقر و هم تیمار بود این، دوا می خواست، آن یک شوربا این، لحافش پاره بود آن یک قبا روزها می رفت بر بازار و کوی نان طلب می کرد و می برد آبروی شب به سوی خانه می آمد زبون قالب از نیرو ته، دل، پر زخون روز، سائل بود و شب بیمار دار روز از مردم، شب از خود شرمسار صبحگاهی، رفت و از اهل کرم کس ندادش نه پشیز و نه درم ناشمرده، برزن و کویی نماند دیگرش پای تکاپویی نماند درهمی در دست و در دامن نداشت ساز و برگ خانه برگشتن نداشت رفت سوی آسیا هنگام شام گندمش بخشید، دهقام، یک دوجام زد گره در دامن آن گندم، فقیر شد روان و گفت: «کای حی قدیر گر تو پیش آری به فضل خویش، دست برگشایی هر گره، کایام بست چون کنم یارب، در این فصل شتا من علیل و کودکانم ناشتا می خرید این گندم اَر یک جای کس هم عسل، زان می خریدم هم عدس آن عدس در شوربا می ریختم وان عسل با آب می آمیختم بس گره بگشوده ای از هر قبیل این گره را نیز بگشا ای جلیل ...» این دعا می کرد و می پیمود راه ناگه افتادش به پیش پا نگاه ...    

فهرست


زندگینامه پروین در چندجمله غزل ها: ای خوشا مستانه ... ای خوش از تن کوچ کردن ... بی روی دوست هرکه با پاکدلان ... ای خوش اندر گنج دل ... مثنوی ها: مور و سلیمان گرگ و سگ پیرمرد مفلس به غاری تیره ... لطف حق امید و ناامید گرگ و شبان طوطی و شکّر عمر گل شکنجه روح آرزوی پرواز دزد و قاضی گوهر و سنگ ذره و خفاش عشق حق گل و شبنم دکان ریا جامه عرفان پایمال آرزو قصیده ها: ای عجب سفر اشک خدمت جان ای دوست دختر بی مادر ای رنجبر شیر و گربه تاراج بهمن حدیث مهر مرغ زیرک هنر و علم بهای نیکی مسمط ها: ای گربه مرغ و آشیان پرواز کن مومیایی قطعه ها: عالم متکبر مناظره ماش و عدس بلبل شیفته ستم اغنیا گل بی عیب زاغ و طاووس نغمه رفوگر اشک یتیم بی پدری دیوار قصر پادشاهی خار در پای طفل سرود خارکن کوزه شکسته مست و هشیار دخترک فقیر سپید و سیاه دیوانه و زنجیر درخت بی بو مقام زن گوهر اشک شاهد وشمع پیام گرگ به سگ گله گذشته بی حاصل دزد خانه شکایت پیرزن لاله و نرگس گریه بیهوده مناظره سیر و پیاز باد و لانه جوانی چنین گفت ... نیاسودن به خاطر بیچارگان دیوانه وسگ نوروز مناظره نخود و لوبیا مناظره نخ و سوزن خون دل

تازه هایی از ادبیات ایران بازنویس: جعفر ابراهیمی تصویرگر: مهناز پسیخانی انتشارات: پیدایش


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شعرهای خواندنی پروین اعتصامی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل