loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب پرواذ (سیپتیموس هیپ: کتاب دوم)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب پرواذ دومین جلد از مجموعه ی سیپتیموس هیپ اثر انجی سیج و ترجمه ی مهرداد مهدویان توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

در جلد اول سارا و سیلاس پسر هفتمشان سیپتیموس که در واقع همان نگهبان 412 است و مارسیا او را از زیر برف ها نجات داده بود پیدا می کنند. همچنین آن ها موفق می شوند دام دانیال که در تمام ده سال گذشته همواره در این تصور بوده که سیپتیموس را در اختیار دارد، شکست دهند و کشتی او را به همراه خدمه ی آن در باتلاق مرام غرق کنند. مارسیا جادوگر اعظم نیز که در مدتی که نگهبان 412 یا همان سیپتیموس در کنارش بود متوجه قدرت های جادویی او شده و از او می خواهد به عنوان کارآموز ویژه در کنارش حضور داشته باشد تا سیپتیموس را به جادوگری بزرگ تبدیل کند. انتخاب سیپتیموس توسط مارسیا حسادت سایمون بزرگ ترین برادر سیپ را برمی انگیزد، چون او تصور می کرد شاید روزی مارسیا او را به عنوان دستیار ویژه اش انتخاب کند. حال یک سال از انتخاب سیپ گذشته است و سایمون کینه ی شدیدی از او و خواهر خوانده شان جینا به دل دارد. جینا اکنون در کنار سارا و سیلاس پدر و مادری که او را بزرگ کرده اند در قصر زندگی می کند. سایمون برای گرفتن انتقام به اسکلت دام دانیال که از اعماق باتلاق بالا آمده است کمک می کند تا دوباره به زندگی عادی بازگردد به این شرط که دام دانیالِ جادوگر، سایمون را به عنوان کارآموز انتخاب و دوره های ویژه ی جادوگری را به او بیاموزد. سایمون باید در اولین مرحله جینا خواهر خوانده اش را از قصر ربوده و به کوهستان ببرد. اما آیا او می تواند در برابر قدرت های سیپ که علاقه ی بسیاری نیز به جینا دارد مقاومت کرده؟ یا سرنوشت دیگری در انتظار اوست ....

سیپتیموس هیپ مجموعه ای 7 جلدی مختص نوجوانان و سفری به دنیای خیال انگیز و پر رمز و راز جادوگران و جادوهایشان است. عناوین این هفت جلد در زبان انگلیسی نیز به غلط تایپ شده اند که به نوعی استعاره از دنیای جادوگران و زبان آن هاست، این نکته نیز در ترجمه ی کتاب و عناوین فارسی آن نیز رعایت شده است. سیپتیموس هفتمین پسر سارا و سیلاس هیپ که جادوگرانی معمولی هستند، می باشد. سیلاس هم هفتمین پسر خانواده اش است و طبق افسانه های جادوگران پسر هفتم، هفتمین پسر از قدرتی بی نظیر برخوردار خواهد بود و می تواند جادوگری بزرگ شود. اما یک روز پس از به دنیا آمدن سیپتیموس قابله که برای دیدن سارا و نوزاد کوچکش به خانه ی آن ها آمده است، بعد از معاینه نوزاد اعلام می کند که سیپتیموس نفس نمی کشد و به ناگهان لب های نوزاد به رنگ بنفش در آمده و زن قابله نوزاد کوچک را درون پارچه ای پیچیده و با خود می برد تا دفن کند. سیلاس در این زمان در راه خانه است که نوزاد دختر کوچکی را در میان برف ها پیدا می کند و تصمیم می گیرد او را به خانه برده و در کنار پسران خود بزرگ کند. زمانی که سیلاس به خانه می رسد متوجه مرگ هفتمین پسر خود شده و به همراه همسرش، سارا تصمیم می گیرند نوزاد دختر را به جای فرزند از دست داده ی خود بزرگ کنند. اما آن ها نمی دانند که این نوزاد دختر که نام جینا را بر روی او می گذارند چه سرنوشتی برایشان رقم خواهد زد.

 


فهرست


درباره ی نویسنده یک سال قبل، شب میهمانی، شام کارآموزی عنکبوت ها راه جادوگر اسب سیاه سایمون صحبت می کند رعد دروزاه ی شمالی گلخانه آزمایشگاه شماره ی سیزده مسافرت سفر جینا حیاط قایقی ژانت مارتین جنگل گمشدگان درخت زمین های بد نقب دوربین مخفی شکلات وورم خاکی زمین گوسفندها اردوی هیپ ها پسر گرگی بندر خانه ی عروسکی کارآگاه باشی خانه ی جادوگر بندر، کاون جاده پرواز و جنگ توی باتلاق مرام اژدها آتش آبدار خیز برای پرواز پرواز فرود بازگشت در جست و جوی دراکس اتاق کیپ توی تونل های یخی بیتل در برج جادوگر جا به جایی شناسایی اولین پرواز

برشی از متن کتاب


وورم خاکی جینا به زحمت این جملات را تکرار کرد: به دستور من باز شو، اربابت، نومیس هیچ وقت یک ورد وارونه نخوانده بود و امیدوار بود هیچ وقت هم مجبور نشود دوباره این کار را بکند. ولی آن موقع چاره ای نداشت. نقب وورم با دروازه ی آهنی خیلی بزرگی بسته شده بود که نمی شد تکانش داد. جینا می دانست اگر بخواهد آن را تبدیل به شکلات کند باید برای آزاد شدن تا فردا صبح صبر کند. نفس را توی سینه اش حبس کرد و امیدوار ماند تا ورد درست یادش آمده باشد. ورد درست بود. پوشش آهنی کلفت در عین خوشحالی اش به آهستگی بالا رفت. نور کدر و کهنه ی مهتاب توی نقب وورم تابید. باد با نور مهتاب توی نقب آمد و چند قطره باران با خودش آورد. جینا زمزمه کرد: «یالا رعد. بجنب پسر.» او با کمک سنگریزه های شکلاتی، اسب بی میل را تشویق کرد تا توی تاریکی شبانه برود. منظره ی معدن های تاریک زیاد جالب نبود؛ بادی عزادار توی دره می پیچید و قطرات اولیه بارانی سرد را با خودش می آورد. جینا شنل لوسی را محکم تر دور خودش پیچید. وقتی خنکای شبانه به سراغشان آمد، لرزید. رعد را از مسیر تیز به پایین و توی راهی برد که کنار دره امتداد داشت. زمزمه کرد: «آرام باش رعد، آرام.» اسب انگار عصبی بود و گوش هایش سیخ شده بودند. انگار به صداهای شبانه گوش می داد. جینا روی زین پرید. نمی دانست رعد با یک سوارکار تازه چه طور رفتار می کند. اسب اعتراضی نکرد. شاید به این دلیل بود که در طول سواری روزانه به جینا عادت کرده بود. جینا گفت: «برو جلو رعد، برو.» پاشنه هایش را آرام به پلهوهای اسب زد. رعد هم بدون عجله جلو رفت؛ به سمت راهی که چند ساعت پیش از آن بالا آمده بود. جینا با اسب تنومند کاملا احساس راحتی می کرد. با این که اسب سایمون بود، ولی حیوان خوش ذاتی به نظر می رسید. رعد با اعتماد به نفس توی مسیر جلو می رفت و جینا شق و رق نشسته بود. دیواره ی کوهستان را برای هر حرکتی زیر نظر داشت. فکر کرد هرچه زودتر از دره بگذرند - او رعد را تشویق می کرد تندتر برود- بهتر است. وقتی از اولین پیچ گذشتند، رعد یک دفعه ایستاد. زمین لغزنده ای جلوی راه شان را گرفته بود. جینا نفس زنان گفت: «وای نه.» نمی توانستند از آن جا بگذرند. کپه ای بزرگ از سنگ های دندانه دار و تخته سنگ های بزرگ توی مسیرشان افتاده بود. سمت راست شان دیواره ی سنگی بود و سمت چپ شان، ته دره، رودخانه جریان داشت؛ رودخانه ای پر خروش و خطرناک. آن ها باید برمی گشتند. جینا خواست رعد را متقاعد کند تا بچرخد، ولی اسب راضی نمی شد. سرش را تکان می داد و افسارش جیرینگ جیرینگ صدا می کرد. جینا با لحن آرامش بخشی گفت: «هیس س س. رعد. یالا بچرخ.» ولی رعد اطاعت نکرد. جینا قلبش توی دهانش بود. از اسب پیاده شد و او را با کمک یک سنگ ریزه ی شکلاتی دیگر چرخاند. بعد یک راست روی زین نشست. با قلبی که سنگین می زد، به مسیر قبلی شان به طرف نقب برگشت. کار صعود سخت بود. رعد آن موقع در جهت مخالف باد جلو می رفت، ولی خوشحال بود که به خانه بر می گردد. وقتی به مسیر کوتاهی رسیدند که به نقب می رسید، رعد ایستاد. انتظار داشت جینا پیاده شود و او را توی اصطبل گرم و نرمش راهنمایی کند. ولی جینا گفت: «نه رعد، ما خانه نمی رویم. ادامه بده.» ...        

نویسنده: انجی سین مترجم: مهرداد مهدویان انتشارات: افق


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پرواذ (سیپتیموس هیپ: کتاب دوم)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل