محصولات مرتبط
کتاب ویلای دلگیر نوشته پاتریک مودیانو و ترجمه حسین سلیمانی نژاد در نشر چشمه به چاپ رسیده است.
این کتاب در مورد مردی به نام "ویکتور کمارا" می باشد که در 18 سالگی اش به یک شهر خلوت و کوچک می رود و از همان بدو ورود با یک بازیگر زن به نام "ایون ژاکه" آشنا می شود. ایون، یک بازیگر آماتور است که تصمیم دارد در مسابقه مد و زیبایی نیز شرکت کند. ویکتور به این دختر که چهار سال از خودش بزرگ تر است، احساسی شبیه دوست داشتن پیدا می کند اما تردیدهای فراوانی دارد و نمی تواند به درستی تصمیم بگیرد؛ چرا که ایون با وجود این که دختری ساده و مهربان به نظر می رسد ولی از طرف دیگر با رفتارهای عجیب و غریبش، ویکتور را بیش از پیش دچار شک و تردید می کند. این رمان کوتاه که توسط نویسنده ی برنده جایزه نوبل ادبیات سال 2014 یعنی "پاتریک مودیانو" نوشته شده است، در زمان حال، از نظرگاه ویکتور روایت می شود و درواقع این مرد با مرور خاطرات روزهای 18 سالگی اش، مخاطب را به گذشته و روزهای آغاز جنگ جهانی دوم می برد. "مودیانو" در این رمان به بررسی مسائلی که روی روح و روان جوانان تاثیر می گذارد، می پردازد و با توصیفات زیبایش، اندیشه های یک جوان 18 ساله را به مخاطب می شناساند. او ابهامات و نکات حل نشده ی داستان را به گونه ای خلاقانه حل می کند که خواننده از پیچ و خم های ماجرا لذت می برد و شگفتی کار این نویسنده مطرح را از نزدیک لمس می کند.
برشی از متن کتاب
من به شانه یک نفر که جلو نشسته بود تکیه دادم و بعدا فهمیدم آندره دو فوکی یر است. او برگشت. تته پته کنان معذرت خواستم. غیر ممکن بود که دستم را از روی شانه اش بردارم. باید خم میشدم عقب و برای مبارزه با یک ضعف عمیق، خودم را جمع و جور می کردم و کمکم بازویم را روی سینه ام برمی گردانم. رسیدن آنها را با دوج ندیدم. منته دوج را رو بهروی هیئت داوران نگه داشته بود. چراغ های ماشین روشن بود. نا خوشی ام جایش را به یک جور سرخوشی داد و همه چیز را در دقیق تر از مواقع عادی می دیدم. منته سه بار بوق زد. در چهره چند نفر از اعضای هیئت داوران، ذره ای بهت می دیدم. فوکی یر مشتاق به نظر می رسید. دانیل هاندریکس لبخند می زد، ولی به نظر زورکی بود. اصلا لبخند بود؟ نه، یک پوزخند یخ زده. آن ها از توی ماشین جنب نمیخوردند. منته چراغ ها را خاموش و روشن می کرد. چه نقشه ای داشت؟ برف پاکن ها را هم کار انداخت. چهره ی ایون صیقلی و نفوذ ناپذیر بود. یک دفعه منته بیرون پرید. همهمه ای در هیئت داوران و تماشاگران شکل گرفت. این پرش به پیاده شدن او در تمرین جمعه هیچ شباهتی نداشت. او به بیرون آمدن از در اکتفا نکرد بلکه پاهایش را از هم باز کرد، با حرکت خشکی توی هوا پرید و نرم پایین آمد. همه این ها را فقط با یک حرکت انجام داد، مثل اینکه یک دفعه شارژش تمام شده باشد. از این کار به قدری عصبانی شدم، به قدری به هم ریختم و دچار احساسات مزخرف شدم که شروع کردم به تشویق کردنش. دور دوج می چرخید، گاهی می ایستاد و درجا میخکوب می شد. انگار وسط یک میدان مین راه می رفت. دهان تک تک اعضای هیئت داوران باز مانده بود و خیره نگاهش می کردند. دیگر همه مطمئن بودند که خطری تهدیدش می کند. وقتی بالاخره در ماشین را باز کرد بعضی ها نفس راحتی کشیدند. ایون با لباس سفیدش بیرون آمد. سگ با بی حوصلگی و تنبلی دنبالش افتاد. ولی این مثل بقیه، جلو هیئت داوران و در طول و عرض گذرگاه قدم نزد. به کاپوت ماشین تکیه داد، همان جا ایستاد و با لبخندی متکبرانه به فوکی یر، هاندریکس و بقیه زل زد. با حرکتی غافلگیرانه روسری اش را برداشت و با عشوه پشت سرش انداخت. دستش را لای موهایش برد و آنها را روی شانه هایش ریخت. سگ روی یکی از گلگیرهای دوج پرید و همانجا مثل مجسمه ابوالهول حالت گرفت. ایون با حواس پرتی نوازشش می کرد. منته پشت فرمان نشسته و منتظر بود. امروز که به او فکر می کنم، بیشتر همین تصویر به ذهنم می آید. لبخند و موی حنایی. سگ سیاه و سفید، کنارش. دوج بژ. منته که پشت شیشه اتومبیل خوب دیده نمی شد. چراغ های روشن. پرتوهای آفتاب. آرام آرام سمت در ماشین رفت و بدون آن که چشم از هیئت داوران بردارد، بازش کرد. دوباره سر جایش نشست. سگ به قدری شل روی صندلی عقب پرید که وقتی این صحنه را دقیق توی ذهنم مجسم می کنم، میبینم شکل حرکت آهسته این کار را می کند.
(برنده ی جایزه ی گنکور 1978 وبرنده ی رمان نویسی آکادمی فرانسه 1972) نویسنده: پاتریک مودیانو مترجم: حسین سلیمانی نژاد انتشارات: چشمه
پاتریک مودیانو
پاتریک مودیانو کیست؟
پاتریک مودیانو نویسنده، فیلمنامهنویس و یکی از چهرههای مهم ادبی فرانسه است که در سال 2014 موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات گردید. آثار پاتریک مودیانو حول موضوعاتی مانند حافظه، فراموشی، هویت فردی و جمعی و احساس گناه است. شهر پاریس نقش اصلی را در نوشتههای او ایفا میکند و داستان های او اغلب بر اساس وقایعی است که در زمان اشغال فرانسه توسط آلمان در طول جنگ جهانی دوم رخ داده است. در ادامه به مطالعهی آثار و بیوگرافی پاتریک مودیانو خواهیم پرداخت.زندگینامه پاتریک مودیانو
پاتریک مودیانو در 30 ژوئیه 1945، اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم، در بولون-بیلانکورت در حومه پاریس متولد شد. پدرش یک تاجر یهودی ایتالیایی و مادرش لوئیزا یک هنرپیشه بلژیکی بود. والدین مودیانو در جریان جنگ جهانی دوم در پاریس با هم آشنا شدند و رابطه خود را بهطور نیمه مخفیانه آغاز کردند. آنها اندکی پس از تولد پاتریک از هم جدا شدند. پدرش از پوشیدن نشان زرد امتناع کرده بود و زمان تبعید یهودیان پاریس به اردوگاههای کار اجباری نازیها، خود را تسلیم نکرد. دوران کودکی پاتریک مودیانو در فضایی خاص گذشت. تا چهارسالگی نزد پدربزرگ و مادربزرگ مادریاش بزرگ شد که به او زبان فلاندری آموختند. او و برادرش اغلب در خانههای دوستان والدینشان زندگی میکردند. غیبت پدر و اغلب مادرش او را به برادر کوچکترش رودی، نزدیکتر کرد اما برادرش در 9 سالگی بر اثر بیماری درگذشت (پاتریک مودیانو آثار خود از سال 1967 تا سال 1982 را به برادرش تقدیم کرد). مودیانو با یادآوری این دوره غمانگیز در کتاب خاطرات شجرنامه معروف خود میگوید: « نتوانستم زندگینامهای بنویسم، به همین دلیل آن را شجره نامه نامیدم. این کتاب کمتر راجع به من و بیشتر راجع به کارهایی است که دیگران، خصوصا پدر و مادرم با من کردند».مطالعه بیشتر: آثار و زندگینامه ایتالو کالوینو
تحصیلات پاتریک مودیانو
پاتریک مودیانو دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در مدارس پاریس گذراند. در این مدت چندین بار از مدرسه فرار کرد. زمانی که در مدرسه هانری چهارم بود، از نویسنده ریموند کوئنو که دوست مادرش بود، درس هندسه گرفت. به گفته خودش ریموند کوئنو بسیار بر قدم گذاشتن او در مسیر نویسندگی تاثیر داشت و او را به دنیای ادبیات آشنا کرد. مودیانو در سال 1964 از دانشگاه انسی لیسانس گرفت. در سال 1965 برای تعویق خدمت سربازی در دانشگاه سوربن ثبتنام کرد اما هرگز در کلاسهای درس شرکت نکرد. در ژوئیه 1965 به وین اتریش رفت و در آنجا نوشتن اولین کتابش را آغاز کرد.پاتریک مودیانو و گرایش به نویسندگی
کوئنو، مودیانو را با دنیای ادبی آشنا کرد و فرصت شرکت در یک مهمانی که توسط ناشر آیندهاش گالیمارد برگزار میشد را برایش فراهم کرد. پاتریک مودیانو در سال 1968 در سن 22 سالگی، اولین کتاب خود به نام جای ستاره را منتشر ساخت (جای ستاره اشاره به ستاره زردی دارد که یهودیان مجبور بودند بر روی لباسهای خود نصب کنند). این رمان راجع به یک فرد یهودی در زمان جنگ بود. پدر مودیانو بهقدری از این رمان ناراضی بود که سعی کرد تمام نسخههای موجود کتاب را بخرد. مودیانو در اولین رمان خود راجع به «کشش گذشته، تهدید به محو شدن، نبود مرزهای اخلاقی و بخش تاریک روح نوشته است. این اثر جوایزی چون فنئون و جایزه راجر نیمیر را برایش به ارمغان داشت و ترجمه آلمانی آن در سال 2010 برنده جایزه آلمانی بهترین لیست رادیویی جنوب غربی شد. رمان جای ستاره به همراه دو رمان دیگر مودیانو در آگوست 2015 تحت عنوان «سه گانه اشغال» به زبان انگلیسی منتشر شد. دومین رمان پاتریک مودیانو با نام نگهبان شب در سپتامبر 1969 و سومین رمان با نام بیراه در سال 1972 منتشر شد. پاتریک مودیانو بیش از 30 رمان به تالیف رسانده که اغلب با استقبال زیادی مواجه شدند و بسیاری از آنها جوایز مهم ادبی را به خود اختصاص دادهاند: سومین رمان او به نام بیراه در سال 1972 جایزه بزرگ آکادمی فرانسه را از آن خود کرد و رمان خیابان بوتیکهای تاریک در سال 1978 برنده جایزه گنکور شد. همچنین پاتریک مودیانو به سبب یک عمر تلاش حرفهای در سال 2010 برندهی جایزهی دل دوکای انستیتوی فرانسه شد. رمانهای میدان اتوال، در کافه جوانی گمشده و افق در سالهای اخیر از این نویسنده منتشر شده است. پاتریک مودیانو علاوه برتالیف کتاب در فیلمهای متعددی که با الهام از رمانهای او ساخته شده نیز مشارکت فعال داشته است. پاتریک مودیانو در سال 2014 موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. او پانزدهمین فرانسوی برنده جایزه نوبل ادبیات بود.سبک و شیوه ادبی پاتریک مودیانو
رمانهای مودیانو همگی به تلاش برای ردیابی شواهد وجود از طریق ردپای گذشته میپردازند. مودیانو در همه رمانهایش با وسواس به دوره پر دردسر و شرمآور اشغال - که گفته میشود پدرش در طی آن درگیر معاملات پنهانی بوده - بازمیگردد و اثری کاملاً همگن میسازد. او میگوید:«پس از پایان هر رمان، تصور میکنم که همه چیز را پاک کردهام. اما میدانم که بارها و بارها به جزئیات کوچک بازخواهم گشت، چیزهای کوچکی که بخشی از من هستند.در نهایت، سرنوشت همهی ما با مکان و زمانی که در آن متولد شدهایم، تعیین میشود».پاتریک مودیانو پیوسته راجع به پاریس مینویسد و سیر تحول خیابانها، عادات و مردم آن را توصیف میکند. او به دلیل وسواسی که نسبت به گذشته داشت، گاهی با مارسل پروست مقایسه میشد، اگرچه سبکها و دغدغههای آنها کاملاً متفاوت بود. پاتریک مودیانو یکی از برجستهترین نویسندگان داستانهای آتوفیکیشن یعنی ترکیبی از زندگینامه و داستانهای تاریخی است.
زندگی شخصی پاتریک مودیانو
پاتریک مودیانو سال 1970، مودیانو با دومینیک زهرفوس ازدواج کرد که حاصل آن آنها دو دختر به نامهای زینا (1974) و ماری(1978) بود. پاتریک مودیانو یکی از 8 عضو هیئت داوران جایزه ادبی فرانسه، پریکس کانترپوینت نیز است. او کتابهایی نیز برای کودکان نوشته است.بهترین کتاب های پاتریک مودیانو
- کتاب سیرکی که میگذرد
- کتاب تصادف شبانه
- کتاب شروز
- کتاب رختکن کودکی
- کتاب خاطرات خفته
- کتاب تا در محله گم نشوی
- کتاب در کافه جوانی گم شده
- کتاب ویلای دلگیر
- کتاب افق
- کتاب جواهر نامرئی
- کتاب من پاتریک مودیانو هستم
- کتاب گشت شبانه
- کتاب بهار سگی
- کتاب ناشناخته ماندگان
- کتاب خیابان بوتیک خای خاموش
- کتاب لاکومپ لوسین
- کتاب گل های ویرانی
- کتاب ماه عسل
- کتاب فراتر از فراموشی
- کتاب علف شبانه
- کتاب بیراه
- کتاب میدان اتوال
- کتاب چنین پسران دلیری
- کتاب جوانی
- کتاب محله گم شده
- کتاب دورا برودر
- کتاب آه ای سرزمین محبوب من
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران