loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب ویران - ابوتراب خسروی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب ویران نوشته ابوتراب خسروی توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

این کتاب که ششمین اثر از ابوتراب خسروی به حساب می آید، مجموعه ای از 8 داستان کوتاه است که از همان روزهای اولیه انتشار به محبوبیت زیادی رسید و در سال های 1388 و 1389 توانست جایزه بهترین مجموعه داستان سال را از بنیاد گلشیری دریافت کند. "کتاب ویران" اثری پست مدرن است که مسائلی مثل عشق، مرگ، زندگی و تداوم نسل در آن روایت می شوند. ابوتراب خسروی  قدرت و تبحرش در داستان نویسی را در قصه های این مجموعه به مخاطب نشان می دهد. روایت های او به معنای واقعیِ کلمه، بکر و منحصر به فرد هستند و تمام ویژگی هایی که نیاز است تا یک کتاب به اثری خواندنی تبدیل شود را دارند. به طور کلی خسروی نویسنده ای خبره است و اگر بخواهیم فهرستی از کتاب های ماندگار پس از انقلاب معاصر ایران تهیه کنیم، این اثر او نیز در آن فهرست وجود خواهد داشت. نحوه روایت او از داستان ها می تواند زمینه شکل گیری داستان های خلاقانه در ادبیات معاصر ایران باشد و تحولی در دنیای داستان نویسی ایجاد کند. همه ی داستان های این مجموعه بسیار جذاب و پر کشش هستند و موضوعی نو دارند اما قصه آخر کتاب با نام "ویران" که عنوان کتاب نیز از آن گرفته شده داستانی در مورد "داستان" است! نویسنده قصه های پیشین خود را بدون این که چیزی به آن ها اضافه کند در این داستان آورده و در همان فضاها با کاراکترها و گفتگوهای تکراری یک قصه جدید خلق کرده است. این داستان به گونه ای است که نویسنده به تماشای شخصیت هایی که خلق کرده می نشیند و تک تک اتفاقاتی که در روند داستان، موجب به سختی افتادن کاراکترهایش شده را برای شان توضیح می دهد، سپس آن اتفاق را ویران کرده و بیان می دارد که می تواند پایان خوشی نیز برای آن ها در نظر بگیرد. خلق چنین داستانی کار بسیار سختی به نظر می رسد اما خسروی به خوبی از پس آن برآمده است.


برشی از متن کتاب


همه چیز را باید ویران کرد همه آن لحظه ها و تو را که از قاب پنجره پرچین آن حیاط درندشت نگاه می کنی و سعید سپهر را که در کنارت نشسته است و اسبی که به افرا بسته شده و سر به سوی آسمان شیهه می کشد و کبوترانی که روی پرچین بال بال می‌ زنند باید آسمان و آن استی و شیهه ها و کبوترها و بال بال هایشان را ویران کرد حتی لبخندی را که من بر لب هایت نوشتم و برق شادی را که من در چشمانت نوشتم را هر چند که آن لبخند و برق شادی در صورتت غایب بودند. پیکرهایی را که در برابرتان پیچ و تاب می خوردند باید ویران کرد و صدای سازها را. زن ها به سعید سپهر می‌ گفتند تور صورت توبا را کنار بزن. تو در گوش سعید سپهر می گفتی به حرفهای شان گوش نکن ولی سعید سپهر تور صورتت را کنار زد و من شکل لب هایت را نوشتم. هر چند که بر بوسه غبار نشسته و دهان تو پر از شوری خاک می شود و تو برای آن زن ها فاتحه می خوانی و می دانی که آنها حالا دیگر هفت کفن پوسانده اند. باید آن لب ها را ویران کرد باید همه چیز را ویران کرد. باید همه چیز را ویران کرد/ باید شکل پیکرش را ویران کرد. فارغ از داستانی که بود تو در شکلی که نوشته بودمت پیر می شدی،  باید در شکلی دیگر و در داستان دیگر می‌ نوشتمت. هرچند که نیاز به ویرانی همه چیز نیست. مکان ها همیشه شکل معین دارند و تو با هر شکلی که نوشته شوی زیر آسمان مثل همین آسمان آبی خواهی بود و خورشیدی مثل همین خورشید می تابد و رودخانه ای مثل همین رودخانه را خواهی دید و بر جاده ای مثل همین جاده به سفر خواهی رفت آن بچه های چشم خاکستری از نسل سعید سپهرند. کلماتی بازیگوش اند که بر صفحه کاغذ می‌ دوند و سکوتی را که باید باشد می شکنند. به دامانت می آویزند و زوزه می‌ کشند. تنها تو عاصی نمی شوی صداشان خوانندگان داستانم را هم کلافه می‌ کند. چه تقدیر شومی برایت نوشته شده بود که حامل چشمان خاکستری شروری از نسل اجدادی شرور باشی. زنانگی مکتوب تو خصوصیت غریبی دارد که باید حامل بذر چشم های خاکستری مردی باشی که به اجبار نویسنده در کنارش نوشته شده ای. داستان تازه اعاده ی زندگیت خواهد بود بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. در آن داستان ویران شده سروان شیروانی سوار بر اسب از تنگ بولحیات می‌گذشت. به کوهی کبود نگاه کرده در پشت آن کوشک ماه کرد است و تو در قاب یکی از پنجره ها ایستاده بودی که کلمه ای از جنس آتش مثل یک پرنده بر سینه اش نشست سروان می خواست آن را از روی سینه اش بگیرد که کلمه دیگر در سینه‌اش نوشته شد. سرش را از روی یک یال اسبی از جنس کلماتی افشان و پریشان بود برداشت تا از اسب بپرسد آن کلمات مهلک از کدام سمت آمده و بر سینه نشسته است سر به طرف صخره سنگی روبرو می برد و شیهه می کشد.

فهرست


تفریق خاک پیک نیک مرثیه ی باد قاصد یک داستان عاشقانه رویا یا کابوس آموزگار داستان ویران

(مجموعه داستان) نویسنده: ابوتراب خسروی ناشر: چشمه

مشخصات

ابوتراب خسروی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب ویران - ابوتراب خسروی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل