loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب همه ی پرسش های اشتباه 3 (الان نباید مدرسه باشی؟)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب الان نباید مدرسه باشی؟سومین جلد از مجموعه‌ی همه‌ی پرسش های اشتباه نوشته‌ی لمونی اسنیکت و ترجمه‌ی آنیتا یار محمدی توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.

شهر لکه‌ی ابر، رونق گذشته‌ی خود را از دست داده و بزرگترین کارخانه‌ی شهر، یعنی شرکت جوهر سازی لکه در حال تعطیلی است. به دلیل کمبود جوهر، چاپ تنها روزنامه‌ی شهر متوقف شده و مغازه های شهر یکی پس از دیگری بسته می شوند. همه چیز از آن جا یی شروع شد که تصمیم گرفتند دریا را بخشکانند تا به اختاپوس های زیر آب دست پیدا کرده و از آن ها جوهر بگیرند؛ اما پس از خشک شدن دریا، بیشتر کارخانه ها ورشکست شدند و تجارت از رونق افتاد. در این بین اتفاقات دیگری هم در شهر رخ می داد؛ "هنگفایر" شرور دردسرهای زیادی را برای مردم شهر به وجود آورده بود، مجسمه‌ی یک موجود افسانه ای به نام "دیو وِزوو" را دزدیده و به نظر می رسید که در ناپدید شدن بچه های مدرسه‌لکه‌ی ابر هم دست داشته باشد. با وقوع آتش سوزی های مشکوک، کار آموز "لمونی اسنیکت" همراه رئیسش "تئودورا مارکسون" مامور شده اند تا به دنبال عامل یا عاملان آتش سوزی و بچه های گم شده بگردند. اسنیکت با راهنمایی و کمک های دوست خبرنگارش "مالاهان" پی به سر نخ ماجرا برده و برای یافتن کودکان مفقود شده، همراه تئودورا راهی کارخانه‌ی اشپل می شود؛ به امید این که علاوه بر پیدا کردن بجه ها، موفق به دستگیری هنگفایر شود...‌

 


برشی از متن کتاب


فردا صبح جیک هیکس در غذا خوریِ گرسنه خوراکِ صدف درست می کرد. بعد از آن شب سخت، صبحانه‌ی محشری بود و همه بهش احتیاج داشتیم. جیک صدف ها را از سطل یخ در آورد و گفت: "منتظرت بودیم." پشت پیش خوان و کنار کلئونایت نشستم. خسته و بد اخلاق به نطر می رسید، همین طور جیک، همین طور ماکسی که ماشین تحریرش را جلویش باز کرده بود؛ و همین طور مرد هایی که بغل دست ماکسی نشسته بودند. قبلا دیده بودمشان اما این اولین باری بود که خوب نگاهشان می کردم. هر دو جفت دست هایشان را باند پیچی کرده بودند و یونیفرم های چرک و چروکی پوشیده بودند که رویشان نوشته شده بود اُ.اف.دی. به جز این ها هیچ شباهت دیگری به هم نداشتند. قد و قواره، جثه، ملیت، حالت صورت، بلندی مو، اندازه‌ی گوش، فرم بینی، حالت دهان، چین بین ابروها و حتی یاعت های مچی شان با هم فرق می کرد. گرسنه هیکس هم که روی یکی از میز ها را دستمال می کشید انگار خسته و بد خلق بود، که البته همیشه خسته و بد خلق به نظر می رسید. راستش اگر شما هم گرسنه ایکس بودید، همین یک مورد برای خستگی و بد اخلاقی دائمی تان کفایت می کرد. به جیک گفتم: "باید به خیلی چیز ها فکر می کردم." به کلئو و ماکسی سلام کردم. مافوقم تا صبح بر نگشته بود بنابراین، از تنهایی ام در سوئیت شرق دور بهترین استفادهدرادبرای سر و سامان دادن به فکر هایم کرده بودم. کلئو گفت: "مطمئنم همین طوره. وقتی جیک گفت درباره‌ی آتیش سوزی ها تحقیق می کنی، یه آتیش سوزی مشکوک دیگه اتفاق افتاد. هممون دویدیم اون طرف که ببینیم کمکی ازمون برمی آد یا نه." ماکسی ان قدر با جدیت تایپ می کرد وه نمی توانست سرش را بالا بگیرد. گفت: "اسنیکت! این آقایون برادران تاکی هستند، تنها آتش نشان های شهر." هر دو برادر دست های باند پیچشان را به نشانی آشنایی بالا بردند و من هم سعی کردم همان کار را کنم. مثل معنی اسمشان، چندان هم پر حرف به نطر نمی رسیدند. اصلا انگار برادر نبودند. به دوستانم گفتم: "به نظر من هم این آتیش سوزی مشکوک بود. حیک گفت: "این رو که قبلا هم می دونستی. من هم می دونستم." کشویی را باز کرد تا یک دست کش لاستیکی بزرگ و چاقوی منحنی کوچکی را از آن بیرون بیاورد. همان طور که باهام حرف می زد، دانه دانه صدف ها را با ان دستش که دستکش داشت می گرفت و ماهرانه قلوه کن می کرد. "قلوه کن می کرد" یعنی بخش خوردنی اش را جدا می کرد. در عین بی رحمی، دهان آدم را هم آب می انداخت. جیک گفت: "دیلما ما رو سریع رسوند به معرکه." اتومبیل سریع و زیبای کلئو را می گفت. "وقتی شیر آتش نشانی رو باز کردن، یه جای کار می لنگید. به حای این که آتیش رو بخوابونه، شدید ترش کرد. من و کلئو مجبور شدیم برادران تاکی رو از توی شعله ها بیرون بکشیم." کلئو با جدیت سر تکان داد: "من می دونم کجاش می لنگید. تعمدی بود." گفتم: "خیلی مطمئن حرف می زنی." کار جیک با صدف ها تمام شده بود.‌‌..        

نویسنده: لمونی اسنیکت تصویرگر: ست مترجم: آنیتا یار محمدی انتشارات: هوپا  


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب همه ی پرسش های اشتباه 3 (الان نباید مدرسه باشی؟)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل