کتاب نظریه های شخصیت - گنجی

کتاب نظریه های شخصیت، ترجمه و تالیف دکتر حمزه گنجی و مهدی گنجی توسط نشر ساوالان به چاپ رسیده است.

بسیاری از عادات و رفتارهای ما در بزرگسالی  ریشه در کودکی مان دارند. در واقع روانشناسان معتقدند که شخصیت اصلی انسان حدوداً از یک سالگی شروع به شکل گیری می کند و می توان گفت که در 18 سالگی، ابعاد اصلی شخصیت انسان به وجود امده است. اما شخصیت به چه معناست؟؟؟

کتاب مذکور در 53 صفحه ی اول خود که تحت عنوان مقدمه معرفی کرده است به شرح دادن این مسئله می پردازد که شخصیت چیست؟ و هم چنین به رفتار هایی که والدین با کودکان خود در زمان خردسالی انجام می دهند و سپس تأثیر شگفت انگیز این رفتارها در آینده کودکان می پردازد. امروزه در جهان علم ثابت شده است، بسیاری از عادات بشر که تحت عنوان موروثی شناخته می شوند به هیچ وجه به ارثیت ربطی ندارند بلکه برگرفته از رفتار هایی است که با کودک از بدو تولد انجام شده  و یا حتی پیش از تولد، زمانی که نوزاد با شنیدن صداهای بیرون اتفاقات را تجزیه و تحلیل می کند.

شایان ذکر است که این کتاب با ارائه ی نظریه های معتبر از افراد سرشناس، بسیاری از رفتار ها را ریشه یابی و نقد و بررسی می کند.

کتاب"نظریه های های شخصیت" مشتمل بر چهار فصل می باشد: 1- نظریه های سایکودینامیک یا پسیکودینامیک 2- نظریه های صفات شخصیتی 3- نظریه های رفتارگرایی_یادگیری اجتماعی 4- نظریه های انسانگرا_اگزیستانسیال

برشی از متن کتاب

فصل سوم/آلفرد آدلر روان درمانی آدلری: افراد سالم بر خلاف افراد ناسالم علاقه اجتماعی رشد یافته دارند اما کسانی که  سبک زندگی ناقص یا اشتباه دارند به احتمال زیاد به داشتن آن ادامه می دهند، زیرا سبک های زندگی معمولاخود-نگهدارنده هستند. همانطورکه قبلا گفتیم سبک زندگی باعث می شود که فرد تنها با یک شیوه به مسائل نگاه کند واین روش ثابت باقی می ماند تا این که فرد با مشکلات عمده روبرو می شود. در چنین حالتی او از طریق آموزش و تحقیق یا از طریق روان درمانی امکان می یابد که متوجه سبک زندگی خود شود. آدلریها برای ردیابی رشد و سبکهای زندگی به تحلیل ترتیب تولد، خاطرات کودکی، رویاها و آداب رفتاری می پردازند.کشف سبک زندگی در روان درمانی فرد بسیار موثر است زیرا سبک زندگی اشتباه یا ناقص باعث می شود که او نتواند در مقابل مشکلات زندگی مقاومت کند. درمانگر به درمانجو کمک می کند تا سبک زندگی جدیدی به دست آورد سبکی که درآن علاقه اجتماعی وجود دارد و به این طریق کار آمدتر از سبک زندگی قبلی خواهد بود. ... فصل پنجم/کارن هورنای مقایسه هورنای با فروید: تجربه های کودکی فروید و هورنای هر دو اعتقاد داشتند که تجربه های کودکی بسیار مهم است. اما برای آن ها علت مهم بودن تجربه های کودکی مهم بود. فروید اعتقاد داشت که مراحل رشد در همه کودکان یکسان است و تثبیت در هریک از این مراحل شخصیت فرد در بزرگسالی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. به عقیده ی هورنای رابطه کودک  با والدین مهم تلقی می شود زیرا همین رابطه تعیین می کند که در کودک اضطراب پایه به وجود خواهد آمر یا خیر. روان شناسی زنان: زنان قرن ها در دنیایی به دور از مسئولیت های اقتصادی وسیاسی زندگی کرده اند و این دنیا آن ها را به محیطی از هیجان های خصوصی محدود کرده است. البته زنان مسئولیت هایی نیز داشته اند و مجبور بودند کار کنند اما کار آن ها به چهار دیواری خانه و خانواده محدود می شد و به این ترتیب بر روابط میان فردی هیجانی نه روابط میان فردی عملی تکیه می کرد. محبت و اخلاص به آرمان ها و فضایلی تبدیل شد که بیشتر به زنان اختصاص یافت. روابط زنان با شوهران و فرزندان تنها راه آن ها برای سعادت، آرامش و پرستیژ بود و به همین دلیل محبت نشان دهنده یک ارزش واقع گرایانه بود. در دنیای مردان ارزش واقعی به توانایی کسب معاش (در گذشته شکار کردن و کشاورزی و امروزه پول درآوردن) وابسته بود. هورنای به روان شناسی زنان خدمت مهمی کرد زیرا از فروید و نگاه پسرانه وی به آناتومی فیزیکی، مبنای تفاوت های روانی مردان و زنان، انتقاد کرد. فروید عقیده داشت که فقدان اندام های مردانه باعث می شود که زنان بخاطر پنیس به مردان حسودی کنند، به علت نقص آناتومیک خود خجالت بکشند، این نقص را تقصیر مادرشان بدانند، به روابط خود با مردان بیشتر اهمیت بدهند، به زنان دیگر حسودی کنند زیرا آن ها را رقیبانی می دانند که می خواهند مردان و برتری آناتومیک آنان را مالک شوند... تحریک کلیتوریس را ترجیح دهند زیرا شبیه به پنیس است و تلاش کنند تا مطیع، وابسته و مازوخیست باشند، زیرا این صفات برای زنان طبیعی محسوب می شود. هورنای با این عقاید مخالف بود. هورنای فرضیه های بنیادی فروید درباره جنسیت را نیز قبول نداشت. اولا او این گفته را غیرمنطقی می دانست که چون انسان ها برای عملکرد های بیولوژیک خاصی آفریده شده اند، دائما باید در آرزوی به دست آوردن صفات بیولوژیک جنس مخالف باشند. ثانیاً تحقیق در جوامع مختلف نشان نداده است که عقاید فروید درباره ی آرزوی زنان برای اندام های مردانه در بین همه جوامع عمومیت دارد. حتی جوامعی وجود دارند که در آن ها مردان (حسادت رحم) نشان می دهند. ثالثاً هورنای عقیده داشت که چون نظریه های روان شناسی را مردان نوشته اند بنابراین ممکن است زیاد به زنان مربوط نباشند. ...

فهرست

بخش اول: نظریه های سایکودینامیک یا پسیکودینامیک فصل 1- زیگموند فروید فصل 2- کارل یونگ فصل 3- آلفرد آدلر فصل 4- اریک فروم فصل 5- کارن هورنای فصل 6- هری سالیوان فصل 7- اریک اریکسون فصل 8- هنری موری فصل 9- ملانی کلاین فصل 10- هاینتس کوهوت بخش دوم: نظریه های صفات شخصیتی فصل11- ریموند کتل فصل12- هانس آیزنک فصل13- گوردون آلپورت بخش سوم:نظریه های رفتارگرایی_یادگیری اجتماعی فصل 14- برس فردریک اسکینر فصل 15- جان دالرد و نیل میلر فصل 16- جرج کلی فصل 17- والتر میشل و جولین راتر فصل 18- آلبرت بندورا بخش چهارم: نظریه های انسانگرا_اگزیستانسیال فصل 19- کارل راجرز فصل 20- آبراهام مزلو فصل 21-ویکتور فرانکل فصل 22- رولو می منابع

• ترجمه و تالیف: دکتر حمزه گنجی - مهدی گنجی
• انتشارات: ساوالان