محصولات مرتبط
کتاب نام کوچک من بلقیس اثر بلقیس سلیمانی توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.
کتاب "نام کوچک من بلقیس" اثری در قالب اتوبیوگرافی می باشد که به شرح زندگی شخصی "بلقیس سلیمانی" داستان نویس، منتقد، روزنامه نگار، پژوهشگر و مدرس اهل شهر کرمان، می پردازد. بخشی از محتواهای این اثر، پیش تر توسط شخص خانم سلیمانی و در مجلاتی هم چون "همشهری داستان"، "اندیشه ی پویا" و "سینما و ادبیات" به چاپ رسیده و در اختیار دوستداران و علاقه مندان به آثار ادبی قرار گرفته است. به طور کلی، نویسنده جهت نقل خاطرات خود، از گفتاری ساده و صمیمی و هم چنین شیوه ی داستان نویسی و هنر حرفه ای خویش بهره جسته و مخاطب را مجذوب روایت های پر فراز و نشیب زندگی اش می سازد.
خواننده در نتیجه ی مطالعه ی این اثر، ضمن آشنایی با شخصیت و منش خانم سلیمانی و آگاهی یافتن از شیوه ی زندگی گذشته و حال او، به اطلاعات جامعی نیز در باب حوادث و رخدادهای مهم تاثیرگذار سیاسی و اجتماعی دهه ی شصت دست یافته و از آن ها بهره می برد. سلیمانی، علاوه بر ارائه ی تمامی موارد بیان شده، درمطالب این کتاب، اشاراتی کلی نیز به آثار خویش، و چگونگی نگارش آن ها و فنون نویسندگی، نموده و اثری خواندنی را ارائه می دهد.
برشی از متن کتاب
نام کوچک من بلقیس نامم را در سال 1346 گذاشتند بلقیس. چهار سال بعد از تولدم صاحب شناسنامه شدم. آن طور که بزرگ ترها گفته اند و می گویند، آن چهار سال بدون سجل و هویت مرا «بلقیسو» صدا می کردند و، تا همین حالا هم که در سراشیب عمر قرار دارم، هنوز هم برخی اهالی روستا و قوم و خویش هایم همان «بلقیسو» صدایم می کنند. حکایت آن چهار سال بی هویتی را در داستانکی در مجموعه پسری که مرا دوست داشت آورده ام. همه آن هایی که هم سن و سال من اند و بزرگ شده روستا می دانند در آن سال ها مامور اغلب دود و دمی ثبت احوال هر چند سال یک بار به روستا می آمد و بچه هایی را که از آبله، سرخک، سیاه سرفه و دیگر امراض جان به در برده بودند وارد سیاهه جمعیت ایران می کرد. معلوم است که تاریخ تولدها دقیق نبود و نام ها گاه الله بختکی یا به توصیه کدخدا انتخاب می شد. آن طور که از بزرگ ترها شنیده ام بلقیس نام عمه پدرم بوده اما پدرم و حرف زدن از این عمه بلقیس در تمام این سال ها؟ حاشا و کلا! اما شگفت این که در ادبیات داستانی ایران فراوان عمه بلقیس هایی دیده ام که گاه عمود خیمه خانواده بوده اند. در خانواده ما رسم دیرپای منتقل کردن اسم بزرگان و پیران قوم به اطفال معمول بود، چنان که نام مادربزرگم را که زنی تنومند و سالم بود بر خواهرم گذاشتند و موجب رنجش او شدند. (خواهرم تقریبا سی ساله بود که مادربزرگ در نود و شش سالگی از دار دنیا رفت.) در تمام دوران دبستان و راهنمایی، بلقیس سلیمانی بودم. معلم ها عموما اسمم را درست تلفظ می کردند و در میان انبوه اسامی عجیب و غریب اسمم به چشم نمی آمد؛ اسمم از نام هایی همچون کنیز، گل بس، حاجی نسا، مدینه، گیلان، آفریده، گل نسا، عرب و... نامتعارف تر نبود. راستش بعدها که اسم خودم و همکلاس هایم به نظرم نامتعارف آمد، به جستجوی اسامی زیبا در روستا رفتم. دو نام زیبای نگار و گلشن اسم پیرزن هایی بودند که در آن دوره هیچ حسی به شان نداشتم، همسنگ اسامی ای مثل خیرالنسا یا قدم خیر بودند. به عبارتی زیباشناسی اسم قطعا به جغرافیا، اقلیم، طبقه و ده ها عامل دیگر بستگی دارد. اولین بار در دوره دبیرستان بود که فهمیدم نام آدم ها برآمده از طبقه و اقلیم آن هاست. دخترهای خرده مالک های منطقه اکثرا نام هایی هم چون ژاله، ژیلا، شعله، پروین، ناهید، فروغ و... داشتند؛ نام هایی کم تر مذهبی، بیش تر ملی یا برگرفته از طبیعت. در همین دوره بود که کم کم در مقابل اسمم گارد گرفتم. از اسمم خوشم نمی آمد و بیش تر خودم را با نام فامیلم معرفی می کردم. این ماجرا تا سال ها بعد ادامه داشت و تا همین حالا هم ادامه دارد. به این معنا که پیش همسایه ها خانم بشردوست هستم که نام فامیل همسرم است و در جمع های غیرداستانی خودم را سلیمانی معرفی می کنم. البته دیگر از اسمم بدم نمی آید به سیاق گذشته، بلکه حوصله توضیح و توجیه ندارم. همکلاسی داشتم در دوران دبیرستان که خیلی روی شغل پدرش حساس بود. به غریبه ها می گفت پدرش رئیس پاسگاه است و مادرش معلم، در واقع این ها تنها شغل های باکلاسی بودند که سراغ داشتیم. همین همکلاس خودش را فرح معرفی می کرد، این همه معرفت زیباشناسی ما در مورد اسم ها بود. بعد از انقلاب خیلی از کنیزها و گل بس های روستای من نام شان را به ...
فهرست
نام کوچک من بلقیس آن سال ها، ان سال های دور کلمات من بانو میعاد مقدس نوروز تکنولوژی از اودیسه به پنلوپه من و حکومت اسلامی زمین بنه است آن عشق ها مرگ بر پول و زنده باد پول عدو شود سبب خیر اگر خدا بخواهد تهران تا آن سال ها تهران و ما داستان نویس ها من زنی پیشامدرنم! فعالیت مطبوعاتی من پاسداشت بدن زیر سلطه ی شاه حواس پیش به سوی تاریخ فردی تغذیه از بیرون درباره ی فیلم زنان قرن بیستم خیانت جسم به روان وقتی بازی های پست مدرنیستی نجات بخش می شوند رمان خاله بازی
نویسنده: بلقیس سلیمانی انتشارات: ققنوس
مشخصات
- نویسنده بلقیس سلیمانی
- نوع جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 2
- تعداد صفحه 224
- انتشارات ققنوس
بلقیس سلیمانی
بلقیس سلیمانی کیست؟
بلقیس سلیمانی، نویسنده، پژوهشگر، منتقد و تهیهکننده ایرانی است که در سالهای اخیر، به یکی از موفقترین نویسندگان زن مبدل شده است؛ او در نوشتههایش با دیدی نو، به مسائل زنان پرداخته. در این مطلب کمی درباره زندگینامه بلقیس سلیمانی سخن گفته شده است. اگر از علاقهمندان مطالعه رمان های ایرانی و آشنایی با آثار بلقیس سلیمانی هستید و یا میخواهید کمی از بیوگرافی بلقیس سلیمانی بدانید، تا انتها با ما همراه باشید.زندگینامه بلقیس سلیمانی
بلقیس سلیمانی، در سال 1342 در رابر کرمان دیده به جهان گشود. او در خانوادهای پرجمعیت به دنیا آمد و چهار سال پس از تولدش شناسنامهدار شد! پدرش سواد مکتبخانهای داشت؛ اما کودکی بلقیس با شاهنامه، دیوان حافظ و داستانهای قدیمی سپری میشد و ازاینرو، عشق به ادبیات و شعر در او ریشه دواند. او در نوجوانی کتابخوانی را با عشق زیاد آغاز کرد، بهطوری که دیگر هیچ کار دیگری جز کتابخوانی انجام نمیداد! در همین سالهای نوجوانی با اندیشه، کتابها و نوارهای دکتر شریعتی آشنا شد و او نیز به انقلابیون پیوست. پس از انقلاب، در رشته فلسفه وارد دانشگاه تهران شد، در کلاس اساتید بزرگ این دانشگاه حضور پیدا کرد و درس آموخت. دانشگاه برایش بهترین جایی بود که میشد در آن حضور داشت! او تمام سالهای دانشجویی را کار کرد و در تهران ماندگار شد. در اواخر دهه شصت با مجتبی بشردوست، استاد زبان و ادبیات فارسی، ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک دختر و یک پسر است. پس از ازدواج به مدت سه سال به گیلان مهاجرت کردند و پس از آن باز به تهران بازگشت. با بازگشت به تهران، سلیمانی با مطبوعات شروع به همکاری کرد و با نامهای مستعار سپهر کیمیایی و کیمیا سپهری، که ترکیبی است از نام فرزندانش، در روزنامهها و مجلات مختلفی قلم زد. در همین اثنا بود که آثار پژوهشی خود را منتشر نمود. پس از چاپ سه اثر، به طور کامل به داستاننویسی روی آورد و رمانهایش را منتشر نمود و بیوقفه نوشت. از بلقیس سلیمانی بیش از هشتاد مقاله و نقد تاکنون منتشر شده است، شش سال در رادیو فرهنگ، مدیر گروه مطالعات فرهنگی بود، مدتی نیز رماننویسی را در مدرسه رمان آموزش میداد و در جشنوارههای مختلف ادبی داوری کرد. بلقیس سلیمانی، همچنان در تهران ساکن است، مینویسد، نقد میکند و به پژوهشهای خود ادامه میدهد.مطالعه بیشتر: آثار و زندگینامه رضا امیرخانی
آثار برجسته بلقیس سلیمانی
آثار بلقیس سلیمانی در سه دسته رمان، داستان کوتاه و پژوهش ادبی منتشر شدهاند. عناوین آثار او عبارتند از:- کتاب خالهبازی
- کتاب به هادس خوش آمدید
- کتاب پسری که مرا دوست داشت
- کتاب سگ سالی
- کتاب بازی آخر بانو
- کتاب آن مادران این دختران
- کتاب پیاده
- کتاب من از گورانیها میترسم
- کتاب بی پایانی
- کتاب تخم شر
- کتاب روز خرگوش
- کتاب مارون
- کتاب شب طاهره
- کتاب نام کوچک من بلقیس
- کتاب مجموعه داستان بازی عروس و داماد
- کتاب همنوا با مرغ سحر
- کتاب هنر و زیبایی از دیدگاه افلاطون
- کتاب بررسی وضعیت کمی و کیفی ادبیات داستانی دهه هفتاد
- کتاب تفنگ و ترازو
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران