کتاب ناتور دشت | جی. دی. سلینجر؛ محمد نجفی
- انتشارات : نیلا
- مترجم : محمد نجفی
- تگ : کتاب ناتور دشت
محصولات مرتبط
کتاب ناتور دشت | ترجمهی محمد نجفی
کتاب "ناتور دشت" یک رمان خارجی خواندنی است که روایتگر بخشی از زندگی پسری نوجوان میباشد و داستانی جذاب را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
شخصیت اصلی قصه و نیز راوی آن، "هولدن کالفید" نام دارد. وی پسری شانزده ساله است که به درس و مطالعه علاقهی زیادی ندارد. او تاکنون، از سه مدرسه اخراج شده؛ اتفاقی که به دلیل تنبلیهای مکرر و عدم کسب نمرهی قابل قبول در واحدهای درسی، برای این پسر رخ داده است. هولدن، حالا، در چهارمین مرکز آموزشی دورهی تحصیل خود، یعنی دبیرستان "پنسی" تحت تعلیم قرار گرفته؛ مدرسهای شبانهروزی واقع در شهر "پنسیلوانیا" که از شهرت خاصی برخوردار میباشد. آقای "ترمر"، مدیر دبیرستان پنسی است؛ مردی که با جدیت، مدرسهی خود را اداره مینماید.
اخراجیهای پیدرپی و ابراز نارضایتی والدین هولدن از وضعیت تحصیلی فرزندشان، هیچ تاثیری بر رفتار راوی نداشته و باز هم، هولدن، برای موفقیت در تحصیل، تلاشی نمیکند.
اصل ماجرای داستان، در روزهای پایانی مدرسه و فرا رسیدن تعطیلات کریسمس، شکل میگیرد. آقای ترمر، هولدن، را نزد خود فرامیخواند تا موضوعی مهم را با او در میان بگذارد. وی در طی این دیدار، خبر اخراج شدن هولدن، از پنسی را مطرح مینماید؛ موضوعی که برای پسر قصه، تازگی ندارد و به هیچوجه موجب ناراحتی او نمیگردد. تنها دغدغهی راوی، واکنش پدر و مادر نسبت به این خبر میباشد؛ مسالهای که اصلا برای او خوشایند نیست. در نتیجه جهت عدم رویارویی با والدینش تصمیمی ناگهانی میگیرد؛ تصمیمی که هولدن را با ماجراهایی خواندنی مواجه میسازد.
برشی از متن کتاب ناتور دشت
فصل هفدهم
وقتی رسیدم تا موقع قرارمون خیلی مونده بود، واسه همین رو یکی از اون مبلای چرمی تو سرسرا زیر ساعت نشستم و دخترا رو سک زدم. خیلی از مدرسهها مدتها بود واسه کریسمس تعطیل کرده بودن و یه میلیون دختر اون دور و بر نشسته و وایساده منتظر دوستاشون بودن. دخترایی که پاهاشون رو انداخته بودن رو هم، دخترایی با ساق پاهای ماه، دخترایی با ساق پاهای بیریخت، دخترایی که پاهاشون رو ننداخته بودن رو هم، دخترایی که خیلی خوشگل بودن و دخترایی که از نزدیک میشناختی شون همگی لش بودن. تماشای خوبی بود، اگه بفهمی منظورم چیه. یه جورایی هم خیلی آدمو افسرده میکرد، وقتی فکر میکردی اینا چه بلایی سرشون میآد. منظورم بعد فارغالتحصیل شدنه. میشد گفت اکثرشون لابد با یه مشنگی ازدواج میکنن – از اون مردایی که دربارهی این حرف میزنن که ماشینشون هر چن مایل یه گالن بنزین میسوزونه. مردایی که وقتی تو بازی گلف، یا بدتر بازی احمقانهی پینگپونگ، ازشون میبری حرصشون درمیآد. مردایی که خیلی پستن. مردایی که اصلا کتاب نمیخونن. مردایی که خیلی کسلکنندهن –ولی در این مورد باید مواظب باشم. من درمورد آدمای کسلکننده چیزی نمیدونم. واقعا نمیدونم. تو مدرسهی الکتن هیلز که بودم دو ماه با یه پسری به اسم هریس مکلین هم اتاق بودم. خیلی بچهی باهوشی بود ولی کسلکنندهترین آدمی بود که به زندگیم دیدهم. از اون صدهای گوشخراش داشت و تازه همهش حرف میزد هیچچی، اصلا یه حرف جالب و به دردبخورم نداشت. ولی یه کاری بلد بود. حرومزاده بهتر از هر کسی که تا حالا دیدهم سوت میزد. وقتی که داشت تختشو مرتب میکرد، یا یه چیزی تو گنجه آویزون میکرد – همیشه داشت یه چیزی تو گنجه آویزون میکرد و این کفرمو درمیآورد – اگه با صدای گوشخراشش حرف نمیزد، سوت میزد. حتا میتوانست آهنگهای کلاسیکم با سوت بزنه ولی اکثرا آهنگای جازو با سوت میزد. حتا میتونست یه آهنگ جاز خیلی سخت مث تینروفبلوزو با سوت بزنه – درست موقعی که یه چیزی توی گنجه آویزون میکرد – خیلی هم راحت و قشنگ سوت میزد، طوری که همه کیف میکردن. طبیعتا من هیچوقت بهش نگفتم که خیلی خوب سوت میزنه، یعنی نمیشه پا شد رفت به یکی گفت...
کتاب ناتور دشت اثر جروم دیوید سالینجر با ترجمهی محمد نجفی توسط انتشارات نیلا به چاپ رسیده است.
- نویسنده: جی. دی. سلینجر
- مترجم: محمد نجفی
- انتشارات: نیلا
جی. دی. سلینجر
جی. دی. سلینجر کیست؟
جی. دی. سلینجر با نام کامل جروم دیوید سلینجر، نویسندهی معاصر آمریکایی است. شهرت وی بیشتر به سبب نوشتن داستانهایی است که در آن به نقد جامعهی مدرن غرب میپردازد. کتاب ناطور دشت مشهورترین و موفقترین اثر سلینجر است که حتی سالها پس از مرگ او، میلیونها نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسیده است. در ادامه به معرفی آثار و بیوگرافی جی. دی. سلینجر خواهیم پرداخت.زندگینامهی جی. دی. سلینجر
برای مرور زندگینامه دیوید سلینجر، بیایید با تحصیلات وی شروع کنیم:تحصیلات دیوید سلینجر
جی دی سلینجر در 1 ژانویه 1919 از پدری یهودی و مادری مسیحی در نیویورک متولد شد. پدرش یک واردکنندهی پنیر ثروتمند بود. جی دی سلینجردر شهر نیویورک بزرگ شد و در مدارس دولتی و آکادمی نظامی تحصیل کرد. او پس از ناکامی در مدرسه مکبورنی نیویورک، به آکادمی نظامی ولی فورج در وین پنسیلوانیا فرستاده شد. بعدها در کالج اورسینوس و دانشگاه نیویورک تحصیل کرد. اما تحصیلات دانشگاهی را ناتمام رها و زندگی خود را به طور کامل وقف نویسندگی کرد.آغاز نویسندگی جروم دیوید سلینجر
جی دی سلینجر در سن 21 سالگی با ویت برنت، مؤسس و سردبیر مجله استوری دانشگاه کلمبیا آشنا شد. برنت استعداد نویسندگی او را کشف کرد. سلینجر در یک کلاس نویسندگی خلاق شرکت و علاقه به نوشتن را که از سالهای نوجوانی حفظ کرده بود، تقویت کرد. اولین داستانهای او به نام جوانان توسط برنت در مجله استوری منتشر شد. بهزودی شروع به کار با نشریات بیشتری مانند شنبه ایونینگ پست و کالیر کرد. درست زمانی که حرفه نویسندگی سلینجر رو به پیشرفت بود، مجبور به خدمت در ارتش شد (1942-1944). جی دی سلینجر پس از بازگشت به ایالاتمتحده در سال 1946، داستانهای بیشتری نوشت و آنها را در مجلات معتبر همچون نیویورکر منتشر ساخت. برخی از این داستانها براساس تجربیات او از دوران جنگ جهانی بودند. در همین زمان کار بر روی شاهکار خود ناطور دشت را آغاز کرد و شخصیت افسانهای هولدن کالفیلد متولد شد. انتشار رمان ناطور دشت در سال 1951 شهرت و محبوبیت زیادی برای او به ارمغان داشت. این کتاب علیرغم دریافت انتقادات بسیار شدید به دلیل ترویج دیدگاههای غیراخلاقی، عنوان «شصت و چهارمین رمان برتر قرن بیستم» را از آن خود کرد و سلینجر را به تالار مشاهیر ادبیات آمریکا رساند. ناطور دشت به زبانهای بسیاری ترجمه شد و بیش از 120 میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسید. ماهیت زندگینامهای رمان ناطور دشت، به صدای یک نسل کامل از مردان جوان تبدیل شد که از قراردادهای جامعه، دچار یاس و سرخوردگی شده بودند. اگرچه سلینجر تا پایان عمر به نوشتن ادامه داد، رمان ناطور دشت تنها رمان منتشر شدهی او بود. در حالیکه شخصیتهای داستانی او مورد تجزیه و تحلیل و بحث بسیاری قرار گرفتهاند، زندگی خود نویسنده همچنان در هالهای از ابهام باقی ماند. جی دی سلینجر از زمان انتشار ناطور دشت از تماس با مردم اجتناب میکرد و مانع کنجکاوی افراد راجع به زندگی شخصی خود میشد. این رفتارها در سالهای پایانی زندگی، او را به موضوعی برای گمانهزنی تبدیل کرد. جی دی سلینجر برای چند سال کتاب دیگری منتشر نکرد. در سال 1961 فرانی و زوئی را منتشر ساخت. این اثر شامل دو داستان کوتاه بلند بود که قبلاً در نیویورکر منتشر شده بود.زندگی خصوصی جی. دی. سلینجر
جی دی سلینجر با همسر اول خود در بیمارستان ملاقات کرد که یک آلمانی و احتمالاً عضو حزب نازی بود، اما این ازدواج دوام چندانی نداشت. او مجددا در سال 1955 با دختر یک منتقد هنری برجسته بریتانیایی ازدواج کرد. آنها دارای دو فرزند بودند و بیش از یک دهه با هم زندگی کردند. جی دی سلینجر سرانجام در 27 ژانویه 2010 در محل زندگی خود شهر کوچک کورنیش به مرگ طبیعی در گذشت.کتاب های جی دی سلینجر
- کتاب داستان های پس از مرگ
- کتاب جنگل وارونه
- کتاب شانزدهم هپ ورث 1924
- کتاب یادداشت های شخصی یک سرباز
- کتاب نغمه غمگین
- کتاب دختری که میشناختم
- کتاب ناطور دشت (تحت عنوان بهترین کتاب جی دی سلینجر)
- کتاب دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم
- کتاب دهنم قشنگ و چشم هایم سبز
- کتاب غریبه
- کتاب فزونی و زویی
- کتاب این ساندویچ مایونز ندارد
- کتاب هفتهای یک بار آدمو نمیکشه
- کتاب تیرهای سقف را بالا بگذارید
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران