loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب من و نازی - حسین پناهی

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب من و نازی نوشته حسین پناهی توسط نشر دارینوش به چاپ رسیده است.

این اثر که دفتر سوم از مجموعه "چشم چپ سگ" است، در واقع نخستین مجموعه شعر مرحوم حسین پناهی بوده است که اولین بار در سال 1376 منتشر شد. این کتاب تاکنون بیش از شانزده بار تجدید چاپ شده و به شش زبان زنده دنیا نیز ترجمه شده است و این نشان می‌دهد که او نه تنها در ایران، بلکه در تمام جهان طرفداران مخصوص خود را داشته است. از حسین پناهی مجموعه‌های فراوانی به جا مانده که برخی از آن‌ها عبارتند از: دو مرغابی در مه، کابوس‌های روسی، نمی‌دانم‌ها، افلاطون کنار بخاری، نامه‌هایی به آنا، سال‌هاست که مرده‌ام، راه با رفیق، به وقت گرینویچ و ... قالب شعری پناهی در این کتاب هم، مثل دیگر کتاب‌هایش قالب شعر نو یا سپید است. شعرهای کتاب به صورت مکالمه بین دو نفر "نازی" و "من" سروده شده و ماجراهای داستانی شعر، از طریق آن‌ها گفته می‌شود. از زبان این دو شخصیت با تمام سادگی‌هایشان، سخنان فلسفی بسیار جالبی زده می‌شود که این اتفاق کاملا به شخصیت اصلی شاعر نزدیک است. او همیشه در عین سادگی و بیخیالی که در چهره و رفتارش مشخص بود پر بود از علم و سرشار از استعداد. دیالوگ‌های قوی و بسیار خاصی که در قالب شعر از زبان دو شخصیت زده می‌شود به قدری جالب توجه و زیبا هستند که قطعا از خواندن آن‌ها سیر نخواهید شد. دیالوگ‌هایی پر از معنا و مفهوم که به سادگی نمی‌شود از آن‌ها گذشت. پناهی که خود متولد روستایی در کهکیلویه و بویراحمد بود، مضمون تمام شعرهایش اشتیاق برای بازگشت به روستا و دوره کودکی‌اش است و همواره در شعرهایش زندگی روستایی را، برای خواننده ترسیم می‌کرد و در این کتاب هم همین اتفاق افتاده است. پناهی در 48 سالگی بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت اما آثار جاودانه این شاعر گران‌قدر هنوز هم دست به دست می‌چرخد.


برشی از متن کتاب


من: همه چی از یاد آدم می‌ره مگه یادش که همیشه یادشه! یادمه قبل از سوال، کبوتر با پای من راه می‌رفت جیرجیرک با گلوی من می‌خوند شاپرک با پر من پر می‌زد سنگ با نگاه من برف‌و تماشا می‌کرد سبز بودم درشب رویش گلبرگ پیاز هاله بودم در صبح گرد چتر گل یاس گیج می‌رفت سرم در تکاپوی سر گیج عقاب نور بودم در روز سایه بودم در شب بیکرانه است دریا کوچیکه قایق من های  آهای تو کجایی نازی عشق بی عاشق من سردمه مثل یک قایق یخ کرده روی دریاچه یخ، یخ کردم عین آغاز زمین نازی: زمین؟ یک کسی اسممو گفت تو منو صدا کردی یا جیرجیرک آواز می‌خوند من: جیرجیرک آواز می‌خوند نازی: تشنته؟ آب می‌خوای؟ من: کاشکی تشنه‌ام بود نازی: گشنته؟ نون می‌خوای؟ من: کاشکی گشنه‌ام بود نازی: په چته دندونت درد می‌کنه؟ من: سردمه نازی: خب برو زیر لحاف من: صد لحاف هم کمه نازی: آتیشو الو کنم ؟ من: می دونی چیه نازی ؟ تو سینه‌ام قلبم داره یخ می‌زنه اون وقتش توی سرم کوره روشن کردند سردمه مثل آغاز حیات گل یخ نازی: چه کنم؟ ها چه کنم؟ من: ما چرا می‌بینیم ما چرا می‌فهمیم ما چرا می‌پرسیم نازی: مگس هم می‌بینه گاو هم می‌بینه من: می‌بینه که چی بشه؟ نازی: که مگس به جای قند نشینه رو منقار شونه به سر گاو به جای گوساله‌اش کره خر را لیس نزنه بز بتونه از دور بزغالشو بشناسه خیلی هم خوبه که ما می‌بینیم ورنه خوب کفشامون لنگه به لنگه می شد اگه ما نمی‌دیدیم از کجا می‌فهمیدیم که سفید یعنی چه؟ که سیاه یعنی چی؟ سرمون تاق می‌خورد به در؟ پامون می‌گرفت به سنگر از کجا می‌دونستیم بوته‌ای که زیر پامون له می ‌شه کلم یا گل سرخ؟ هندسه تو زندگی کندوی زنبور چشم آدمه من: درک زیبایی، درکی زیباست

فهرست


آشنایی من و نازی گفت‌وگوی من و نازی زیر چتر  قیل و قال من و نازی سر هیچ شب و نازی، من و تب شبی که من و نازی با هم مردیم  باز هم من و نازی  غلت نازی، من و دکتر و مداد زردم  آخرین گفت‌وگوی من و نازی

(از مجموعه چشم چپ سگ) نویسنده: حسین پناهی انتشارات: دارینوش

مشخصات

  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 4
  • تعداد صفحه 96
  • انتشارات دارینوش

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب من و نازی - حسین پناهی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل