loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب من هشتمین آن هفت نفرم - عرفان نظرآهاری

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب من هشتمین آن هفت نفرم اثر عرفان نظرآهاری در انتشارات صابرین به چاپ رسیده است.

"من هشتمین آن هفت نفرم" شامل 13 داستان کوتاه است. داستان هایی که همه ما حداقل یک بار قبلاً یکی از این داستان ها را شنیده ایم. نویسنده با نگاهی  لطیف و متفاوت و با دیدی عرفانی این داستان ها را بازنگری کرده است. وی داستان حضرت نوح، حضرت ابراهیم، ضحاک مار دوش، فرهاد کوه کن، سهراب، زلیخا و یوسف، حّوا واصحاب کهف را با نگاهی دینی و اخلاقی  روایت می کند. هر یک از این داستان ها یک مفهوم و نکته عمیق در لابه لای خود پنهان کرده اند که مخاطب با تأمل در آن می تواند به آن دست یابد و با نگاهی متفاوت به عرفان و دین، بخشش، امید و رحمت نگاه کند. نویسنده سعی دارد با سبکی جدید و نوین داستان ها را برای مخاطب نوجوان بازگو کند تا نوجوانان به درک و ارتباطی بهتر با خداوند برسند. در صفحات هر داستان تصویرگری و نقاشی مرتبط با مضامین داستان می باشد که باعث جذب نوجوان به داستان می شود.


برشی از متن کتاب


"اسمش اسکندر نبود؛ ما دنبال آب حیات می گشت. شنیده بود که خضر آب حیات را پیدا کرده است و شنیده بود که ادریس و الیاس جاودانگی را به دست آورده اند. اما از آن خبرها که او شنیده بود حالا هزار سال می گذشت.  دیگر نه کوه قافی مانده بود که او پس و پشتش را بگردد؛ نه غار ظلماتی که او درونش را بکاود. حالا او در زمینی زندگی می کرد که هیچ کس نه به مرگ فکر می کرد نه به زندگی نه به جاودانگی. اما او هم به مرگ فکر می کرد هم به زندگی و هم به جاودانگی؛ و میدانست مرگ را و زندگی را می شود در زمین پیدا کردجاودانگی را اما نه. او ولی در جستجوی همین بود همین جاودانگی که نمی شد پیدایش کرد! از پشت سر اگر می رفت دیوارهای دیروز بود. از پیش رو اگر می رفت دروازه های بسته ی فردا. اما او روی یک وجب اکنونش ایستاده بود و فکر می کرد که چطور می شود از برج و باروی بلند این زمین بالا رفت. برج و بارویی که خشت و گلش از لحظه بود. زمان دور تا دور زمین را فرا گرفته بود و هر چیز را ناپایدار و بی دوام می کرد. زمان به همه چیز پایان می داد؛ و او بیزار بود از زمان و ناپایداری و پایان! او هر روز از دیوارهای زمان بالا می رفت و هر بار مأیوسانه می افتاد. روزی اما بالا رفت و بالا رفت دیگر نیفتاد و توانست آن طرف دیوار را ببیندآن وقت بود که چشمش به جاودانگی افتاد که تلاش می کرد از دیوارهای زمان بالا بیاید. جاودانگی ملتمسانه دستش را به سمت او دراز کرد و گفت: دستم را می گیری؟ مرا با خودت به آن طرف می بری؟ آنجا که همه چیز پایان می پذیرد؟... آیا تو هیچ وقت درد جاودانگی را چشیده ای؟!..

فهرست


1- میراث پدر علیه السلام 2- خدایم لابه لای توفان بود 3- آن بت ابراهیم می خواست 4- پیامبری و درختی و شهیدی 5- و دقیانوسی که منم 6- من هشتمینِ آن هفت نفرم 7- این منم ضحاک مار دوش 8- اسمش اسکندر نبود 9- دنیا بیستون است اما فرهاد ندارد 10- آرش و کمان عشق 11- زلیخا برگرد! 12- شاید او رابعه بود 13- حّوا مادر من است.

نویسنده


بانو "عرفان نظرآهاری" متولد 29 اردیبهشت 1353 در تهران است. وی دارای مدرک کارشناسی ادبیات انگلیسی و دکترای رشته زبان وادبیات فارسی و تاریخ فلسفه می باشد. نظرآهاری استاد دانشگاه ها و مراکز علمی و آموزشی بوده است. وی جزء نویسندگان کتاب داستان صلح است و مورد حمایت نویسندگان سازمان یونسکو می باشد. کتاب "پشت کوچه های ابر" اثر عرفان نظرآهاری به عنوان برگزیده جشنواره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شده است. وی برنده جایزه ی کتاب سال وزارت فرهنگ وارشاد در سال 1382 و برگزیده نخست کنگره شعر زنان در سال 1381 برای کتاب "جوانمرد نام دیگر تو" شده است. اثر"کوله پشتی ات کجاست" او برنده جایزه ادبی پروین اعتصامی شده است. دیگر آثار او عبارت اند از "از روزهای سادگی"، "پشت کوچه های ابر"، "کوله پشتی ات کجاست"، "نامه های خط به خطی"، "لیلی نام تمام دختران زمین است"، "راز مروارید شهرزاد"، "پیامبری از کنار ما رد شد"، "هر قاصدکی یک پیامبر است"، "بالهایت را کجا جا گذاشتی"، "چای با طعم خدا"، "روی تخته سیاه جهان با گچ نور بنویس".

نویسنده: عرفان نظرآهاری انتشارات: صابرین

عرفان نظر آهاری


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب من هشتمین آن هفت نفرم - عرفان نظرآهاری" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل