کتاب مدیریت استراتژیک - دیوید

کتاب مدیریت استراتژیک اثر فرد آر. دیوید با ترجمه ی علی پارسائیان و سید محمد اعرابی توسط انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی به چاپ رسیده است.

"مدیریت استراتژیک" با استفاده از جدیدترین تحقیقات، تجربیات و تجزیه و تحلیل،  توانسته زمینه را برای گسترش علم و فرهنگ مدیریت شکوفا سازد. این کتاب در دانشگاه های دنیا، در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا تدریس می شود و مورد قبول بسیاری از اساتید، مدیران، کارآفرینان و دانش جویان واقع شده است. کتاب "مدیریت استراتژیک" دارای دو رویکرد نظری و عملی است که توانسته بین این دو گرایش، پیوندی صحیح برقرار سازد. کتاب مشتمل بر یک مقدمه، ٥ بخش و ١٠ فصل می باشد. در مقدمه، أصول و مفاهیم شناخت مدیریت استراتژیک معرفی و ابزار های لازم جهت آشنایی و فهم آن گردآوری شده است. بخش اول که پیش نیاز ورود به بخش های تخصصی تراست، به ارائه یک ماهیت کلی و جامع از مدیریت استراتژیک پرداخته و تصویری ساده از آن را رسم می نماید. در ادامه، بخش های بعدی سه مرحله اصلی مدیریت را توضیح داده و به طور تخصصی درباره آن بحث می کند. لازم به ذکر است جهت آشنایی افراد با روش های مدیریت استراتژیک در دنیای کنونی، یک نمونه مثال واقعی و جامع تحت عنوان "شرکت مواد غذایی هرشی"  در تمام بخش های کتاب آورده شده که به فهم مطالب کمک می نماید. همچنین در انتهای هر فصل یادداشت ها، پرسش ها و تمرین های تجربی وجود دارد که در موضوعات مختلف، روش های تجارت در دنیای واقعی را به مخاطب نشان می دهند.

فهرست

مقدمه تجزیه و تحلیل موردی

• بخش اول: مدیریت استراتژیک-یک تصویر کلی

فصل اول: ماهیت مدیریت استراتژیک فصل دوم: استراتژی ها در عمل

• بخش دوم: تدوین استراتژی

فصل سوم: مأموریت سازمان فصل چهارم: بررسی عوامل خارجی فصل پنجم: بررسی عوامل داخلی فصل ششم: بررسی و انتخاب استراتژی

• بخش سوم: اجرای استراتژی

فصل هفتم: اجرای استراتژی-مسائل مدیریت فصل هشتم: اجرای استراتژی-مسائلی در زمینه بازاریابی

• بخش چهارم: ارزیابی استراتژی

فصل نهم: بررسی ارزیابی و کنترل استراتژی

• بخش پنجم: مسائل جهانی در مدیریت استراتژیک

فصل دهم: مدیریت استراتژیک بین المللی

برشی از متن کتاب

فصل دوم: استراتژی های عملی استراتژی رهبری در هزینه ها  یکی از دلیل های اصلی برای اجرای استراتژی های یکپارچگی عمودی و یکپارچگی های افقی این است که بتوان از نظر رهبری در هزینه ها به منافع و مزایایی دست یافت. ولی پدیده رهبری در هزینه ها را باید همگام با "متمایز ساختن محصولات و خدمات" به کار برد. بسیاری از عوامل هزینه بر جذابیت های نسبی استراتژی های عمومی (ژنریک) اثر می گذارند. آنها عبارتند از: صرفه جویی به مقیاس، منحنی های یادگیری و تجربه آموزی، درصد ظرفیت مورد استفاده و رابطه ای بین عرضه کنندگان مواد اولیه و توزیع کنندگان محصولات ساخته شده. هزینه های دیگری را که به هنگام انتخاب استراتژی ها باید مورد توجه قرار داد، عبارتند از: توان بالقوه در سهیم شدن در هزینه ها و مهارت ها، یا دانش موجود در سازمان، هزینه های تحقیق و توسعه مربوط به تولید و عرضه محصول جدید یا اصلاح محصولات موجود، هزینه های دستمزد، نرخ مالیات، هزینه انرژی و هزینه های حمل و نقل. در موارد زیر شرکت می تواند، در یک صنعت، مححصولاتی را با بهای تولید شده کمتر تولید و عرضه نماید: هنگامی که بازار متشکل از خریدارانی باشد که نسبت به قیمت حساسیت نشان می دهند،هنگامی که برای محصولات متمایز مشتری چندان زیانی وجود نداشته باشد، هنگامی که مشتریان بین محصولات با نام و نشان های تجاری مختلف، تفاوت چندان زیادی قائل نمی شوند و یا هنگامی که تعداد زیادی خریدار با توان های بالقوه چانه زدن در بازار وجود داشته باشند. هدف این است که محصولاتی با قیمت های پایین تر از شرکت های رقیب به بازار عرضه کرد و بدان وسیله سهم بیشتری از بازار را به دست آورد و آنگاه با بالا بردن فروش تلاش کرد شرکت های رقیب را به کلی از بازار خارج نمود. معمولاً اگر شرکتی استراتژی مبتنی بر "رهبری در هزینه ها" را به شیوه ای موفقیت آمیز به اجرا درآورد، این اقدام بر کل سازمان اثر می گذارد و در نتیجه شرکت مزبور دارای کارآیی بسیار بالا، سربار پایین، ضایعات قابل تحمل، مقداری مزایای جنبی، دقت زیاد در دادن درخواست برای بودجه، حیطه نظارت گسترده تر، کاهش هزینه های نگهداری و سرانجام مشارکت گسترده کارکنان در تلاش های مربوط به کنترل هزینه ها خواهد بود. برخی از خطر های ناشی از استراتژی مبتنی بر "رهبری هزینه ها" این است که امکان دارد شرکت های رقیب از این استراتژی تقلید نمایند و در نتیجه کل سود یک صنعت خاص کاهش یابد؛ پیشرفت های فناوری در آن صنعت موجب شود که استراتژی مزبور اثربخشی خود را از دست بدهد یا اینکه خریداران به ویژگی های دیگری به غیرازقیمت، توجه نمایند. شرکت های زیر از نظر استراتژی های مبتنی بر کاهش دادن هزینه ها و پیشرو شدن در این زمینه عبارتند از: وال مارت، بیک، مک دونالد، بلاک اند دکر، لینکلن الکتریک و بریگز و استراتن.     استراتژی های متمرکز  استراتژی های مبتنی بر تمرکز بر گروه خاصی از مشتریان هنگامی موفق است که بخشی از صنعت دارای اندازه و وسعت کافی و از رشد بالقوه برخوردار باشند. و سرانجام اینکه این موفقیت، از نظر شرکت های عمده و رقیب، از اهمیت زیادی برخوردار نباشد.          

• نویسنده: فرد آر. دیوید
• مترجمان: دکتر علی پارسائیان - دکتر سید محمد اعرابی
• انتشارات: دفتر پژوهش های فرهنگی