کتاب ما تمامش می کنیم | کالین هوور

درباره‌ی کتاب ما تمامش می کنیم اثر کالین هوور

در این کتاب رمان، عاشقانه ای آمریکایی را می‌خوانیم. ما تمامش می کنیم یکی از رمان های خانم کالین هوور است‌. او می ‌گوید شش ماه قبل از نوشتن هر داستانش روی آن فکر می‌کند. این داستان بخشی از زندگی خود اوست و در واقع بخشی از زندگی مادرش نیز است. از رویدادهای زندگی مادرش و خودش الهام ‌گرفته و این کتاب را توسط نشر آموت به رشته تحریر درآورده است. ما تمامش می‌کنیم روایت یک عشق فراموش نشدنی است. اما عشقی که با ماجراهای بسیاری از گذشته و حال روبرو شده و موانع زیادی بر سر راه دو عاشق به وجود آمده‌ است.

امید، گریه، خنده، همه با هم عجین هستند. این عشق شکننده است و با شهامت آمیخته شده است. به نظر او دردناک ترین پیام کتاب، این است که آدم های بد همیشه مثل آدم بد نیستند یا مثل آدم بد رفتار نمی کنند؛ بلکه انسان ها به طور کلی خیلی پیچیده و چند بعدی هستند و چند بعدی نیز عمل می‌ کنند و خطا کارند. سفید و سیاه مطلق نیست. او می گوید: همه انسان ها اشتباه می کنند، اما نحوه تلاش ما برای درس گرفتن از اشتباهاتمان، شخصیت انسانی ما را شکل می ‌دهد.

مهم است که سعی کنیم درس بگیریم و نه بهانه ‌تراشی کنیم. در این کتاب زندگی انسان ها روایت می ‌شود و بخشهای خوب، زشت و احساسی زندگی بیان می گردد. به علاوه، از آدم ها، خانواده‌ ها و مردم حرف زده می ‌شود. داستان و شخصیت ها همه می ‌توانند موجب عبرت شوند و نقاط قوت انسان را نشان می ‌دهد و در نهایت، زیبایی و زشتی عشق و نفرت را به خوبی نمایان می سازد.

برشی از متن کتاب ما تمامش می کنیم از نشر آموت

رایل درست گفته بود. تنها چند روز طول کشید که مچ پایم آنقدر خوب شود که بتوانم دوباره روی آن راه بروم اما یک هفته کامل از خانه بیرون نرفتم. اصلاً دلم نمی خواست دوباره پایم دچار مشکل شود.
البته، اولین جایی که رفتم، گل فروشی بود. امروز وقتی رسیدم، الیسا آنجا بود و اگر بگویم وقتی دم در رسیدم، شوکه شدم، کم گفته ام. آنجا با جایی که خریده بودم، کاملاً تفاوت داشت. هنوز یک خروار کار هست که باید انجام می‌شود اما او و مارشال شر چیزهایی را که رویشان برچسب دور ریختنی داشتند، کم کرده اند. بقیه چیزها کنار هم طبقه بندی شده اند. پنجره ها شسته و زمین تی کشیده شده است. او حتی اتاقی را که می خواهم به دفتر تبدیل کنم، تمیز کرده است.
من امروز چند ساعتی به او کمک کردم اما او نگذاشت کارهایی را که به راه رفتن نیاز دارد، انجام بدهم؛ برای همین، من بیشتر برای فروشگاه طرح کشیدم. ما رنگ ها را انتخاب کردیم و از حالا، حدود پنجاه و چهار روز برای افتتاحیه فروشگاه، وقت تعیین کردیم. بعد از آنکه او رفت، مدتی را به انجام دادن کارهایی گذراندم که او وقتی بود، نمی گذاشت انجام بدهم. از این که برگشته ام احساس خوبی داشتم. اما خدایا، چقدر خسته ام.
برای همین شب که در آپارتمانم را زدند، تردید داشتم که از روی کاناپه بلند شوم و جواب بدهم یا نه. لوسی امشب هم پیش الکس است و من همین پنج دقیقه پیش، با مادرم صحبت کرده ام، پس می دانم که هیچ کدام از آنها نیستند.
به طرف در می روم و پیش از آنکه آن را باز کنم، از چشمی نگاه می کنم. اولش او را نمی شناسم چون سرش پایین است اما بعد که سرش را بلند می کند و آن را به طرف راست می چرخاند، قلبم می خواهد از دهانم بیرون بیاید! او اینجا چه می کند؟
راین دوباره در می زند و من سعی می کنم موهایم را از روی صورتم کنار بزنم و با دستم آن را صاف کنم اما فایده ای ندارد. من امروز آن همه کار کرده ام و سر و وضعم مثل که گداهاست. برای همین، اگر بخواهم دوش بگیرم، آرایش کنم، لباس هایم را عوض کنم و بعد در را باز کنم، نیم ساعتی طول می‌کشد؛ پس او ناچار خواهد بود با همین سر و وضع من بسازد.
در را باز می کنم و واکنش سریع او مرا گیج می کند.
سرش را به چهارچوب در تکیه می‌دهد و می‌گوید:" وای خدا!" طوری نفس نفس می‌زند که این کار داشته ورزش می‌کرده و آن موقع است که متوجه می شوم او هم سرحال تر و تمیز تر از من نیست."

قیمت و خرید کتاب ما تمامش می کنیم اثر هوور

کتاب ما تمامش می کنیم، نوشته کالین هوور، در نشر آموت به  همراه سایر رمان های خارجی را از فروشگاه کتابانه خریداری نمایید.

• گاهی اوقات کسی که دوستت دارد، بیش از همه آزارت می‌دهد!
• نویسنده: کالین هوور
• مترجم: آرتمیس مسعودی
• انتشارات: آموت