loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب ماکاموشی 6 (چهار موش در اعماق جنگلِ تله موش)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
110,000 تومان
* تنها 2 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب چهار موش در اعماق جنگل تله موش ششمین جلد از مجموعه ی جزیره ی جوندگان جسور نوشته ی جرونیمو استیلتُن توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.

” ماکاموشی ”، اسمِ جزیره ای شناور در میانِ اقیانوسِ پهناوری ست که یکی از امن ترین مکان های دنیا برای زندگی جوندگانی مثل موش ها به حساب می آید و در حال حاضر، همه ی موش ها بعد از نبردِ با گربه ها، به آن‌‌جا پناه برده اند. این جزیره میلیون ها نفر جمعیت دارد و بین این همه جمعیت، آقای ” جرونیمو استیلتُن ”، سردبیر و نویسنده ی پرفروش ترین روزنامه ی یکی از شهرهای این منطقه می باشد که علاقه مند به نوشتنِ داستان های خاص و ماجراجویانه ی ماکاموشی ها می باشد. جرونیمو تا به حال کار های بسیار بزرگی انجام داده است و شخصیت های داستان هایش نیز قهرمانانی شجاع هستند. اما او به تازگی متوجه شده است که خودش اصلاً موشِ شجاعی نیست و از همه چیز و همه کس می ترسد. او از سوار شدن در آسانسور و هواپیما، از تاریکی، مارها و حتی آمپول زدن و رفتن به دندان پزشکی و خیلی چیز های دیگر می ترسد؛ برای همین هم تصمیم می گیرد تا پیش بهترین دکتر روان موش پزشک شهر برود و این ترس هایش را از بین ببرد. اما دکتر همه ی کارها را به جرونیمو واگذار می کند و می گوید جرونیمو باید خودش تلاش کند و غلبه کردن بر ترس ها تنها به عهده ی کسی هست که می ترسد. او با این حرف ها راضی نشد و چند روزی خودش را در خانه حبس کرد. تا اینکه خواهرش از این ماجرا باخبر شد و تصمیم گرفت جرونیمو را درمان کند و او را با ترس هایش روبه رو کند. برای همین هم در یک حرکتِ غیر قابل پیش بینی جرونیمو را از خانه اش دزدید و سوار هواپیما کرد تا او را به اعماقِ جنگلِ تله موش ببرد. آن جا جنگلی وسیع و بسیار وحشتناک است که محل زندگی مارها و حشراتِ مختلفی ست که جرونیمو به شدت از آن ها نفرت دارد. جرونیمو هم وقتی که از تصمیم خواهرش باخبر شد، سعی کرد از دسته او فرار کند اما ناخواسته کارِ عجیبی انجام داد باعث شد بدتر خودش را توی دردسر بیاندازد. آن هم این که ...

 

 

برشی از متن کتاب


روی مبل مطبِ روان موش پزشکم، دکتر خزآرام، ولو شده بودم. با اینکه مبل راحتی بود و از پشم گرم و نرم گربه درست شده بود، اما من خیلی راحت نبودم، بیشتر نگران بودم! ” دکتر خزآرام! خیلی حالم خرابه! نه؟ ” دکتر خزآرام به پشتِ صندلی اش تکیه داد و با آن لهجه ی خنده دارش گفت: ” خُف اول فایَد چند تا سوال ازت فِپُرسم. فِگو فِفینم، از کِی شروع شد؟ ” آه کشیدم. خب من هیچ وقت شجاع ترین موش جزیره ی ماکاموشی نبوده ام. بگذارید یک جور دیگر بگویم: من یک خرده بزدل موشم. هیچ وقت توی مهمانی های ترسناک مثل هالووین بهم خوش نگذشته. جشن استقلال پنیر که شروع می شود، می خزم توی سوراخ موشم و بیرون نمی آیم. آتش بازی و این جور کارها حالم را خراب می کند. اما مدتی بود هر چیز ریز و درشتی من را از جا می پراند. ” خب اولش از این که برم دندون موش پزشکی می ترسیدم، بعدش یک دفعه ای ترسِ آسانسور من رو گرفت. بعدش از این که سوار هواپیما بشم، ترسیدم. بعدش از مارها، بعد از فضاهای بسته و بعد هم از موش هایی که یه جا جمع می شن، ترسیدم. بعدش ترس از ارتفاع و بعدش هم ترس از تاریکی به جونم افتاد. ” نفس عمیقی کشیدم، درباره ی ترس هایم حرف زده بودم و حتی آن موقع هم ترس و لرزم گرفته بود. ” راستی دکتر! یه چیزی رو یادم رفت بگم. من از گربه ها هم می ترسم! ” دکتر خزآرام پنجه اش را توی هوا تکان داد و گفت: تو یه موشی، معلومه که فایَد از گُرفِه فِترسی. ” با نگرانی دمم را می جنباندم. از جایم بلند شدم و جیر کشیدم: ” خواهش می کنم دکتر خزآرام، راستش رو بهم بگین! من طاقتش رو دارم. حالم خیلی خرابه؟ ” دکتر خزآرام خیلی جدی سرش را تکان داد و گفت: ” می تونه خراف فاشه. می تونه نفاشه، فَستِگی فِه خودت داره. ” سرم را خاراندم و پرسیدم: ” خیلی طول می کشه حالم خوب بشه؟ ” دکتر یک چیز هایی توی دفترچه اش نوشت و گفت: ” شاید طول فِکشه، شاید هم طول نکشه، فَستگی فِه خودت داره. ” حسابی موش گیجه گرفته بودم. خب اگر قرار بود همه چیز به خودم بستگی داشته باشد، پس چرا باید آن قدر پول بی زبان به روان موشک پزشک های نیو موش سیتی می دادم؟ گفتم: ” خیلی باید واسه ی درمانم خرج کنم دکتر؟ ” دکتر از جایش بلند شد و گفت: ” شاید خرجت زیاد فسه، شاید زیاد نشه. فستگی فه خودت داره. ” مثل آنکه آقای روان موش پزشک می خواست مثل صفحه ی گرامافونی که گیر کرده، هی همین حرف را تکرار کند. پنجه اش را گذاشت روی شانه ام و دوباره گفت: ” یادت فاشه، همه چیز فستگی به خودت داره... تو فاید با ترس هات روفه رو فِشی. وگرنه هرگز خوف نخواهی شد. قرار ما چهارشنفه ی بعدی. حسافِ این جلسه هم می شه صد اسکناس موشی. مچّکرم. ” از مطب دکتر خزآرام که بیرون آمدم، احساس می کردم سبک بار شده ام. روحم که نه، جیبم کاملاً سبک شده بود. خب، اگر معروف ترین روان موش پزشک نیوموش سیتی می گفت خوب شدنم به خودم بستگی دارد، پس لابد به خودم بستگی داشت دیگر.

 

 

 

  • نویسنده: جرونیمو استیلتُن
  • تصویرگر: لَری کیز
  • مترجم: سیدمهدی موسوی
  • انتشارات: هوپا

 

 


جرونیمو استیلتن


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب ماکاموشی 6 (چهار موش در اعماق جنگلِ تله موش)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل