محصولات مرتبط
کتاب ماه کامل می شود نوشته ی فریبا وفی توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.
شخصیت اصلی داستان، "بهاره"، دختری سی و پنج ساله، منزوی و افسرده است که به دور از پدر و مادر، همراه با برادرش، "بهادر" در تهران زندگی کرده و در یک موسسه، به صورت حرفه ای امور تایپ متون مختلف را برعهده داشته و از این طریق کسب درآمد می کند. بهادر نیز، پسری مجرد می باشد که به شعر و شاعری علاقه داشته و هر از گاهی اشعاری هم می سراید اما کار اصلی او، ترجمه ی شعرهای عربی به فارسی جهت چاپ در نشریه های گوناگون است ولی پول زیادی از این شغل نصیبش نمی شود. بهادر از نظر ویژگی های شخصیتی و رفتاری کاملا با خواهرش تفاوت دارد؛ در واقع، دختر قصه، همواره در برقراری ارتباط با دیگران و ایجاد و کشف انگیزه های کافی و محرک برای داشتن یک زندگی شاد و پر نشاط، ناتوان بوده و روزهای عمرش را همین طور یکنواخت و بدون ذره ای هیجان و هدف پشت سر می گذارد. از همین روی، شهرنوش و فرزانه دوستان بهاره او را برای ایجاد یک زندگی متفاوت و شاد تشویق می کنند. در همین راستا، دختر قصه به ترکیه سفر کرده و با ماجراهایی خواندنی مواجه گشته و داستانی پر فراز و نشیب را خلق می نماید.
برشی از متن کتاب
سفر ما را جای تازه نمی برد. جای قبلی را برای مان تازه می کند. بعد از سفر می فهمی خانه ای که در آن زندگی می کنی نور کافی ندارد. اشیا خوب چیده نشده اند. زیاد چفت هم اند. پرده ها ب رنگ اند. چشمت می افتد به سعت روی دیوار. اشانتیون یکی از کارخانه ها ست. کار بادر است. اگر جمجمه ی مفت هم بدهند به دیوار میخ می کند. نگا می کنی به تنها تابلویی که روی دیوار اتاق هست و تعجب می کنی که چطور سال ها به این ترکیب بد رنگ کوه و جنگل نگاه می کردی و یک بار هم به صرافت نمی افتادی عوضش کنی. صابو دست شویی مرغوب نیست. اگر تازه و خوش بویش را می گذاشتی به جایی بر نمی خورد. همان روز اول که برمی گردی متوجه می شوی بد زندگی کرده ای. دلت می خواهد همه چیز را عوض کنی. بهادر منتظر سفرنامه است. فکر می کند ساعت ها باید تعریف کنم. روز رفتن هم با لحن سینمایی می گفت: «سعی کن یک چیزی گیرت بیاید خواهر.» «یادت رفته؟ مثل این که دارم می روم قرارداد امضا کنم.» دستی به سر کم مویش کشید. برایش مهم نبود که داشت کچل می شد. چد تار مو بیش تر برایش نمانده بود. اگر می گفتی شامپوی خوب بزن به موهایت، جوابت را با پوزخند کوتاهی می داد، یعنی از ما گذشته. «جای تو باشم قرارداد را ول می کنم و می روم ولگردی. خودم دفعه ی اولی که رفتم همین کار را کردم. خیلی کیف دارد. نه تو کسی را می شناسی و نه کسی تو را می شناید. غریبه ی غریبه ای و برای غریبه همه چیز تازه است.» لذت بردن سفارش فرزانه و فرنوش هم بود. «استانبول بهترین میعادگاه است.» شهرنوش این را طوری می گفت که انگار بلیت استانبول توی جیبش بود. از میوه و غذای خوشمزه هم جوری حرف می زد که انگار مطمئن بود خیلی زود ان را می چشد یا می خورد. دنیا در چند قدمی اش بود. فرزانه عقیده داشت قبل از رفتن باید کمی اطلاعات جمع کنم و چشم و گوش بسته نروم. برایم نقشه خرید. گفت از تلفنم چطور استفاده کنم. از تبدیل پول گفت و از جاهایی که بدون دیدن شان نباید بر می گشتم. سفارش کرد دوربین را هم ببرم. خودم هم انتظار داشتم لذت ببرم. از لذت همان تصوری را داشتم که آن ها اشتند. انگار جای مشخصی بود و من فقط باید می رفتم و بر می داشتم، یا سکه می انداختم و لذت مثل بلیت از دستگاه می آمد بیرون. وقتی نشد مایوس شدم. فکر کردم لابد بلد نیستم. لذت بردن از زندگی هنر بود و من توی این یکی بدجور خنگ بودم. از خیابان و میدان های بزرگ و کافه های کنار خیابان گفتم و از تنوع آدم ها و راحتی آن ها در راه رفتن. بهادر بینی اش را گرفت مالید و انگار که در رفته باشد توی صورتش جا انداخت. «مثل پیرزن های توریست حرف می زنی. این ها را که خودمان هم می دانیم.» بعد هم کلی ...
نویسنده: فریبا وفی انتشارات: مرکز
فریبا وفی
فریبا وفی کیست؟
اگر اهل خواندن رمان های ایرانی باشید به احتمال زیاد نام «فریبا وفی» به گوشتان خورده است. وفی نویسنده رمان و داستان های کوتاه ایرانی است که در میان آنها نام کتاب های پرندهی من و رویای تبّت به چشم میخورد. در این صفحه به شرح زندگینامه فریبا وفی و معرفی برترین آثار وی خواهیم پرداخت.مطالعهی بیشتر: آثار و زندگینامه غزاله علیزاده
زندگینامه فریبا وفی
فریبا وفی در یکی از روزهای بهمن ماهِ سال 41، در شهر تبریز به دنیا آمد. وی از آن دست کودکان علاقهمند به داستان و داستان نویسی بود و از نوجوانی نیز شروع به قلم زدن کرد. در همان سنین بود که یکی از داستان های خود به نام «راحت شدی پدر» را به «مجله آدینه» فرستاد ولی، به گفتهی خود، هنوز شجاعت انتشار داستان به نام اصلی خود را نیافته بود. نخستین رمان منتشر شده در میان آثار فریبا وفی، کتاب پرنده من در سال 1381 بود که نظر منتقدان حوزه ادبیات را به خود جلب کرد و جایزه بهترین رمان سال را از آن خود نمود. جایزه هوشنگ گلشیری، جایزه ادبی یلدا و جایزه ادبی مهرگان، از دیگر جوایزی بودند که به فریبا وفی برای نوشتن رمان پرنده من اهدا شد. بیوگرافی فریبا وفی نشان میدهد که او یکی از زنان موفق و تاثیرگذار معاصر کشورمان است. ترجمهی رمان های او به چندین زبان زنده دنیا از جمله ایتالیایی، انگلیسی، آلمانی و... گواهی بر این مدعاست. دیگر کتاب های فریبا وفی نیز برنده جوایز ارزندهای شدهاند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. از دیگر آثار وفی میتوان به کتاب بعد از پایان و سایر داستان های کوتاه او اشاره کرد که به زبان های مختلفی ترجمه شده اند و در سطح بین المللی نیز خوش درخشیدهاند.کتاب های فریبا وفی
- کتاب بی باد و بی پارو
- کتاب در راه ویلا
- کتاب رویای تبت
- کتاب ترلان
- کتاب همه افق
- کتاب ماه کامل میشود
- کتاب حتی وقتی میخندیم
- کتاب بعد از پایان
- کتاب پرنده من
- کتاب روز دیگر شورا
- کتاب رازی در کوچه
- کتاب در عمق صحنه
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران