loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب مامور Z با جنگجوی نقاب دار رو به رو می شود (مامور Z 1)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب مأمورz با جنگجوی نقاب دار روبه رو می شود جلد اول مجموعه ی مأمورz نوشته ی مارک هادون و ترجمه ی بیتا ابراهیمی توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.

این کتاب داستان ماجراجویی های تمام عیار و هیجان انگیز، با تخیلات بی نظیر و خنده دار پسری به نام ” بن ” را تعریف می کند. بن پسری خیال پردازی است که نصف عمرش را در رویاهای خود سپری می کند. آن او خیال پردازی می کند، دیگر نیازی به تلویزیون دیدن ندارد چون همیشه یک تلوزیون توی سرش روشن است و وقتی که حوصله اش سر می رود او را به تماشای صحراهای آفریقا، جنگ با سارق های فراری و آدم فضایی های عجیب دعوت می کند. کنار این خیال پردازی های رنگارنگ بن به وجود مامورz پی می برد که همیشه دنبال ماموریت های مخفیانه و حقه بازی است و کارش درست کردن دردسرهای خنده دار برای آدم های بدجنس است. بن دوتا دوست خیلی صمیمی هم به اسم های ” بارنی ” و ” جنکس ” دارد که کارهای هیجان انگیزی را که می توان روی زمین انجام داد را کشف می کنند. و حالا با هم همدست می شوند تا حسابی خوش بگذرانند. در این داستان معلمی که آن ها به همراه مامورz ادبش کرده اند به فکر انتقام می افتد و با کلی داستان های خطراک و بامزه خودش را تبدیل به یک جنگجوی نقاب دار می کند تا این که...


برشی از متن کتاب


بابا یک کاربراتور را روی میز ناهار خوری باز می کرد و من مشغول تماشا فیلم سیاه و سفید حمله ی خرچنگ های قاتل بودم. خرچنگ ها از روی موج های یخ زده بالا آمده و تازه به ساحل رسیده بودند و به سوی روستا راه افتاده بودند. پرکینز پیر، نگهبان فانوس دریایی، وقتی با صدای بهم خوردن هزارتا چنگک قهوه ای بزرگ بیدار شد، فهمید که یک اتفاقی افتاده است. تصمیم گرفت برود بیرون و شرایط را بررسی کند، کاری که به طرزی باور نکردنی احمقانه، ولی در یک چنین فیلم هایی قابل پیش بینی بود. باد گیرش را پوشید و بیرون رفت. چنان مه غلیظی همه جا را گرفته بود که ده سانتی متر جلوتر هم دیده نمی شد و ناگهان چق! خرچنگی به اندازه ی یک وانت بار مچ پایش را گرفت. چیزی که در شرایط عادی خیلی مسخره بود، اما آن شب من فکر می کردم که ممکن است طی چند روز آینده پای من هم به دست اورانگوتانی به اندازه ی یک وانت شکسته شود. کنترل تلویزیون را برداشتم و کانال را عوض کردم و مشغول تماشای یک مراسم باستانی در اوکراین شدم. گفتم: بابا، تو مدرسه کسی بهت زور گفته؟ خیلی عادی جواب داد: نه، بن. هیچ کس بهم زور نگفت. جواب دادم: اُه. چرا پرسیدی؟ _ همین طوری به فکرم رسید. فکر کردم که پایان این مکالمه خوب خواهد بود. واقعاً دوست داشتم که مامان یا بابا بپرسند: چی شده عزیزم؟ کسی توی مدرسه به تو زور گفته؟ و من بتوانم ماجرای فیستی را تعریف کنم...  

  • نویسنده: مارک هادون
  • مترجم: بیتا ابراهیمی
  • انتشارات: هوپا

مارک هادون


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب مامور Z با جنگجوی نقاب دار رو به رو می شود (مامور Z 1)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل