loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب لیلی و مجنون | نشر قطره

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
230,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

درباره کتاب لیلی و مجنون اثر حکیم نظامی گنجه‌ای

کتاب لیلی و مجنون از دسته کتاب‌های شعر پارسی کهن، یکی دیگر از شاهکارهای حکیم نظامی است که داستان غم‌انگیز و پرشوری را از عشقی اساطیری و نافرجام روایت می‌کند.

منظومه لیلی و مجنون در 4700 بیت و در بحر هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف یا مقصور است و وزن این مثنوی در آن زمان جدید بوده، اما پس از آن شعرای زیادی در این وزن داستان‌های بسیاری سرودند. این مجموعه سومین مثنوی از مجموعه مثنوی‌هایی است که به خمسه نظامی شهرت دارند.

قدرت نظامی در نظم و نثر به‌گونه‌ای است که دنیا را در برگرفته است و این محبوبیت آثار او، صرفا برای کشور ایران نیست. این مجموعه به زبان‌های گوناگونی مثل آلمانی، انگلیسی، روسی، فرانسوی، ترکی و ارمنی ترجمه شده است. قصه از آن‌جایی آغاز می‌شود که لیلی و مجنون در مکتب‌خانه عاشق یکدیگر می‌شوند. مجنون پس از مدتی به خواستگاری لیلی می‌رود و این خواستگاری منجر به جنگ قبیله‌ای می‌شود و به سرانجام نمی‌رسد. سپس لیلی را به اجبار به مردی می‌دهند که علاقه‌ای به او ندارد.

این داستان، مجنون دلباخته‌ای دارد که عاشق لیلی بی‌نوایی است که هیچ‌گونه اراده‌ای از خود ندارد و اسیر تعصبات قبیله‌ای و گاه جهالت مردمان عرب است. لیلی در جامعه‌ای رشد کرده که عشق در آن امری حرام محسوب می‌شود و زن هیچ‌گونه حق انتخابی ندارد؛ و این دقیقا نقطه مقابل شیرین در داستان خسرو و شیرین است، زن مقتدر ایرانی که کاملا متفاوت با لیلی خانه‌نشین عرب است. لیلی حتی اجازه دیدن مجنون را هم ندارد و مجنون را پر آوازه‌ترین عاشق دنیا می‌کند. در این داستان، عشقی از نوع دوری و غم و اندوه معرفی می‌شود و همانند دیگر داستان‌های نظامی، پایان خوشی ندارد.

"کراچکوفسکی" ایران‌شناس روسی، برای شخصیت مجنون، هویت واقعی قائل است و او را یکی از اهالی عربستان می‌داند.

بخشی از کتاب لیلی و مجنون از نشر قطره

بر جوش دلا که وقت جوش است   گویای جهان چرا خموش است

میدان سخن مراست امروز              به زین سخنی کجاست امروز

اجری خور دسترنج خویشم            گر محتشمم ز گنج خویشم

زین سحر سحرگهی که رانم           مجموعه هفت سبع خوانم

سحری که چنین حلال باشد          منکر شدنش وبال باشد

در سحر سخن چنان تمامم            کایینه غیب گشت نامم

شمشیر زبانم از فصیحی                 دارد سر معجز مسیحی

نطقم اثر آنچنان نماید                  کز جذر اصم زبان گشاید

حرفم ز تبش چنان فروزد             کانگشت بر او نهی بسوزد

شعر آب ز جویبار من یافت           آوازه به روزگار من یافت

این بی‌نمکان که نان خورانند        در سایه من جهان خورانند

افکندن صید کار شیر است          روبه ز شکار شیر سیر است

از خوردن من به کام و حلقی        آن به که ز من خورند خلقی

حاسد ز قبول این روائی                  دور از من و تو به ژاژ خائی

چون سایه شده به پیش من پست     تعریض مرا گرفته در دست

گر پیشه کنم غزل‌سرائی                 او پیش نهد دغل درآئی

گر ساز کنم قصایدی چست            او باز کند قلایدی سست

بازم چو به نظم قصه راند              قصه چه کنم که قصه خواند

من سکه زنم به قالبی خوب          او نیز زند ولیک مقلوب

کپی همه آن کند که مردم          پیداست در آب تیره انجم

بر هر جسدی که تابد آن نور       از سایه خویش هست رنجور

سایه که نقیصه ساز مردست        در طنز گری گران نورداست

طنزی کند و ندارد آزرم             چون چشمش نیست کی بود شرم

پیغمبر کو نداشت سایه             آزاد نبود از این طلایه

دریای محیط را که پاکست        از چرک دهان سگ چه باکست

هرچند ز چشم زرد گوشان        سرخست رخم ز خون جوشان

چون بحر کنم کناره‌شوئی         اما نه ز روی تلخ‌روئی

زخمی چو چراغ می‌خورم چست   وز خنده چو شمع می‌شوم سست

چون آینه گر نه آهنینم             با سنگ دلان چرا نشینم

کان کندن من مبین که مردم    جان کندن خصم بین ز دردم

در منکر صنعتم بهی نیست       کالا شب چارشنبهی نیست

دزد در من به جای مزدست      بد گویدم ارچه بانگ دزدست

دزدان چو به کوی دزد جویند        در کوی دوند و دزد گویند

در دزدی من حلال بادش            بد گفتن من وبال باشد

بیند هنر و هنر نداند                  بد می‌کند اینقدر نداند

گر با بصر است بی‌بصر باد           وز کور شد است کورتر باد

او دزد و من گدازم از شرم         دزد افشاریست این نه آزرم

نی‌نی چو به کدیه دل نهاد است   گو خیزد و بیا که در گشاد است

آن کاوست نیازمند سودی          گر من بدمی چه چاره بودی

کتاب لیلی و مجنون نوشته‌ی حکیم نظامی گنجه‌ای با تصحیح و حواشی حسن وحید دستگردی، و به کوشش سعید حمیدیان توسط نشر قطره به چاپ رسیده است.


فهرست


پیشگفتار ویراستار

درباره این دفتر

توحید و نیایش

نعت پیغمبر اکرم (ص)

معراج پیغمبر

برهان قاطع در حدوث آفرینش

آغاز برهان

سبب نظم کتاب

در مدح شروانشاه اخستان بن منوچهر

خطاب زمین بوس

سپردن فرزند خویش به فرزند شروانشاه

در شکایت حسودان و منکران

عذر شکایت

در نصیحت فرزند خود، محمد نظامی

خوبی کم‌گویی

یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش

یادآوری از پدر

یاد مادر خود، رئیسه کرد

یادآوری از خال خود، خواجه عمر

یاد از همدمان رفته

فراموشی از پیکر و جسم

فراموشی از سرافرازی

فراموشی از عمر رفته

به ترک فروتنی و افتادگی گفتن

تمثیل

بیدادکش نباید بود

به ترک خدمت پادشاهان گفتن

به رزق و کار کسان دست اندازی نباید کرد

خرسندی و قناعت

با نشاط خدمت به خلق کردن

افتادی جوی تا بلند شوی

در خلوت به سخن سرایی پرداختن

آغاز داستان

عاشق شدن لیلی و مجنون به یکدیگر

در صفت عشق مجنون

رفتن مجنون به نظاره لیلی

رفتن پدر مجنون به خواستاری لیلی

زاری کردن مجنون در عشق لیلی

بردن پدر مجنون را به خانه کعبه

آگاهی پدر مجنون از قصد قبیله لیلی

پند دادن پدر مجنون را

جواب دادن مجنون پدر را

حکایت

در احوال لیلی

رفتن لیلی به تماشای بوستان

خواستاری ابن سلام لیلی را

رسیدن نوفل به مجنون

عتاب کردن مجنون با نوفل

جنگ کردن نوفل با قبیله لیلی

عتاب کردن مجنون با نوفل

مصاف کردن نوفل، بار دوم

رهانیدن مجنون آهوان را

آزاد کردن مجنون گوزنان را

سخن گفتن مجنون با زاغ

بردن پیرزن مجنون را در خرگاه لیلی

دادن پدر لیلی را به ابن سلام

بردن ابن سلام لیلی را به خانه خود

آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی

شکایت کردن مجنون با خیال لیلی

رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند

جواب دادن مجنون پدر را

وداع کردن پدر مجنون را

آگاهی مجنون از مرگ پدر

انس مجنون با وحوش و سباع

حکایت

نیایش کردن مجنون به درگاه خدای تعالی

نیایش مجنون با زهره

نیایش مجنون با مشتری

نیایش مجنون به درگاه یزدان

رسیدن نامه لیلی به مجنون

مفادنامه لیلی به مجنون

نامه مجنون در پاسخ لیلی

آمدن سلیم عامری، خال مجنون به دیدن او

حکایت

دیدن مادر مجنون را

آگاهی مجنون از وفات مادر

خواندن لیلی مجنون را

غزل خواندن مجنون نزد لیلی

آشنا شدن سلام بغدادی با مجنون

پاسخ مجنون به سلام بغدادی

وفات یافتن ابن سلام، شوهر لیلی

صفت رسیدن خزان و درگذشتن لیلی

زاری کردن مجنون در مرگ لیلی

وفات مجنون بر روضه لیلی

آگاهی قبیله مجنون از وفات وی

ختم کتاب به نام شروانشاه

خاتمه

تذکار

ضرب‌المثلها

فهرست اعلام



  • نویسنده: حکیم نظامی گنجه ای
  • تصحیح و حواشی: حسن وحید دستگردی
  • به کوشش: دکتر سعید حمیدیان
  • انتشارات: قطره

حکیم نظامی گنجه‌ای

سایر آثار نویسنده

مشاهده بیشتر

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب لیلی و مجنون | نشر قطره" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل