loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب لوتا پیترمن 3 (چه کسی کرم ها را رقصاند؟)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
53,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب چه کسی کرم ها را رقصاند؟ سومین جلد از مجموعه ی لوتا پیترمن، نوشته ی آلیس پانترمولر و ترجمه ی نونا افراز با تصویرگری دانیلا کوهل توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.

لوتا و خانواده اش قرار است برای گذراندن تعطیلات به مزرعه ای ارگانیک در ایالت بایرن آلمان بروند. او و برادرهای دوقلویش ترجیح می دادند در جزیره ای در وسط دریا تفریح کنند؛ اما والدین آن ها مثل همیشه به حرفشان گوش نکردند! مادر مزایای مزرعه ی ارگانیک مثل داشتن هوا و غذای سالم، حیوانات و ... را مطرح می کند. لوتا علاقه زیادی به حیوانات دارد؛ او با خود فکر می کند که در مزرعه ارگانیک می تواند با آن ها سرگرم شود. مادر عنوان می کند تصمیم دارد قبل از رفتن به مسافرت برای تامین مایحتاج خانواده به مغازه همیشگی که فلوت لوتا را هم از آنجا خریده بود برود. به نظر لوتا فلوتش نیرویی جادویی و عجیب دارد که به محض نواختن آن مشکلات زیادی برایش ایجاد می شود؛ لوتا حدس می زند فروشنده ی مغازه ممکن است از نیروی جادویی فلوت اطلاع داشته باشد؛ او همراه مادر به آن مغازه مراجعه می کند و دلیل رخ دادن اتفاقات عجیب و غریب به محض نواختن فلوت را از فروشنده جویا می شود؛ فروشنده عنوان می کند که این فلوت می تواند تمام مشکلات را حل کند ولی نوازنده باید با آن آهنگ را درست بزند وگرنه ممکن است از آن انرژی نامرئی ای خارج شود که مشکلات زیادی برای او و اطرافیانش به وجود آورد. لوتا که اثر نواختن نادرست فلوت را به چشم خود دیده بیشتر نگران می شود؛ فروشنده یک سی دی آموزشی به او می دهد که به کمک آن بتواند فلوت را درست بزند. لوتا تصمیم دارد تا از تعطیلاتش به بهترین نحو استفاده و بعد از آموزش درست فلوت در مزرعه ارگانیک مشکلاتی را که در اثر نواختن نادرست فلوت برایش ایجاد شده رفع کند ...

لوتا پیترمن مجموعه ی مصور و طنزآلودی است که در چندین جلد برای کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است. شخصیت اصلی در همه ی این کتاب ها دختر ده ساله ی سرزنده و بازیگوشی به نام لوتا پیترمن است. وجود تصاویر کمیک استریپ در کنار متن بر جذابیت داستان ها افزوده و گرایش مخاطب به خواندن آن ها را بیشتر می کند. لوتا در این مجموعه دست به انجام کارهای عجیب و غریب بسیاری می زند و در کنار دردسرهایی که برای خودش به بار می آورد تجربیات بسیاری کسب می کند. 

 


برشی از متن کتاب


سه شنبه، 3 آوریل برف ها کم کم داشتند آب می شدند، ولی ژاکوب و سیمون باز هم با لنی و ماکسل رفتند اسکی. اما من ترجیح دادم از وقتم برای تمرین با کرم کوچولو استفاده کنم. ولی متاسفانه امروز خیلی موفقیت آمیز نبود. کرم کوچولو حتی یک ذره هم نرقصید. حتی خودش را گرد و حلقه ای هم نکرد. فکر کنم خواب بود. پنجشنبه، 5 آوریل کرم کوچولو از پریروز تا حالا تکان نخورده. خیلی هم خشک و پودر پودری شده، گذاشتمش توی ظرف پلاستیکی و زیر درخت خاکش کردم. لای گل های کرکوس زیر درخت. برف ها تقریبا آب شده بودند و پای درخت، گل های کرکوس روییده بود. بعد هم برای کرم کوچولو کمی فلوت زدم. یک آهنگ غمگین. آخر سر دیدم همه ی کرکوس ها پژمرده شدند. جمعه، 6 آوریل امروز مامان خیلی عصبانی بود، چون فهمیده بود که در ظرف پلاستیکی اش را سوراخ سوراخ کرده ام. می خواست تویش از این چیزها که باهاش پنیر بز ارگانیک درست می کنند، بگذارد که بتواند خودش توی خانه پنیر درست کند. تق! آن قدر عصبانی بود که رفت بیرون و در را هم محکم پشت سرش کوبید. مامان که رفت، بابا بهم قول داد که وقتی از مسافرت برگشتیم، می بردمان استخر. یکشنبه، 8 آوریل بالاخره عید پاک شد! سر صبحانه خیلی ذوق زده بودم، چون بعدش قرار بود برویم توی باغ و تخم مرغ های عید پاک را پیدا کنیم. خوشبختانه برف ها دیگر کاملا آب شده بودند. فقط کمی برف بالای کوه ها مانده بود. به خاطر عید، سفره پر بود از تخم مرغ های رنگی و نان هایی که تقریبا مزه ی کیک می دادند. فقط متاسفانه داخلش پر از کشمش بود، که من دوست ندارم، نه توی نان و نه توی کیک. همه شان را درآوردم و بابا دوباره شروع کرد به غرغرکردن. در صورتی که خودم دیروز دیدم که یک تکه پنیر بز را یواشکی انداخت توی گلدان روی میز! و فکر کرد کسی نمی بیند! ولی من دیدم. و پنیر بز توی گلدان خیلی چندش آورتر است! بعد از صبحانه همه رفتیم بیرون. هوا دوباره خوب شده بود و نسبتا گرم. من هم دقیقا زیر درخت، یک سبد چوبی پر از تخم مرغ های شکلاتی پیدا کردم! خوش حالی ام زیاد طول نکشید، چون یکهو صدای جیغ دوقلوها بلند شد. چون باز سروکله ی بز ارگانیک با آن شاخ های مارپیچی اش پیدا شده بود. آن ها هم یک سبد چوبی پیدا کرده بودند که مامان کنار نرده ها قایم کرده بود، همان جایی که بز را بسته بودند. سبدی که آنجا بود، مال ژاکوب بود. بز سرش را کرده بود توی سبد و ژاکوب هم هوار می کشید. البته بزه فقط چمن های کاغذی تزئینی داخل سبد را خورد. توی سبد یک چاقوی چوب تراشی هم بود. سیمون هم یک چاقوی چوب تراشی کادو گرفته بود. من توی یک لانه پرنده یک دانه سبد چوبی با یک پاکت کادو پیدا کردم که رویش نوشته بود: "لوتا". پاکتش شکل سی دی بود. وقتی کادو را باز کردم، همان طور که حدس می زدم، سی دی بود. روی جلد سی دی نوشته بود: "هیپنوتیزم کردن با فلوت".

نویسنده: آلیس پانترمولر مترجم: نونا افراز تصویرگر: دانیلا کوهل انتشارات: هوپا

آلیس پانترمولر


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب لوتا پیترمن 3 (چه کسی کرم ها را رقصاند؟)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل