کتاب قصه های من و بابام 2 (شوخی ها و مهربانی ها)

کتاب شوخی ها و مهربانی ها (جلد دوم) از مجموعه ی قصه های من و بابام قصه ها و تصویرها از اریش ازر و بازپرداخت و نوشته ی ایرج جهانشاهی توسط انتشارات فاطمی به چاپ رسیده است.

این کتاب مصور داستان خاطرات پدری میانسال و پسری 8-9 ساله می باشد که در دوران حکومت استبدادی " هیتلر " در کشور آلمان زندگی می کردند. پدر از راه نقاشی کردن با این حکومت ظالم مبارزه می کرد. او برای پسرش قصه های دل نشینی تعریف می کرد و نقاشی آن ها را برایش می کشید. این داستان ها مفهوم طنزگونه ای دارند. نسخه اصلی این کتاب فقط به صورت نقاشی می باشد و هیچ متنی به همراه ندارد. تصاویر رنگی آمده در این کتاب گویای وقایعی است که در داستان اتفاق می افتد. در این جلد 47 عنوان داستان کوتاه ارائه شده است که عناوین آن به شرح زیر می باشد:

شکار غاز وحشی، روی نرده راه نروید، دزد، رام کردن اسب سرکش، شیر باسواد، پری دریایی، قد من و قد درخت، شیپور زن های ناشی، اسب عاقل، هدیه ی سال نو، ماهی گیری در زندان، شباهت ناراحت کننده، سبیل بابام، هدیه ی خرگوش، با زنبور مهربان باش، تنبیه فراموش شده، پرنده ی مزاحم، جشنی با صورتک و لباس عوضی و...

در ادامه به توضیح مختصری از دو داستان کوتاه آمده در این کتاب اشاره می کنیم:

امضا با چشم بسته: در مورد روزی است که پسر در مدرسه جواب هر سه جمع ریاضی را اشتباه می نویسد. معلم پسر را دعوا کرده و می گوید پدرت باید زیر برگه را امضا کند. پسر که می دانست پدرش از دیدن برگه عصبانی خواهد شد، نقشه ای می کشد تا جور دیگری از او امضا بگیرد...

بهترین فرصت: داستان روزی است که خانه ی پدر و پسر آتش گرفته بود. آن ها اسباب مورد علاقه ی یکدیگر را از خانه خارج می کردند. هنگام جا به جایی دفتر املا و حساب پسر روی زمین می افتد. او که در دفترش دو صفر بزرگ داشت، تصمیم می گیرد از این فرصت برای از بین بردن آن ها استفاده کند اما...

 

برشی از متن کتاب

مرد حقه باز من و بابام داشتیم توی خیابون گردش می کردیم. مردی را دیدیم که داشت یک گاری پر از اسباب را به زحمت از یک سر بالایی بالا می برد. خیلی خسته شده بود. نفس نفس می زد و عرق می ریخت. دلمان برایش سوخت. به او کمک کردیم تا بیشتر از آن خسته نشود. چیزی نگذشت که دیدیم گاری خیلی سنگین تر شده است. بازهم گاری را هل دادیم و بالا بردیم. ما هم دیگر خیلی خسته شده بودیم. بابام جلوتر رفت تا گاری را از کنار آن هل بدهد. آن وقت بود که چشمش به آن مرد حقه باز افتاد و خیلی ناراحت شد. ما داشتیم زحمت می کشیدیم و به او کمک می کردیم، ولی آن مرد حقه باز خیلی راحت جلوی گاری نشسته بود. سیگار می کشید و گاری سواری می کرد...

نویسنده

" اریش ازر " در سال 1903 در آلمان به دنیا آمد. وی در دانشکده ی هنر شهر " لایپزیگ " هنر نقاشی را آموخت. او در دوران حکومت استبدادی هیتلر زندگی می کرد. ازر تصمیم می گیرد از راه نقاشی کردن با این حکومت ظالم مبارزه کند. کتاب قصه های من و بابام یکی از برجسته ترین کتاب های کودکان جهان است.

فهرست

قصه های من و بابام امضا با چشم بسته اسب سواری بهترین فرصت ها پدرها و پسرها شیپورزن های ناشی دزد نان شیرینی هدیه ی خرگوش تنبیه فراموش شده رام کردن اسب سرکش قوی پارک شهر با زنبور مهربان باش غروب خورشید سبیل بابام شباهت ناراحت کننده دعواها و دوستی ها مرد حقه باز مسابقه ی پرتاب وزنه شباهت و خشم قهرمان ترسو شادی دیررس سیگار آتش بازی پرنده ی مزاحم آلبالوهای خوش مزه شیر باسواد قد من قد درخت شکار و پشیمانی پری دریایی سگ تربیت شده ماهی گیری در زندان ماهی کوچولو نشانه گیری اشکی برای ماهی رویا و واقعیت لنگر کلاه آخرین سیب شکار غاز وحشی روی نرده راه نروید ناسپاس بطری نوشابه چشم بندی و تردستی تردست ناشی جشنی با صورتک و لباس عوضی اسب عاقل هدیه های سال نو سرسره و لانه ی پرنده ها بوس ی یک فرشته سخنی با بزرگترها

قصه ها و تصویرها: اریش ازر بازپرداخت و نوشته ی: ایرج جهانشاهی انتشارات: فاطمی