loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب قربانی و چهار نمایش نامه دیگر - رابیندرانات تاگور

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب قربانی و چهار نمایش نامه ی دیگر اثر رابیندرانات تاگور با ترجمه ی فریدون گرکانی توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.

این کتاب مجموعه ی پنج نمایش نامه ی خواندنی تحت عناوین "قربانی"، "پست خانه"، "سانیاسی یا مرتاض"، "مالینی" و "پادشاه و ملکه" را در بر می گیرد که توسط "رابیندرانات تاگور"، شاعر، فیلسوف، موسیقیدان و چهره‌ پرداز اهل بنگال هند به رشته ی تحریر درآمده است. نویسنده با بهره گیری از ذوق و استعداد خویش در هنر نویسندگی، به تشریح ماجراهایی جذاب در طول هر یک از داستان های خویش پرداخته و مخاطب را با خود همراه می سازد. به عنوان مثال نمایش نامه ی "قربانی" اشاره ای مستقیم به یکی از آیین کهن هندوها دارد؛ آیینی که در گذشته، پیروان این مذهب، جهت جلب رضایت "کالی" خداوند جنگ و وحشت، انسان ها را در مقابل تندیس این الهه، قربانی می کردند؛ امری غیر اخلاقی و فاجعه بار که طبقه ی روشن فکر هندو با آن مخالف بوده و این اقدام را به شدت محکوم می نمودند. شخصیت اصلی داستان، "گوویندا" پادشاه هند، مردی مهربان، عالم و عادل است که همراه با ملکه ی زیبای خود، "گوناواتی" روزگار می گذراند. این زوج، علی رغم عبادت های مداوم و ارائه ی هدایای متعدد به الهه های معبد "تی یرا" هم چنان از نعمت فرزند محروم مانده اند. داستان از جایی آغاز می گردد که بز مورد علاقه ی دختری فقیر به نام "آپارنا" توسط خدمتگزاران تی یرا، ربوده شده و سپس در مقابل الهه ی معبد قربانی می شود. از همین روی آپارنا، نزد پادشاه رفته و از وی جهت دادخواهی در برابر این ظلم طلب یاری می نماید. پادشاه با دیدن حال پریشان و گریان دختر، تحت تاثیر قرار گرفته و ریختن خون در معبد را مطلقا ممنوع اعلام می نماید. این دستور، موجب خشم و عصبانیت "راگهوپاتی"، کاهن معبد گشته و ماجراهایی خواندنی را خلق می کند.


فهرست


به یاد تاگور ترجمه ی نامه ی خوش آمد تاگور پاسخ به تاگور مقدمه ی مترجم: سخنی چند درباره ی تاگور مقدمه ی مترجم درباره ی نمایش نامه ی پست خانه پست خانه اشخاص نمایش پرده ی اول پرده ی دوم مقدمه ی مترجم درباره ی نمایش نامه ی مرتاض سانیاسی یا مرتاض اشخاص نمایش پرده ی اول پرده ی دوم پرده ی سوم پرده ی چهارم مقدمه ی مترجم درباره ی نمایش نامه ی مالینی مالینی اشخاص نمایش پرده ی اول پرده ی دوم مقدمه ی مترجم درباره ی نمایش نامه ی قربانی قربانی اشخاص نمایش پرده ی اول مقدمه ی مترجم درباره ی نمایش نامه ی پادشاه و ملکه پادشاه و ملکه اشخاص نمایش پرده ی اول پرده ی دوم

برشی از متن کتاب


پرده ی اول [معبدی در تی یرا] گوناواتی: ای مادر ترس و وحشت، مگر تو را رنجانده ام؟ تو فرزندانت را نصیب زن های گدا می کنی که آن ها را برای امرار معاش می فروشند و به زناکاران می دهی که آن ها را برای نجات جان خود از ننگ و رسوایی می کشند. حالا این جا ملکه ای که همه ی جهان در برابرش گسترده است ایستاده و مشتاقانه آرزو دارد که لمس کودکی را در آغوش خود و جنبش حیات عزیزتری را در شکم خود احساس کند. ای مادر! چه گناهی کرده ام که مستوجب تبعید از بهشت مادران شده ام. [راگهوپاتی کاهن معبد وارد می شود] ای استاد، آیا هیچ گاه در عبادت سستی و تنبلی کرده ام؟ مگر شوهر من در پاکی هم چون خدایان نیست؟ پس چرا این الهه ای که کارگاه تخیل جهانیان را می گرداند، مرا در بیابان سترونی قرار داده است. راگهوپاتی: الهه ی مادر هوس محض است و هیچ قانونی نمی شناسد. اندوه و شادی مرا فقط برای تسکین بلهوسی های اوست. دختر، کمی آرام باش، امروز قربانی مخصوص خود را به نام تو هدیه خواهیم کرد، شاید او را خوش آید. گوناواتی: ای پدر، اطاعت و سپاسم را بپذیر. هدایای من یعنی دسته های گل ارغوان و چند حیوان برای قربانی در راه اند و هم الان به معبد می رسند. [بیرون می روند. گوویندا شاه، جیسینگ و خدمتگزاران معبد و آپارنا دختر فقیر وارد می شود.] جیسینگ: اعلی حضرت چه فرمانی دارند؟ گوویندا: آیا راست است که بز این دختر فقیر را به زور به معبد آورده اند تا قربانی کنند؟ آیا الهه ی مادر چنین هدایای را با رضایت خاطر قبول می کند؟ جیسینگ: شاها، ما چگونه بدانیم که هدایای روزانه ی ما را خدمتگزاران از کجا به دست می آورند؟ ولی فرزندم، چرا این طوری گریه می کنی؟ آیا شایسته است برای چیزی این گونه اشک بریزی که مادر خود خواستار آن است؟ آپارنا: مادر؟ مادر او منم. اگر دیر به کلبه ام بازگردم علفش را نمی خورد و چشمانش را به طرف جاده خواهد دوخت و ناله خواهد کرد. من در مراجعت او را در آغوش می گیرم و غذایم را با او تقسیم می کنم. او مادری جز من نمی شناسد. جیسینگ: اعلی حضرتا اگر می شد که آن بز را با دادن حصه ای از عمر خودم زنده کنم، این کار را با کمال میل انجام می دادم، ولی چگونه می توانم آن چه را که الهه ی مادر خود از ما گرفته است بازگردانم؟ آپارنا: مادر گرفته است؟ دروغ است. مادر نیست. دیو است. جیسینگ: اوه، چرا کفر می گویی؟ آپارنا: مادر آیا تو آن جا نشسته ای که محبوب دختر فقیری را از او بربایی؟ پس کجاست آن درگاهی تا در مقابلش تو را محکوم کنم؟ بگو، ای پادشاه کجاست؟ گوویندا: ای فرزندم، من ساکتم، جوابی ندارم. آپارنا: آیا این رشته ی خون که به پایین می ریزد از آن اوست؟ اوه عزیزم، آن وقتی که می لرزیدی و برای جان عزیزت فریاد می کردی چرا آوازت از وسط این جهان کر به گوش من نرسید؟...  

(ادبیات کلاسیک جهان) نویسنده: رابیندرانات تاگور مترجم: فریدون گرکانی انتشارات: علمی و فرهنگی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب قربانی و چهار نمایش نامه دیگر - رابیندرانات تاگور" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل