loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب فردا - گیوم موسو

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب فردا نوشته‌ی گیوم موسو با ترجمه ی تینا رجبی خامسی توسط انتشارات ترانه به چاپ رسیده است.

ادبیات عاشقانه از محبوب‌ترین گونه‌های ادبی است امّا ازدیاد آثاری از این قبیل، باعث شده این سبک کلاسیکِ پرطرفدار، دچار کلیشه‌هایی شود به طوری که گویی عموم رمان‌های عاشقانه از مسیر ثابتی می‌گذرند. امّا آثار گیوم موسو با تلفیق ژانر احساسی، پلیسی و گاهی تخیلی، از این کلیشه‌ها دوری کرده و تجربه‌ی یک مطالعه‌ی دلچسب و مهیّج را برای مخاطب خود به ارمغان می‌آورد.

این نویسنده، چنان شیوا داستان‌هایش را روایت می‌کند که گاهی می‌پنداری که در حال خواندن یک فیلم‌ نامه هستی و همین موضوع باعث می‌شود هم ‌زمان با مطالعه، خوانده‌هایت را در تصوّراتت صحنه‌سازی و کارگردانی کنی.

آثار گیوم موسو، نویدی برای علاقه‌مندان به ادبیات فرانسه است و نمونه ای بارز برای ردّ ادعای منتقدانی که ادبیات این کشور را تمام شده می‌دانند. رمان فردا، زندگی مرد چهل ساله‌ای را روایت می‌کند که همسر خود را از دست داده و با دخترش زندگی می‌کند. او پس از مدتی، درگیر رابطه‌ای عاشقانه با یکی از دوست‌های مجازی خود می‌شود. البته این عشق شیرین، به هیچ عنوان ساده و بدون چالش نبود.

در این رمان گیوم موسو به عاشقانه‌ای پرداخته که سوای در بر گرفتن اصول عشق در روند خود، نکاتی از علم جدید و فیزیک نوین را نیز دربرگرفته‌است.

این کتاب که از نظر منتقدین به سناریویی مانند است را به مخاطبانی پیشنهاد می‌کنیم که جهان‌های موازی را می‌شناسند و می‌خواهند ساعتی از روز را در چنین جهانی زندگی کنند.


فهرست


مقدمه بخش اوّل سرنوشت دیدارها
  • روز اوّل
1. در میان اوهام 2. دوشیزه لُوِنستاین 3. پیغام 4. غریبه‌ها در شهر
  • روز دوم
5. میان آن دو 6. تقدیر ملاقات‌ها بخش دوم خطوط موازی
  • روز سوم
7. خطوط موازی 8. آناستازی 9. مسافران زمان بخش سوم ظواهر
  • روز چهارم
10. دستی که کودک را به آرامی تکان می‌دهد 11. چیزی شبیه به جنگ
  • روز پنجم
12. زنی دیگر 13. عبور از آینه 14. اِکترینا اِسواتکووسکی 15. زخم‌های حقیقت بخش چهارم زنی از هیچ کجا 16. شاهزاده‌ی سیاه 17. پسر در مقابل مانیتورها 18.ستوان لونستاین 19. پروییِ جاودان بخش پنجم انتخاب بدی
  • روز ششم
20. خاطره‌ی زنده 21. دختری در حال فرار 22. گروه خونی هلسینکی 23. خط قلب بخش ششم آن سوی مرز 24. قهرمانان و انسان‌های پست 25. در درّه‌ی ارواح یک سال بعد تکرار

برشی از متن کتاب


-بهت گفته بودم این شوخی ها تو اینترنت خیلی خطرناکن. -خیلی رو داری. تو بودی که تشویقم کردی ائ را به رستوران دعوت کنم. -بله دقیقاً این کارو کردم تا در توهم زندگی نکنی. قبول کن خیلی رویایی نیست کهاین زن خلق و خوی تو را داشته باشد؟ و علایقش مثل تو باشه و بتونه انقدر سریع این کارو بکنه که تو دیگه جوانب احتیاط رو در نظر نگیری؟ ماتیو قبول داشت و گفت: -باید بیشتر مواظب می‌بودم. آپریل که انگار می‌خواست نمک به زخم ماتیو بپاشد و آتش اضطرابش را تند کند حوادثی غم‌انگیز مربوط به کلاهبرداری‌های اینترنتی را تعریف کرد. ماجراهای فلاکت‌بار انسان‌های خوش باور که می‌پنداشتندنیمه‌ی گشمده‌ی خود را در اینترنت یافته بودند و بعدها می‌فهمیدند در دام شیادان گرفتار شده و مورد اخاذی واقع می‌شدند. آپریل حرفش را از سر گرفت و گفت: -این دختر یا دیوونه‌ست یا نیست شومی داره. در هر صورت حتماً درباره‌ی تو اطلاعات کسب کرده تا به راحتی تو رو به دام بندازه. یا شایدم تو رو خوب می‌شناسه و با یک هویت جعلی وارد عمل شده. ماتیو از خود پرسید:یعنی ممکنه یکی از شاگردام باشه؟ ناگهان واقعه‌ای دردناک را به خاطر آورد که سال گذشته در کالج اِمانوئل، یکی از دانشگاه‌های کاتولیک بوستون اتفاق افتاده بود. یکی از دانشجوهای دختر که به گمان خود با نامزدش در اینترنت صحبت می‌کرده لباس‌های خود را در مقابل وب‌کم در آورده بود. از شانس بدطرف مقابل نامزدش نبوده بلکه کسی بوده که پروفایل نامزد دختر را هک کرده بود. این شخص کثیف به منظور اخاذی از دختر ویدیو را ضبط و مبلغ هنگفتی مطالبه می‌کند تا در ازای آن، ویدیو را در اینترنت پخش نکند و برای این که جدی بودن تهدیدش را نشان دهدهمان شب بخشی از ویدیو را به تعدادی از دوستان دختر دانشجو فرستاده بود. دختر که زیر بار شرم و رسوایی از پا درآمده و از پیامدهای عملش به وحشت افتاده، صبح فردای آن روز در اتاقش خود را به دار آویخته بود. یادآوری این مصیبت هراسی را به دل ماتیو انداخت. عرق سردی بر تنش نشست. باز خود را سرزنش کرد و گفت: به اندازه‌ی کافی احتیاط نکردم. وقتی فکر می‌کرد ترجیح می‌داد دختر قثط یک شیاد کلاهبردار باشد امّا بیشتر دوست داشت با یک بیمار روانی طرف باشد. کسی که فکر می‌کند در سال 2010 زندگی می‌کند حتماً کمی دیوانه است. پس تقریباً خطرناک نیز هست. فهرستی از تمام مواردی که با او به اشتراک گذاشته بود تهیه کرد؛ نام خانوادگی‌اش، خیابانی که در آن زندگی می‌کرد، دانشگاهی که در آن درس می‌داد. او همچنین می‌دانست که ماتیو یک دختر چهارساله دارد. می‌دانست که ماتیو سه‌شنبه و پنجشنبه در پارک پیادخ روی می‌کند و این که دخترش به مدرسه مونته سوری می‌رود. می‌دانست که چگونه ماتیو همسرش را از دست داده... او همه چیز را می‌دانست. به هر حال اگر قصد این دختر آسیب رساندن به ماتیو یا آزار امیلی بود به اندازه‌ی کافی اطلاعات در دست داشت. وقتی این‌گونه فکر می‌کرد ناگهان احساس می‌کرد بخش اعظمی از زندگی‌اش را به خطر انداخته است. سپس سعی کرد عاقل باشد و با خود گفت: نه ماتیو، تو پارانویا داری. احتمالاً دیگر حرفی درباره‌ی اِما لونستاین نخواهی شنید و در آیند این پیش آمد ناگوار درس عبرتی برایشش خواهد شد. فنجانی را که آپریل به طرفش آورد در سینی گذاشت و تصمیم گرفت این ماجرا را به کلی از ذهنش پاک کند. -بیا بشین عزیزم شکلات داغت آماده است. صفحات 111 و 112 و113    

نویسنده: گیوم موسو مترجم: تینا رجبی خامسی انتشارات: ترانه


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب فردا - گیوم موسو" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل