loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب غسل آتش (ویچر 5)

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب غسل آتش (ویچر 5)

کتاب "غسل آتش" جلد پنجم از مجموعه کتاب های ویچر می‌باشد که برای مطالعه‌ی مخاطب نوجوان به رشته‌ی تحریر درآمده است.

جنگی بزرگ و خونین، میان تمام موجودات سرتاسر جهان در جریان است. همه‌جا صحبت از مرگ و قحطی می‌باشد و بی‌نظمی و آشوب در جای جای دنیا به چشم می‌خورد. تحت چنین شرایطی، "سیری"، ناجی جهان، ناپدید شده است. ویچر قصه نیز، در نتیجه‌ی درگیری و جنگ، به شدت مجروح گشته و در بستری بیماری می‌باشد. ساحره‌ای موفندقی پس از مشاهده‌ی وضعیت جسمی اسفناک این مرد، با قلبی نگران و چشمانی گریان، او را به جنگل "بروکلیون" منتقل می‌کند؛ جنگلی زیبا و اسرارآمیز که "آیتهن"، بانوی چشم نقره‌ای بر آن فرمانروایی می‌کند.

بنا بر دستور آیتهن، ویچر به یکی از غارهای موجود در بروکلیون منتقل گشته و جهت درمان، به "اگلیس"، درمانگر اعظم سپرده می‌شود. او و پریان جنگل، با استفاده از قدرت خود و همچنین آب جادویی جنگل، به معالجه‌ی قهرمان قصه می‌پردازند. ولی همگان خوب می‌دانند که برای بهبود وضعیت ویچر، به مدت زمان زیادی نیاز است؛ موضوعی که موجب آزار گرالت می‌شود. زیرا او نگران اوضاع سیری و سایر دوستانش می‌باشد.

"ماریا بارینگ"، ملقب به "میلوا"، جنگجو و کماندار حرفه‌ای بروکلیون است. او زنی شجاع می‌باشد که صادقانه، به آیتهن خدمت می‌کند. ماریا از شش ماه پیش تاکنون، مدام الف‌های زخمی و بیمار را به جنگل آورده و پس از بهبود کامل، آن‌ها را به خانه‌های‌شان بازمی‌گرداند؛ اقدامی خطرناک که ممکن است منجر به مرگ او شود.

ماجرا از جایی آغاز می‌گردد که فرمانروای بروکلیون ماموریت جدیدی را به میلوا واگذار می‌کند. این ماموریت، یاری رساندن به ویچر و جمع‌آوری اخبار و یا به بیانی ساده‌تر، جاسوسی برای او است؛ امری غیرقابل پذیرش برای ماریا که بسیار خطرناک‌تر از وظایف قبلی‌اش می‌باشد. میلوا، در ابتدا از پذیرش این ماموریت خودداری می‌کند اما پس از اصرارها و درخواست‌های مکرر بانو آیتهن، آن را برعهده می‌گیرد؛ تصمیمی سرنوشت‌ساز که سرآغاز آشنایی و همکاری او با قهرمان قصه و ماجراهایی هیجان‌انگیز خواهد شد.

شخصیت اصلی قصه، "گرالت" نام دارد. وی یکی از مردان باهوش و شجاع گروه "ویچر" محسوب می‌گردد؛ گروهی ویژه که از قدرت‌هایی منحصربه‌فرد برخوردار هستند. گرالت، موظف است که با بهره‌مندی از همین توانایی، در برابر موجودات ظالم و قاتل ایستادگی کرده و از انسان‌ها محافظت نمایند؛ وظیفه‌ای خطرناک که همواره سلامت این مرد را تهدید می‌کند. اما او بدون توجه به این موضوع، تنها به مسئولیت خود عمل کرده و جان انسان‌های زیادی را نجات می‌هد. در واقع، مجموعه داستان ویچر، به شرح همین رشادت‌ها و مبارزات متعدد قهرمان داستان می‌پردازد و قصه‌هایی دنباله‌دار و به هم پیوسته را در اختیار خواننده قرار می‌دهد.

 

برشی از متن کتاب غسل آتش (ویچر 5)

ملاقات خصوصی تمام شد. واتیر دی ریدوف حاکم آیدون و فرمانده دستگاه اطلاعات نظامی امهیر وار امریس، در مقابل ملکه‌ی دره‌ی گل‌ها تعظیمی کرد که البته خیلی کوتاه‌تر از عرف معمول بود. در عین حال معلوم بود که تعظیمش خیلی هوشیارانه و حساب شده است، چون جاسوس نیلفگارد نگاهش را از دو گربه‌ی چشم آبی وحشی‌ای که پایین پاهای بانوی الف‌ها نشسته بودند برنداشت. گربه‌ها خواب‌آلود و بی حال به نظر می‌رسیدند، ولی واتیر می‌دانست که آن‌ها حیوانات خانگی نیستند و در واقع مثل دو محافظ آماده‌اند تا هر کسی  را که جرئت می‌کرد بیش از حد مجاز به ملکه نزدیک شود، به یک کپه‌ گوشت خونین تبدیل کنند.

فرانچسکا فیندابیر مشهور به انید آن گلینا و ملقب به مینای دره‌ها، صبر کرد تا واتیر در را پشت سرش ببندد.

سپس دستی به گربه‌هایش کشید و گفت: «خب دیگه آیدا، می‌تونی ظاهر شی.»

آیدا ایمین آپ سیونی، ساحره‌ای که از الف‌های آزاد کوه‌های آبی بود و در طول ملاقات خصوصی خودش را با جادو نامرئی کرده بود، در حالی که موهای قهوه‌ای مایل به قرمزش را مرتب می‌کرد، در گوشه‌ی اتاق ظاهر شد. گربه‌ها در واکنش به این صحنه فقط اندکی چشمانشان را باز کردند، چون آن‌ها هم مثل دیگر گربه‌سانان می‌توانستند چیزهای نامرئی را ببینند و جادو نمی‌توانست حواسشان را به راحتی گول بزند.

فرانچسکا روی صندلی سیاه ساخته شده از چوب آبنوسش جابجا شد تا در وضعیت راحت‌تری قرار بگیرد.

سپس نیشخندزنان گفت: «این رفت‌وآمدها و رژه‌ی جاسوس‌ها کم‌کم دارن کلافه‌ام می‌کنن. هنسلت شاه کاندوین همین اواخر یه به اصطلاح نماینده فرستاد پیش من. دیکسترا هم برای یه ماموریت تجاری اومده دل‌بلاتانا. حالا هم که واتیر دی ریدو رئیس دستگاه اطلاعاتی امپراتور نیلفگارد شخصا اومده به دیدنم! تازه قبلش اون استفان اسکلن هیچ‌کاره‌ی اعظم هم این اطراف پرسه می‌زد. البته به اون وقت ملاقات ندادم. هر چی نباشه من ملکه هستم و اسکلن یه هیچ‌کاره. اون با اینکه توی دربار نیلفگارد مقام داره، ولی هیچ کسی نیست.»

آیدا ایمین شمرده گفت: «استفان اسکلن برای دیدن ما هم اومد و خب شانسش بیشتر بود و تونست با فیلاواندرل و وانادین صحبت کنه.»

«حتما مثل واتیر اونم درباره‌ی ویلگه‌فورتز، ینیفر، راینس و کاهیر مائر دیفراین آپ کیلاچ سوال داشت؟ ...

کتاب غسل آتش پنجمین جلد از مجموعه‌ی ویچر، اثر آندره ساپکوفسکی با ترجمه‌ی امیرحسین خداکرمی توسط انتشارات کتابسرای تندیس به چاپ رسیده است.



  • نویسنده: آندره ساپکوفسکی
  • مترجم: امیرحسین خداکرمی
  • انتشارات: کتابسرای تندیس

آندره ساپکوفسکی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب غسل آتش (ویچر 5)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل