loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب عصا - محراب قلم

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب عصا نوشته‌ی پتر هرتلینگ با ترجمه‌ی گیتا رسولی توسط انتشارات محراب قلم به چاپ رسیده است.

در اواخر جنگ جهانی دوم، خرابی های بسیاری در شهرهای درگیر با جنگ به بار آمده، بسیاری از مردم کشته و شمار دیگری با از دست دادن خانه و کاشانه‌ی خود، آواره‌ی شهر و کشورهای دیگر شده بودند؛ بعضی ها هم پریشان و سرگردان به دنبال قوم و خویش یا آشناهای گم شده‌ی خود می گشتند.

توماس، پسر دوازده ساله‌ی آلمانی نیز وقتی همراه مادرش در ایستگاه منتظر قطار بود تا با هم برای دیدن خاله اش به وین بروند، بر اثر ازدحام جمعیت مادرش را گم می کند و به اجبار سوار قطار می شود. او نا امید و پریشان با سختی های زیاد خود را به وین رسانده و به منزل خاله می رود؛ ولی با کمال تعجب می بیند؛ خانه‌ی او تبدیل به ویرانه شده و نشانی از او در دست نیست. توماس روزهای بسیاری را در حوالی خانه‌ی خاله‌اش می گذراند تا شاید مادرش هم به آن جا بیاید و آنها یکدیگر را پیدا کنند، اما هیچ خبری از او  نمی شود.

در این بین توماس با مردی آشنا می شود که در جنگ یک پای خود را از دست داده و مجبور است با عصا راه برود؛ به همین دلیل همه او را عصا صدا می زنند. عصا با وجود نقص عضوی که دارد بسیار قوی و باهوش است و توماس هم برای فرار از تنهایی و داشتن تکیه گاه، خود را به مرد نزدیک کرده و با او دوست می شود. با پذیرش توماس توسط عصا و شروع این دوستی، هر دوی آن ها حس های جدیدی را تجربه می کنند و قدم در دنیای تازه ای می گذارند.

 

 

برشی از متن کتاب


از توماس پرسید: "رو به رویت چی می بینی؟" توماس متعجب جواب داد: "چی باید ببینم، عصا؟ خب، پتو، پتوست دیگر." عصا بدون این که پا روی پتو بگذارد، لنگ لنگان در اطراف آن راه رفت: "درست است. پتو. در واقع، یک جور اتاق. یک دارایی مشخص که هیچ کس جز تو اجازه ندارد از آن استفاده کند. روی آن سفر می کنی، می خوری، می خوابی، و در بدترین حالت روی آن می میری. وقتی آن را جایی پهن کردی، هیچ کس نباید جای تو را بگیرد. می فهمی؟" برونکا که لبه تخت نشسته بود، خندان به عصا نگاه کرد: "می بینی، توم؛ یک آدم خانه به دوش از تجربیاتش حرف می ‌زند. حرفش را قبول کن. او هیچ چیز نیست. هیچ چیز ندارد، ولی برای همین هیچ چیز هم در حد و مرز تعیین کرده. این ها مرزهای پتو هستند." حالا گاهی عصا شب ها در اتاق نشیمن پیش برونکا می ‌ماند. آن ها گاهی تصمیم می‌گرفتند بی دلیل مهمانی بگیرند. برونکا، بوریس و دیوید و بقیه‌ی دوستان را دعوت می کرد. همه قاطی پاتی ماجراهایی را تعریف می کردند و از این که یک بار در فلان ماجرا قسر در رفته بودند، از هم پیشی می گرفتند. عصا می خواست برای آخرین بار به صلیب سرخ سر بزند تا ببیند خبر تازه چیست و علاوه بر آن، خودش و توماس را از فهرست اداره‌ی ثبت سکونت حذف کند. او به طرف توماس رفت، صورت او را بین دست هایش گرفت و گفت: "هیچ خبری نیست. بالاخره پیدا می شود. من مطمئنم. به محض این که به یک جایی رسیدیم، آدرس جدید مان را به اداره‌ی مفقودین می ‌دهیم. امکان ندارد پیدایت نکند." عصا خواست دستش را عقب بکشد، ولی توماس آن را محکم گرفت و به گونه اش فشرد. شاید اصلا برایش آن قدر مهم نبود که به این زودی ها از مامان خبری بشود. آن وقت با عصا چه می‌کرد؟ -وقتی ما از این جا برویم، تو چی کار می کنی، برونکا؟ -خیلی دلم برایتان تنگ می‌شود اگر دیگر عصا نباشد، کی برای بچه های من آرد و شیر خشک تهیه کند؟ (با خوشبینی با خودش حرف می زد.) یک نفر پیدا می شود. تا حالا همیشه یک آدم خوش قلب پیدا شده. من دیر یا زود به فلسطین می روم، توم. این را می دانم. عصا خندید: "من هم می ‌دانم. نامه هایم را به آدرس اورشلیم برایت می نویسم و احساس یک پیشوای ریشو بهم دست می دهد." -مطمئنی که همه پیشوا ها ریشو بوده اند عصا؟ -این چه سوالی است، برونکا؟ معلوم است که پیشواها ریش داشتند. توماس با خودش فکر کرد دارند با چرت و پرت گفتن ناراحتی شان را پنهان می کنند. تصمیم گرفته بودند که ردلیش بیاید و آن ها را به ایستگاه قطار در خیابان لینتسِر ببرد. عصا به ردلیش مشکوک بود: "فقط خدا کند بدون یدک کش بیاید!" ردلیش نه تنها یدک کش، بلکه ماشین هم نیاورده بود. جلوی خانه، ردلیش که مبدل به درشکه چی شده بود، همراه با یک درشکه‌ی خوشگل قدیمی منتظر آن ها بود. عصا درشکه را برانداز کرد...    

نویسنده: پتر هرتلینگ مترجم: گیتا رسولی انتشارات: محراب قلم  

 


پتر هرتلینگ


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب عصا - محراب قلم" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل