محصولات مرتبط
کتاب عدنان غریفی نوشته حبیب باوی ساجد توسط انتشارات افراز به چاپ رسیده است.
این کتاب به معرفی آثار و زندگینامه عدنان غریفی میپردازد. او داستاننویس متولد خرمشهر است که دستاوردهای ادبیاش در حوزههای مختلفی مثل ترجمه، نقد، قصهنویسی، ژورنالیسم ادبی، شهر و حتی فعالیتهای اجتماعی سیاسی که منجر به زندان رفتن او در دهه چهل شد، کمکم داشت رو به فراموشی میرفت و این سوال برای نویسنده پیش آمد که عدنان در این سالها کجاست و چه میکند؟ حبیب باوی ساجد اعتقاد دارد که غریفی به گردن ادبیات معاصر ایران حق زیادی دارد اما به دلیل اینکه او سه دهه از عمر خود را در هلند گذرانده و این دوری تحمیلی باعث شده که علاقهمندان به ادبیات در طی این سالها نام و اثری از او نبینند در حق او برای ماندگار شدن در تاریخ ادبیات اجحاف شده است. تا اینکه در سال 1383 با برگزاری مراسم "بررسی ادبیات جنوب و بزرگداشت عدنان غریفی" در بنیاد خوزستانشناسی، نویسنده دریافت که عدنان زنده است. او از این اتفاق بسیار خوشحال شد، سپس با او ملاقات کرد و موضوع گفتوگو را با او در میان گذاشت و پس از یک ماه که روزی ده-دوازده ساعت با او به گفتوگو مینشست مطالب مصاحبه و زندگینامه را جمعآوری کرد و حاصل کار، این کتاب شد. کتابی که با قلم جذاب نویسنده، زندگی عدنان غریفی را از کودکی تا امروز شرح میدهد و به صورت مصاحبه، تمام اتفاقات زندگی وی را بازگو میکند.
برشی از متن کتاب
شما جزو نویسندگان مهاجری هستید که بیشتر بر پایه مشاهدات عینی زادگاهتان به نوشتن ادامه میدهید. چنانکه از میان مجموعه داستانهایی که در هلند به چاپ رساندهاید تنها داستانهای معدودی مربوط به فضای مهاجرت هستند. از جمله داستان "مرغ عشق" با چنین تعریفی آیا شما در ردیف نویسندگان مهاجرت قرار میگیرید؟ الزامی نیست، مسائل کار نویسنده تیتر خاطراتش است. نویسنده خیلی سریع حوادث نزدیک را به داستان تبدیل نمیکند. این دلایل فنی دارد. دلایل روحی دارد. دلایل روحیاش این است که نویسنده از واقعیت یک واقعیت داستانی میآفریند. برای اینکه واقعیت داستانی میانگین پیدا کند و آن واقعه نمونه را که واقعیت داستانی است بهکار ببرد. بنابراین نیاز به زمان است، برای اینکه زمان هم بگذرد حوادث به خاطر سپرده میشوند و ما به همین جهت است که میبینیم ژورنالیسم یعنی روز، یعنی گفتار و بیان چیزهای روز. در حالی که ادبیات یک چیز دیگر است. حوادث روز در یک شکل دیگر بیان میشوند. واقعیتهای داستانی برای خلق تصویر و فضایی است که در برابر زمان، در برابر قدرت فرسایش زمان مقاومت بکند. به همین جهت است که نویسندگان رمان و نویسندگان داستان عمدتا انباری از خاطره دارند. این خاطرات را در ذهنشان نقل میکنند. اینها باید انگیزه پیدا کنند تا به صورت واقعیت داستانی آشکار شود. البته واقعیت داستانی یک سهم عمدهاش به اصطلاح قدرت کلام نویسنده است و کاملا واضح است که نویسنده چرا باید قدرت خلاقانه داشته باشد، چون قرار است مجموعهای از واقعیتهایی سمبولیک یک واقعه نمونه را بیافریند، در عین حال نمایشگر نوعی حادثه واقع است و در عین حال میانگین مجموعهای از حوادث و واقعه هم هست. پس نتیجه میگیریم که شما در ذهنتان انباری از خاطره دارید و بسیاری از آن مربوط به زمانهای خیلی دور است؛ زمان کودکیتان. چنانچه داستان "قبرستان" که اتفاقا در هلند نوشتهاید و به چاپ رسیده به آن زمان مربوط است. چیزی که برای من در این داستان آشنا و جالب به نظر آمد شخصیت دایی است که ناجی بچهها میشود و آنها را به روستا باز میگرداند. پیشتر دایی را در شنلپوش ... و در داستان "آه آن دکان" داشتیم. گویا دایی شخصیت آشنای جهان داستان شماست؟ بله. این دایی در یک رمان من که الان حدود 400 صفحهاش را نوشتم جای خیلی مهمی دارد. به هر صورت نمیدانم به هرحال داییها محبوبند. من یک دایی مثالی ساختم. کسی که افکار نو دارد.
فهرست
آثار عدنان غریفی من، عدنان غریفی و حافظه تاریخی دیدار و گفتوگوی عدنان غریفی و مسعود کیمیایی دیدار و گفتوگوی عدنان غریفی و محمد محمدعلی شعر عدنان غریفی عمری که نثار ادبیات شد کودکی داستاننویسی، زندان و رادیو داستان و داستاننویسان خوزستان مادر نخل شنلپوش در مه ترجمه داستانهای مهاجرت انقلاب داستان خواننده اپرا تصاویر فهرست اعلام
نویسنده
حبیب باوی ساجد در سال 1359 در اهواز متولد شد. او مستندساز، تهیهکننده و نویسندهای است که آثار متعددی در زمینه فیلم و همچنین داستاننویسی دارد. از میان تالیفات او میتوان به "چند نامه پراکنده و یادداشتهای بیربط" و "شاعر پیادهرو" اشاره کرد.
(ادبیات معاصر ایران در گذر زمان - 3) نویسنده: حبیب باوی ساجد انتشارات: افراز
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران