کتاب صلاح الدین ایوبی - آلبر شاندور

کتاب صلاح الدیّن ایّوبی نوشته آلبر شاندور با ترجمه محمد قاضی در انتشارات زرّین به چاپ رسیده است.

"صلاح الدیّن ایّوبی" که بیشتر از او با نام "صلاح الدّین" نام برده می شود در سال 532 قمری در تکریتِ عراق متولد شد. او از فرمانروایان بزرگ جهان اسلام در قرن ششم هجری بود که دولت "ایّوبیان" را تأسیس کرد. "صلاح الدیّن ایّوبی" یک کُردِ مسلمان بود که سرزمین های مختلفی همچون مصر، شام، بخش شمالی عراق، یمن و حجاز را تحت نفوذِ قدرت خود داشت. از مهم ترین کارهای "صلاح الدّین" می توان به آزادسازی شهر قدس و بیت المقدس اشاره کرد. این کار او منجر به آغاز جنگ های سوم صلیبی و متحد شدن پادشاه فرانسه، انگلستان و آلمان شد. "صلاح الدّین" تلاش کرد که برای مقابله با نیروهای اروپایی، کشورهای جهان اسلام را متحد کند. از عمدۀ ترین اهداف او می توان به دو مورد اشاره کرد، 1. استوار ساختن قدرت حکومت خود و خاندان ایوبی.  2. مقابله با صلیبیون و پیروزی در جنگ های صلیبی. "صلاح الدّین ایوبی" سر انجام در سال 589 قمری در دمشق فوت کرد و در مسجد اموی همان شهر به خاک سپرده شد. کتاب "صلاح الدّین ایّوبی" از ابتدای آغاز جنبش های دنیای اسلام در آستانه جنگ های صلیبی شروع می شود، به مبارزات مسلمانان و مسیحیان می پردازد، زندگی "صلاح الدّین" را از به قدرت رسیدن او و متحد کردن سرزمین های جهان اسلام سخن می گوید و عنوان می کند که چگونه سرزمین های مقدس اورشلیم به دست مسلمانان فتح شد. همچنین چگونگی به وجود آمدن قوم ایوبیان را شرح می دهد. در این کتاب شرح داده می شود که چرا "صلاح الدّین" با آنکه به دین و مطالعۀ آن علاقه داشت، به فرماندۀ نظامی بدل گشت. اینکه آیا عموی او، "شیرکوه" او را بدین کار واداشت و یا خودش علاقۀ مند به این کار بود.

برشی از متن کتاب

سلطان نورالدین از فعالیت و از پیشرفتهای شخصی صلاح الدین دستخوش ترس و تشویش شده بود. قبلاً به او تذکر داده بودند که صلاح الدین در پی بدست آوردن فرصت مساعدی است تا خود را از زیر یوغ قیمومت وی بیرون بیاورد؛ و لذا تصمیم گرفت فرمانروای مصر را به وسیلۀ امیرانی که در دربار او هستند و ناراضیند زیر نظر بگیرد. دستور داد تا گزارشهایی دربارۀ سیاستی که صلاح الدین دنبال می کند به او بدهند، و در مکاتبات رسمی هم که با او رد و بدل می کرد لحن خطابش به او به طرزی آشکارا همچون به یکی از نجیب زادگان تابع و خدمتگزار بود. این طرز رفتار صریحاً به این معنی بود که به صلاح الدین بفهماند او فرمانروای مطلق و سلطان بلامنازع نیست بلکه از طرف سلطان سوریه مأمور و امانتدار منافع اسلام در کشور مصر است، و بر مبنای همین عنوان، نباید به میل خودکار بکند، بلکه باید بر طبق دستورها و راهنمایی هایی که از دمشق می گیرد رفتار نماید. مسلماً نورالدین دلش می خواست خودش زمام اختیار کشور مصر را به دست بگیرد، و صلاح الدین را به همان مشغله های بی ضرر و زیان طلبگی و درویش بازگرداند؛ لیکن در آن هنگام گرفتاریهای شخصی و مشغله های فکری زیادی داشت. در واقع مسیحیان در پشت دروازه های کشورش جنب و جوش زیادی نشان می دادند، و در مشرق نیز دارو دسته ای از شاهزادگان حقیر و آشوب طلب بین النهرین بر سر سلب قدرت از او منازعه داشتند و با جسارت تمام راه شورش و آشوب در پیش گرفته بودند.

فهرست

فصل اول : جنبشهای عظیم دنیای اسلام در آستانۀ جنگهای صلیبی فصل دوم : سوریۀ فرنگی فصل سوم : جنگ دوم صلیبی و بیداری اسلام سوریه فصل چهارم : مسلمانان و مسیحیان بر سر تصرف درۀ نیل با هم می جنگند فصل پنجم : صلاح الدین در قاهره به جای خلفای فاطمی را می گیرد و سلسۀ ایوبیان را تأسیس می کند فصل ششم : قاهره فصل هفتم: نوالدین بر ضد صلاح الدین فصل هشتم : فتح سوریه فصل نهم : بلای نازل بر ایوبیان در دشت عسقلان فصل دهم : از کرانه های فرات تا سواحل اردن فصل یازدهم : امیر کراک فصل دوازدهم : مسئله موصل فصل سیزدهم : وضع بحرانی صلیبیون فصل چهاردهم : بزرگترین پیروزی اسلام بر مسحیت در حطین فصل پانزدهم : سقوط اورشلیم فصل شانزدهم : حریق همطر از صلاح الدین: کنراد دومونفرا فصل هفدهم : صلاح الدین می خواهد مسیحیان خاورزمین را به دریا بریزد فصل هجدهم : ائتلاف اروپای مسیحی بر ضد اسلام فصل نوزدهم : رونودوساژت و صلاح الدین فصل بیستم : حماسۀ نبرد عکا فصل بیست و یکم : بلاهایی که در آسیای صغیر بر سر فردریک باربروس آمد فصل بیست و دوم : ملتهای زیادی برای نبرد در آنجا با هم گرد آمده بودند فصل بیست و سوم : فلیپ او گوست و ریشارد شیردل علیه صلاح الدین فصل بیست و چهارم : پادشاه انگلیس می خواهد سلسلۀ پادشاهی خود را در ارض اقدس مستقر سازد فصل بیست و پنجم : صلح دشوار فصل بیست و ششم : بازگشت به دمشق منابعی که مؤلف برای تدوین این کتاب از آنها استفاده کرده است شجرنامۀ ایوبیان

نویسنده: آلبر شاندور مترجم: محمد صادقی انتشارات: زرین