loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب شیر و موش و شکارچی (قصه های ماندنی) - نشر افق

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب شیر و موش و شکارچی از مجموعه قصه های ماندنی بازنوشته ی شاگاهیراتا و ترجمه ی سعید بهروزی توسط نشر افق به چاپ رسید است.

این کتاب شامل سه داستان به نامهای شیر و پشه، شیر و موش و شکارچی، باد شمال و خورشید می باشد. که هرکدام از آنها با بیان یک قصه سعی در آموزش یکی از مهارت های رفتاری و اخلاقی را دارند. در داستان دوم که اسم کتاب هم از آن گرفته شده به داستان جالبی از یک شیر و موش اشاره دارد. داستان از این قرار است که روزی از روزها خانم موشی برای تهیه ی غذا برای بچه هایش که گرسنه هستند  وارد جنگل می شود و پس از جمع آوری مقدار زیادی لوبیا تصمیم می گیرد به خانه برگردد. در مسیر برگشتن تپه ای در مسیر خود می بیند و سعی می کند از آن رد شود، ولی ناگهان تپه تکان می خورد و موش متوجه می شود که آن تپه یک شیر است. تا می خواهد فرار کند شیر در یک حرکت موش را در میان چنگالش می گیرد. و می خواهد به عنوان غذا بخوردش اما موش به شیر می گوید که بچه هایش گرسنه اند و در خانه منتظرند تا او برایشان غذا ببرد و در ضمن چون خیلی کوچک است غذای مناسبی برای شکم بزرگ شیر نیست. شیر که خیلی هم گرسنه نبود از سر دلسوزی موش را رها می کند و ...

قصه های ماندنی مجموعه ای از افسانه ها و داستان هایی هستند که مدت های زیادی از خلق آنها گذشته و بسیاری از آنها سینه به سینه نقل شده و در زبان ها گشته است؛ به همین دلیل از داستان های نام آشنا و مشهور دنیا هستند. و اغلب آنها در بر دارنده ی یک نکته ی آموزشی و مهارت رفتاری نیز هستند.


برشی از متن کتاب


روزی روزگاری؛ خانم موشه ای با بچه هایش در جنگل زندگی می کرد. یک روز خانم موشه لانه را به بچه هایش سپرد و برای پیدا کردن غذا و خوراکی بیرون رفت. بعد از اینکه تونست سبدش را پر از لوبیای سبز کند خسته شد و برگشت. وقتی داشت بر می گشت، یکدفعه به شیر بزرگی رسید که بی حرکت روی چمنها خوابیده بود. خانم موشه خیال کرد که به یک تپه ی قهوه ای رسیده است! برای همین راهش را گرفت و همینطور صاف بالا رفت . یکدفعه شیر چشمهایش را باز کرد و خانم موشه تازه فهمید که چه اشتباهی کرده است. رنگ از روی خانم موشه پرید. بعد خودش هم پرید تا فرار کند اما شیر فوری پنجه ی پهنش را روی خانم موشه گذاشت و او را توی چنگالهایش گرفتار کرد و گفت : «چه خوب کردب با پای خودت آمدی! حالا خودت را با غذایت یکجا می خورم.» و...  

(کتاب های فندق) (دو قصه ی دیگر) بازنوشته: شاگاهیراتا مترجم: سعید بهروزی انتشارات: افق  

مشخصات

شاگاهیراتا


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شیر و موش و شکارچی (قصه های ماندنی) - نشر افق" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل