loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب شیرین تر از شکر 2 (داستان های تابستان)

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب شیرین تر از شکر از مجموعه ی 365 داستان کهن ایرانی نوشته ی ابوالفضل هادی منش، از سوی انتشارات جمال به چاپ رسیده است.

آدم ها مثل مدادند هر کدام با زندگی شان، داستانی می نویسند؛ آن قدر که تمام می شوند. آدم ها می روند و داستان ها می مانند: یکی شاد، یکی غمگین، یکی ساده، یکی رنگی. چه خوب است که ما این داستان ها را بخوانیم، خوب، بد و زشتش را ببینیم و از آن ها عبرت بگیریم. 365 داستان کهن ایرانی شامل 4 جلد کتاب است که هر کدام برای یک فصل در نظر گرفته شده است؛ نویسنده ی شیرین تر از شکر 90 داستان بسیار جذاب و خواندنی مخصوص شب های تابستان را برای کودکان روایت می کند. از آن جایی که داستان های بسیار بلند در حوصله ی کودکان نمی گنجد، بنابراین در این کتاب کوشیده شده تا با قصه های کوتاه و حکایت های پند آموزی از منابع ارزشمندی چون: مثنوی معنوی، گلستان سعدی، مصابیح القلوب، تذکره الاولیا، اسرار التوحید، جوامع الحکایات، کلیات عبید زاکانی، قابوس نامه و ... ده ها اثر ارزشمند دیگر،که بعضی حتی به یک صفحه هم نمی رسند، مخاطب را جذب و برای ادامه ی مطالعه ترغیب کند. تصاویر رنگی زیبایی که در هر صفحه آمده سبب جذب بیشتر خواننده می شود. شما می توانید پس از خواندن هر یک از داستان ها از فرزندتان بخواهید تا نتیجه ی اخلاقی آن را بیان کند؛ که همین موضوع خود سبب نهادینه شدن حکایات آموزنده در ذهن او می شود.

 

 

برشی از متن کتاب


تیر و کمان را آش زد یکی از پادشاهان، انگشتری داشت که نگینش بسیار قیمتی بود، از روی سرگرمی، با تنی چند از دوستانش به طرف مصلای شهر رفتند. او دستور داد انگشتر را بالای گنبد مصلا نصب کنند، تا هرکسی که به طرف آن تیر بیاندازد و تیرش از حلقه رد شود، آن را به او ببخشند. چهارصد تیر انداز که در خدمت او بودند، همگی امتحان کردند و تیر همگی آن ها به خطا رفت. کودکی بالای بام خانه مشغول بازی با تیر و کمان خود بود، او به بازیچه تیری انداخت. باد، تیر او را به حلقه ی انگشتر انداخت و او جایزه را برد. اما بعد از آن اطرافیان شاه مشاهده کردند که کودک تیرو کمانش را سوزاند! علت این کارش را پرسیدند، پاسخ داد: «می خواستم رونق تیراندازی واقعی برقرار بماند و با این کار اتفاقی که من کردم، نام تیراندازی واقعی خراب نشود. شتر به رقص در آمد سعدی می گوید: روزی در سفر حج، گروهی از جوانان صاحب دل همراه من بودند. گاهی زیر لب و آهسته سرودی را زمزمه می کردند و شعری عارفانه می خواندند. حال خوشی به آن ها دست داده بود. عارفی در این راه همسفر آن ها بود. او احوال درونی درویشان و عارفان را انکار می کرد و به سوز باطنی آن ها اعتقادی نداشت. به «نخله ی بنی هلال» جایی در راه مکه رسیدیم. کودکی سیاه پوست از قبیله ای بیرون آمد. شروع کرد به آواز خواندن. صدای او، به قدری زیبا بود که پرندگان از آسمان به روی زمین می آمدند. عارف روی شترش نشسته بود. شتر او با شنیدن صدای کودک به رقص آمد و عابد را به روی زمین انداخت. با خود گفتم: «ای شیخ! صدای او در حیوان اثر کرد ولی در تو اثر نکرد.»

365 داستان کهن ایرانی فصل تابستان با 95 داستان بازنویسی: ابوالفضل هادی منش تصویرگر: محمدحسین صلواتیان انتشارات: جمال

 



ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شیرین تر از شکر 2 (داستان های تابستان)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل