loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب شنل قرمزی - شهر قلم

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب شنل قرمزی از مجموعه ی شیرین ترین قصه های جهان، به نویسندگی کتی ساندرز و ترجمه ی عذرا جوزدانی در انتشارات شهر قلم به چاپ رسیده است.

داستان شنل قرمزی جزء قصه های فولکلوریک (داستان های محلی) اروپا است که اولین بار در قرن هفدهم میلادی توسط شارل پرو نویسنده ی فرانسوی نوشته می شود و در قرن نوزدهم میلادی توسط برادران گریم مورد بازنویسی قرار می گیرد و داستان شنل قرمزی به شکلی که برادران گریم بازنویسی کرده اند تا به حال و با اندک تغییراتی روایت شده است. شنل قرمزی دختر کوچکی است که موقع خارج شدن از خانه، شنلی کلاهدار و قرمز رنگ می پوشد. روزی او برای دیدن مادر بزرگش که در  سمت دیگر جنگل زندگی می کند خانه شان را ترک می کند و به مادرش قول می دهد بعد از ظهر به خانه برمی گردد. شنل قرمزی پا به جنگل می گذارد و گرگی گرسنه او را تعقیب می کند. زمانی که گرگ متوجه می شود شنل قرمزی می خواهد به خانه ی مادر بزرگش برود، خودش را سریعاً به خانه ی پیرزن می رساند و او را می خورد و قبل از رسیدن شنل قرمزی به کلبه در بستر مادر بزرگ او می خوابد و تظاهر می کند بیمار است. زمانی که شنل قرمزی وارد کلبه می شود تصور می کند مادر بزرگش در تختخواب خوابیده است و ... .

کتاب های مجموعه ی شیرین ترین قصه های جهان داستان هایی را برای کودکان روایت می کند که پدران و مادران امروزی نیز همین قصه ها را از زبان والدینشان شنیده اند و این بار خودشان این داستان ها را برای کودکان خود می خوانند و خاطرات دوران کودکی برایشان زنده خواهد شد. اندازه ی کتاب ها و تصاویر زیبای کتاب از ویژگی های آن است که کتاب های این مجموعه را برای کودکان شیرین و دلنشین می کند. این مجموعه برای گروه سنی ب مناسب می باشد.


برشی از متن کتاب


دختر کوچولوی خوب و مهربانی به نام شنل قرمزی با مادرش زندگی می کرد. یک روز شنل قرمزی با مادرش خداحافظی کرد تا به دیدن مادربزرگش برود. چون مادربزرگ مریض بود و از شنل قرمزی خواسته بود که برود و به او کمک کند. او چند تا کلوچه خوشمزه و یک دسته گل زیبا هم برداشته بود تا برای مادربزرگ ببرد. شنل قرمزی به مادرش گفته بود که تا سه ساعت دیگر بر می گردد. شنل قرمزی از میان جنگل می گذشت، درحالی که می دانست دختر به آن کوچکی باید توی خانه بماند و تنهایی به جنگل نود. ناگهان گرگ گنده پشمالویی که پشت یک درخت قایم شده بود، شنل قرمزی را دید و تصمیم گرفت او را بخورد. گرگ آهسته آهسته دنبال شنل قرمزی راه افتاد و از میان جنگل گذشت. او بو می کشید و می گفت: «به به، چه غذای خوشمزه ای، چه بوی خوبی هم دارد.» گرگ تند تند رفت تا از شنل قرمزی جلو زد و زود خودش را به خانه ی مادربزرگ رساند. وقتی به خانه ی مادربزرگ رسید، آرام روی نوک پنجه هایش مثل یک موش وارد خانه شد. او در یک چشم به هم زدن مادربزرگ را خورد و مادربزرگ که خیلی مریض بود، هیچ کاری نتوانست بکند. بعد هم لباس های مادربزرگ را پوشید و توی تختش دراز کشید. وقتی شنل قرمزی از راه رسید، گرگ با دیدن او دهانش آب افتاد. ...    

  • شیرین ترین قصه های جهان
  • کتاب های کفشدوزک
  • نویسنده: کتی ساندرز
  • مترجم: عذرا جوزدانی
  • انتشارات: شهر قلم


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شنل قرمزی - شهر قلم" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل