loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب شرق بنفشه - مندنی پور

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
88,700 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

کتاب شرق بنفشه نوشته ی شهریار مندنی پور توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.

«یکی از جذاب ترین قصه های این مجموعه داستانی "شام سرو و آتش" نام دارد و داستان متولیِ آرامگاه خواجه ای بزرگوار را روایت می کند. او دلبسته ی زنی شده که هر شب بر مزار خواجه می نشیند. عشق عمیقی که نسبت به این زن دارد باعث می شود حتی شوهر او را به قتل برساند و در نهایت...»

این مجموعه شامل نه داستان نسبتاً کوتاه است که محوریت همه ی آن‌ها عشق است که هر یک در زمان و مکان متفاوتی رخ می دهند و مسئله ای فراتر از عشق را برای خواندن دارند. البته در هر کدام موضوعی سیاسی و اجتماعی نیز مورد بررسی قرار گرفته است؛ از مشکلات نسل جوان با خانواده ها گرفته تا خفقان های موجود در اجتماع.

"شرق بنفشه" اثری کلاسیک شمرده می شود که می توان بدون در نظر گرفتن قصه و هدفش و صرفاً به خاطر نثر روان و غزل وارش مطالعه کرد. روایت های بکر و منحصر به فردِ آن، چنان دل مخاطب را مغلوب می کنند که گویی در حال مطالعه ی شعری مهرآمیز است. با این وجود لازم به ذکر است این کتاب در صورتی برایتان حظ آور خواهد بود که خواندن داستان های عجیب و سبک داستان سرایی مبهم برایتان جذاب باشد؛ چون پس و پیش شدن و تند و کند شدن داستان‌های این مجموعه ایجاب می‌کند که به دقت و حوصله به خواندن آن بپردازید تا از روند داستان جا نمانید و در کنار شخصیت ها از داستان عبور کنید.

این کتاب سرشار از تک جمله های زیبا و پر مفهوم است که درس زندگی را مشق می کنند و سرشار از عاشقانه هایی است که یادآوری می کند عشق با تمام نافرجامی ها و تلخی هایش چه تکیه گاه محکم و امنی است... اگر از مطالعه ی داستان و به خصوص ژانر عاشقانه لذت می برید، خواندن این کتاب پر از لطافت و پیچیدگی را به شما پیشنهاد می کنیم.


برشی از متن کتاب


«... حالا که دانسته ای رازی پنهان شده در سایة جمله هایی که می خوانی، حالا که نقطه نقطه این کلام آشکار می کنی، شهید شرابِ مینو به کامت باشد؛ چرا که اگر در دایرة قسمت، سهم تو را هم از جهنم دُرد داده اند، رندی هم به جان شیدایت و اسپرده تا کلمات پیش چشمانت خرقه بسوزانند. پس سبکباری کن و بخوان. در این کتاب رمزی بخوان به غیر از این کتاب: من این رمز را از «ذبیح» و «ارغوان» آموختم. به روزی بارانی، بارانی... نگفته بودیم ببار اما می بارید. چنان می بارید تا به استخوان های برهنه برسد و جان های لولی را مجموع کند. سر گشتة «حافظیه»، به سنگ مرمر گور که بالای آن صفة بی معنا هم نیست، نگاه نینداختم. گفتم با آن گنبدی که بر تو ساخته اند، دوباره از آسمان و حسرت فرشتگان محرومت کرده اند... توبه و تکرار دلشده ای است که ساختمان کتابخانة اینجا مثل هفصد سال پیش است. نعمت اندوه است. آمدم و همین کتابی که تو در دست داری را از قفسه در آوردم. بختیاری گشودمش تا بخوانم. باران، خشکی و تشنگی مرا آرام  می کند، خللِ گِلِ هنوز تمام نبستظ تنم را پر می کند. مثل الهامی، ناگاه، دیدم که زیر بعضی از حرف های کلمه های کتاب نقطه ای گذاشته شده. نقطه ها به رنگ میانة بنفش و نیلی بودند.رنگی که فقط بنفشه ها می شناسند. گمان کردم که کار یکی از بیکاره های تهی دل است که بیهوده به کتابخانه می آیند. ولی چرا؟ این زحمت، خیلی حوصله می خواست. بیرون، اشباح باران روی سرو ها و گنبدِ مِسیِ گور می باریدند و خرقه پوش های شفاف کنار طاقنما ها کز کرده بودند. حرف های نشانه شده را یکایک روی کاغذ نوشتم. چند، چند ه هم چسباندم، گاهی یکی را جدا کردم، به حرف پیشین چسباندم، اگر جلوة آشنایی نداد، فرقش را به حرف پسین وصل کردم . ناگهان نامه آشکار شد. نوشته بود: « سلام ارغوان. خیلی دعا کرده ام که رمز مرا پیدا کنی. می خواستم نامه را دستت بدهم ولی ترسیدم ببینند، از حافظیه بیرونم کنند یا به مأموری که اینجاها می گردد بگویند. هر وقت به کتابخانه آمده ای من به تو خیره بوده ام. تا در را باز کنی، ندیده می فهمم تو هستی.وقتی نور شیشه های رنگی در روی شانه و روسری ات می افتد من دارم به تو نگاه می کنم. به غرفه ی پسرها نگاه نمی کنی که من را ببینی. می روی قسنت دخترها. برگه دان ها را دیوار قسمت ما کرده اند ولی نمی دانند پسرها از زیر آن ها کفش های دخترها را می بینند. آن کفش پای راست که رویش یک خراش است مال توست. انگار از خار گل یا سیم خاردار یک خراش افتاده رویش. اسمم را هنوز نباید بنویسم. آن روز که بوف کور را از کتابدار می خواستی صدایت را شنیدم. این کتابخانه بوف کور ندارد. من توی خانه داشتم نفههمیدی چرا از فردای همان روز، یک کسی، عصرها، بغل در حافظیه، پنجاه شصت کتاب روی زمین چیده می فروشد، بوف کور هم دارد...

صفحات 8 و 9 و 10


فهرست


  • شرق بنفشه
  • شام سرو و آتش
  • آیلار
  • سالومه
  • نازبانو
  • مهمان (انیسه)
  • کهن دژ
  • هزار و یک شب
  • باز رو به رود


(نه داستان) نویسنده: شهریار مندنی پور انتشارات: مرکز

شهریار مندنی پور


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شرق بنفشه - مندنی پور" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل