loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب شبی بیرون از خانه و خاکستر به خاکستر

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب شبی بیرون از خانه و خاکستر به خاکستر اثر هارولد پینتر و ترجمه رضا دادویی توسط انتشارات سبزان به چاپ رسیده است.

"شبی بیرون از خانه و از خاکستر به خاکستر" دربرگیرنده ی دو نمایش نامه با شخصیت ها و حکایت هایی متفاوت و مجزا از یک دیگر است. در "شبی بیرون از خانه"، "آلبرت"، مردی بیست و هشت ساله، شخصیت اصلی داستان می باشد. وی پدرش را سال ها پیش از دست داده و حالا با مادرش که یاد و خاطره ی پدر و مادر بزرگ از دست رفته اش را در دل دارد، زندگی می کند. در ابتدای نمایش می خوانیم که آلبرت توسط رئیسش، "آقای کینگ" به یک مهمانی خداحافظی دعوت شده و قرار است که با همکارانش، "سیلی" و "کج" به این مهمانی رفته و اوقات خوشی را سپری کند اما با مخالفت مادر روبه رو می شود. علی رغم این نارضایتی در مهمانی حضور یافته و در حین مراسم، درگیر مسائلی می شود که اصل ماجرای زندگی او را تشکیل می دهد. در نمایش نامه ی "خاکستر به خاکستر" نیز، شخصیت های داستان زن و شوهری جوان به نام "دولین" و "ربکا" هستند و در طول محتوای نمایش نامه، به مکالمه با یک دیگر مشغولند. دولین در طی قصه، همانند یک بازپرس، با مطرح کردن سوالاتی پی در پی زندگی گذشته ی ربکا را کندوکاو کرده و با مورد بررسی قرار دادن آن به طور نقادانه، خواننده را مجذوب این روایت می کند.


برشی از متن


پرده ی اول صحنه ی اول [آشپز خانه ی منزل کوچک خانم استاکس در جنوب لندن. تمیز و مرتب. آلبرت، مرد جوانی حدودا بیست و هشت ساله پیراهن و شلوار به تن در آشپزخانه ایستاده و در مقابل آینه ی بالای پیش بخاری، موهایش را شانه می کند. از طبقه ی بالا صدای یک زن شنیده می شود که او را می خواند. اما او اهمیتی نمی دهد، شانه ای از روی پیش بخاری برداشته و به موهایش می کشد، صدایی که او را می خواند، بار دیگر شنیده می شود. او بی سر و صدا شانه را در جیب خود می گذارد، دولا می شود و از زیر کاسه ی ظرف شویی یک دستمال گرد گیری بیرون آورده و شروع به پاک کردن کفش های خود می کند. خانم استاکس از پله ها پایین می آید، از هال گذشته و وارد آشپزخانه می شود] مادر: البرت، دارم تو رو صدا می کنم. (او را می بیند) چی کار داری می کنی؟ آلبرت: هیچی مادر: آلبرت، نشنیدی این همه صدات کردم؟ داشتم از طبقه ی بالا صدات می کردم. آلبرت: کراوات منو ندیدی؟ مادر: به به چه خبره کفش و کلاه کردی؟ آلبرت: منظورت چیه؟ مادر: لباس نو پوشیدی؟ کفش تمیز می کنی! [آلبرت دستمال گرد گیری را سر جای خود زیر کاسه ی ظرف شویی می گذارد و شروع به وارسی گنجه و قفسه می کند] داری دنبال چی می گردی؟ آلبرت: کراواتم. اون راه راهه، آبی رنگه. مادر: لامپ اتاق مادر بزرگ سوخته آلبرت: برای چی؟ مادر: واسه همین داشتم صدات می کردم. رفتم تو، تا کلید برق رو زدم یه دفعه لامپ سوخت. [مادر ایستاده است به تماشای او که مشغول باز کردن کابینت ها و گشتن درون آن هاست.] آلبرت این اون شلوار خوبت نیس؟ چی شده که این شلوار خوبتو پوشیدی؟ آلبرت: هی مامان، کراوات من کجاس؟ آبیه، اون کراوات آبیم، کجاس؟ می دونی که کدومو می گم، اون آبی راه راهه، امروز صبح دادمش به تو. مادر: کراوات تو برای چی می خوای؟ آلبرت: می خوام ببندمش. صبحی دادمش به تو که یه اتو بهش بزنی. امروز صبح قبل از این که برم سر کار دادمش به تو، ندادم؟ [مادر به طرف اجاق گاز می رود، سبزی ها را هم می زند، در اجاق گاز را باز کرده و نگاهی به داخل آن می اندازد.] مادر: (با ملاطفت) خب دیگه، الان شامت حاضر می شه. می تونی شامتو که خوردی پی اش بگردی. حالا مث یه پسر خوب بشین سر میز. آلبرت: چرا باید بعدا دنبالش بگردم؟ تو همین حالاشم می دونی اون کجاس. مادر: آلبرت، اینی که می گم پنج دقیقه هم وقت نمی بره، بپر برو پایین و از توی زیرزمین یه لامپ بردار بیار، ببندش تو اتاق مادربزرگ، بدو آفرین. آلبرت: (با عصبانیت) من نمی فهمم تو واسه ی چی هنوز به اون جا می گی اتاق مادربزرگ. اون الان ده ساله که مرده. مادر: آلبرت! آلبرت: منظورم اینه که اون فقط یه اتاق پر از خرت و پرته، همش همین. مادر: آلبرت، تو خودت خوب می دونی که اصلا نباید این جوری راجع به مادر بزرگت حرف بزنی. آلبرت: من که راجع به مادر بزرگ حرفی نمی زنم... مادر: کم کم داری ناراحتم می کنی، برو اون کاری رو که گفتم انجام بده آلبرت: من هیچ کاری انجام نمی دم...

نویسنده: هارولد پینتر مترجم: رضا دادویی انتشارات: سبزان


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شبی بیرون از خانه و خاکستر به خاکستر" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل