کتاب سفر با اتوبوس مدرسه

کتاب سفر با اتوبوس مدرسه نوشته ی ژئانه کابرال و ترجمه ی زینب طاهری توسط نشر زعفران به چاپ رسیده است.

داستانِ این کتاب ماجرای اتوبوسِ زرد رنگِ بزرگی است که سرویس مدرسه ی ده بچه ی بازیگوش و با هوش می باشد. اتوبوس می خواهد بچه ها را به مدرسه برساند و در این بین هر کدام از بچه ها حیواناتِ مختلفی را همراه خود آوردند و می خواهند با آن ها در کلاسِ ” ببین و بگو ” شرکت کنند و درباره ی حیواناتشات حرف بزنند …

کتاب به گونه ای خلاقانه طراح شده است که اتوبوس در هر صفحه به صورت ملموس و برجسته وجود داشته باشد. شماره ی هر کودک چندین بار در داستان ذکر می شود تا در ذهن مخاطب حک و آن عدد به کودکان و مخاطبان آموزش داده شود. گروه سنی الف، ب بسیار علاقه مندِ شمردن هستند و چه بسا بهتر که شمردن اعداد را با خواندنِ شعر و داستان بیاموزند و بهتر در ذهنشان بماند تا تاثیر گزاری بیشتری داشته باشد. با این تفاسیر، این اثر یکی از بهترین کتاب ها برای آموزش شمارش به حساب می آید، همچنین با زیباترین تصویرگری کودکانه و طراحی خلاقانه برای سرگرمی کودکان همراه است و داستانی کوتاه دارد که از خستگی و زدگی کودک جلوگیری می کند. در نهایت لازم به ذکر است که جلد این کتاب نیز با جنسِ مقوای کارتنی یکی دیگر از ویژگی های خوب این کتاب به حساب می آید که با بودن در دسترس کودکان، به آن آسیبی وارد نمی شود.

 

برشی از متن کتاب

ریچل دوست دارد روی صندلی چهارم بنشیند. تا در اتوبوس باز می شود، جست می زند و سوار می شود. ریز ریز می خندد و به طرف صندلی اش می رود. چیزی با خودش آورده است که صدای خیلی قشنگی دارد. وقتی کیتی جلوی پارک سوار می شود. راننده ی اتوبوس صدای ” میو ” و ” بع بع ” می شنود. راننده می گوید: ” انگار سر و صدای حیوانات واقعی می آید. ” اما کیتی که روی صندلی پنجم نشسته است، فقط لبخند می زند. راننده ی اتوبوس صدای کسی را می شنود و توقف می کند. قد دَن خیلی بلند ست: به همین خاطر، خم می شود تا سوار اتوبوس شود. وقتی دن از کنار بچه ها رد می شود تا روی صندلی ششم بنشیند بچه ها صدای ” کواک کواک ” می شنوند. اتوبوس بیرون ایستگاه قطار می ایستد. بانی لی لی کنان سوار می شود. راننده ی اتوبوس با لبخند می گوید: ” روی صندلی هفتم بنشین. دارم خواب می بینم یا واقعاً گوش های خرگوش را دیدم؟ ” اتوبوس زرد مدرسه برای سوار کردن نفر هشتم، کنار دریاچه ای می ایستد که قایق ها توی آن در حرکت اند. راننده ی اتوبوس در را برای چارلی باز می کند. بوی ماهی توی اتوبوس می پیچد.

(با اتوبوس مدرسه در صفحه های کتاب حرکت کنید و بشمرید) نویسنده: سالی هاپگود تصویرگر: آندریا پترلیک مترجم: زینب طاهری انتشارات: زعفران