کتاب سفرون پری زرد (جادوی رنگین کمان 3)

کتاب سَفرون پری زرد، جلد سوم از مجموعه‌ی جادوی رنگین کمان نوشته‌ی دِیزی مِدوز و ترجمه‌ی شادی دبیری با تصویرگری جورجی ریپر توسط انتشارات زعفران به چاپ رسیده است.

‌چند روز از وقتی که ریچل و کریستی به ملکه‌ی سرزمین پریان قول داده بودند تا پری های گم شده‌ی رنگین کمان را پیدا کنند می گذشت و آنها فقط توانسته بودند روبی پری قرمز و اَمبر پری نارنجی را پیدا کنند و باید سَفرون، فِرن، اسکای،‌ایزی و هدر را هم پیدا می کردند. آنها مشغول گشت و گذار در اطراف رودخانه بودند که ریچل صدایی از داخل رودخانه شنید و فوری کریستی را صدا زد. کریستی به طرف او امد و به سمت رودخانه خم شد تا صدایی را که ریچل می گفت بشنود. ناگهان یک ماهی نقره ای از لابلای علف های کف رودخانه بیرون آمد و به دخترها گفت که دنبالش بروند! آنها خیلی خوشحال شدند، چون ملکه‌ی پریان گفته بود جادو خودش به سراغ آنها می آید و حالا ماهی نقره ای جادویی می توانست آن دو را به مکانی که می توانستند سفرون پری زرد را پیدا کنند، راهنمایی کند. آنها همراه پدر و مادر کریستی به طرف تپه ای که علامت های براق جادویی نشان می دادند به راه افتادند تا به سفرون برسند. وقتی نزدیک تپه رسیدند، با اینکه تابستان بود، باد سردی شروع به وزیدن کرد. کریستی متوجه شد بعضی از برگ های درختان قهوه ای شده اند و فهمید که اشباح خبیث جک فراست آن نزدیکی ها هستند و می خواهند جلوی بازگشت پری های رنگین کمان به سرزمین پری ها را بگیرند و این کار ریچل و کریستی را خیلی سخت می کرد.

داستانی جادوی رنگین کمان در جلدهای مختلف با موضوعات گوناگون به چاپ رسیده است. داستان درباره‌ی کریستی تیت و ریچل واکر است که یک راز مشترک دارند؛ آن ها طی اتفاقی به سرزمین پریان رفته و پری های زیادی را دیده اند؛ در سرزمین پریان هر گروه از پری ها مسئولیتی بر عهده دارند. گروهی کارهای مربوط به جشن ها را انجام داده و به پری های میهمانی معروفند، گروهی به وضعیت آب و هوایی می رسند و پری های آب و هوا نام دارند و... هر کدام از پری ها برای انجام کارشان یک وسیله‌ی جادویی دارند. اما جک فراستِ بدجنس که دشمن پری هاست، برای این که در کار آن ها اشکال ایجاد کند، اشباح خبیثی را سراغ پری ها می فرستد تا همه چیز را به هم ریخته و ابزار جادویی پری ها را بدزدند. کریستی و ریچل برای کمک به پری ها  کارهای زیادی انجام می دهند که داستان هر جلد را تشکیل می دهد. در این سری می خوانیم که جک فراست با استفاده از نیروی خود، پری های رنگین کمان را جادو کرده و هریک از آنها را به گوشه ای از جزیره‌ی جادوی باران فرستاده است. در سرزمین پریان همه چیز رنگ خود را از دست داده و خاکستری شده است. ملکه‌ی پریان از ریچل و کریستی خواسته هر چه زودتر پری ها را پیدا کنند تا مشکلات پیش آمده در سرزمین پریان را حل کند.

فهرست

زنبور وحشی کندوی جادویی دوستان زنبوری پری فراموش کار کار خوب کوئینی جادوی پری به کمک کوئینی می آید

برشی از متن کتاب

ریچل که احساس می کرد قلبش به تپش افتاده است گفت: «ممکن است رودخانه ما را به پری زرد برساند.» ریچل و کریستی راز مخصوصی داشتند. آن ها به پادشاه و ملکه ی سرزمین پریان قول داده بودند پری های گم شده ی رنگین کمان را پیدا کنند. جادوی جک فراست، پری های رنگین کمان را به گوشه و کنار جزیره ی جادوی باران فرستاده بود. به همین دلیل، سرزمین پریان سرد و خاکستری رنگ شده بود و تا زمانی که هفت پری رنگین کمان پیدا نمی شدند و به سرزمین شان بر نمی گشتند همه چیز خاکستری باقی می ماند. ماهی نقره ای رنگی از لابه لای علف های سبز درخشان کف رودخانه جستی به بیرون زد و گفت: «دنبال ما بیایید ... دنبال ما بیایید ...» ریچل و کریستی به هم لبخندی زدند. تیتانیا، ملکه ی پریان به آن ها گفته بود که جادو خودش به سراغ شان می آید. دخترها سرگرم تماشای رودخانه بودند، که پدر و مادر کریستی هم از راه رسیدند. آقای تیت پرسید: «حالا از کدام راه باید بریم؟ مثل این که شما دو تا راه را بلدید.» کریستی به تپه ی خاکی اشاره کرد و گفت: «بیایید از این طرف برویم.» همگی به راه افتادند. مرغ ماهی خواری به رنگ آبی درخشان از شاخه ی کوچکی که روی آن نشسته بود، پر کشید. پروانه ها در مسیر آن ها مثل جواهراتی درخشان در لا به لای نی ها این طرف و آن طرف می پریدند. مادر کریستی گفت: «همه چیز در جزیره ی جادوی باران فوق العاده زیبا است. خوش حالم که هنوز پنج روز از تعطیلات مان باقی مانده.» ریچل در این فکر بود که هنوز باید پنج پری رنگین کمان، یعنی سفرون، فرن، اسکای، ایزی و هدر را پیدا کند. روبی پری قرمز و امبر، پری نارنجی در دیگ انتهای رنگین کمان جای شان امن بود...      

(کتاب های زعفرانی) نویسنده: دیزی مدوز مترجم: شادی دبیری تصویرگر: جورجی ریپر انتشارات: زعفران