loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب سفرهای گالیور (داستان های کلاسیک)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب سفرهای گالیور نوشته ی جاناتان سوئیف، تصویرگری نیک هریس و ترجمه ی مهسا طاهریان توسط انتشارات پینه دوز به چاپ رسیده است.

" لموئل گالیور " فیزیکدانی است که به خاطر وضعیت بد مالی اش و پس از مشورت با همسرش تصمیم می گیرد به سفر دریایی برود. در این سفر دریایی کشتی بر اثر طوفان شکست و گالیور و چند نفر دیگر با کشتی نجات به سمت جزیره ای رفتند. ولی امواج بزرگ قایق را واژگون کرده و فقط گالیور به جزیره رسید. او خوابید و وقتی بیدار شد متوجه شد انسان های کوچکی روی بدن او راه می روند و او را با طناب بسته اند. او سعی کرد طناب ها را باز کند و خودش را آزاد کند، ولی آدم کوچولوها به او تیر اندازی کردند. آدم کوچولوها او را به شهر خود بردند و به او غذا دادند و او توانست امپراطور را ببیند. او را به معبد که بزرگ ترین ساختمان شهر بود بردند و آنجا محل سکونت او شد. بلاخره امپراطور زنجیر پاهای او را باز کرد و او توانست در شهر گردش کند و شهر را ببیند. او به کاخ رفت و با همسر امپراطور ملاقات کرد و متوجه شد مردم لی لی پوت با مردم جزیره بلفوسکو بر سر خوردن تخم مرغ اختلاف دارند. آن ها می خواستند به لی لی پوت حمله کنند. گالیور قول داد به آن ها کمک کند. او ...

کتاب مصور و رنگی است و تصاویر متناسب با متن طراحی شده است.

 


برشی از متن کتاب


برگشت به خانه برای همین به ساحل رفتم و یکی از کشتی های امپراطور را برداشتم و لباس هایم را در آن گذاشتم تا خیس نشود و همان طور که داشتم شنا می کردم آن ها را هم با خود به سمت بلفوسکو می کشیدم. پادشاه بلفوسکو و مردمانش از دیدن من بسیار شادمان شدند. آن ها با من مهربان بودند و من هم ان ها را دوست داشتم اما نمی خواستم که تمام عمرم را آن جا باشم. یک روز توی دریا قایق بزرگی را دیدم که غرق شده بود. از پادشاه خواستم تا افرادش را با تعدادی کشتی در اختیار من قرار دهد تا بتوانم آن را بکشم و به ساحل بیاورم و بعد از تعمیر سوار آن شده و به خانه برگردم. پادشاه دویست نفر را برای کمک به من فرستاد تا قایق را به ساحل بیاورم. بعد باید برای آغاز سفر طولانی ام به سوی خانه آماده می شدم. بهترین پارچه ی کتانِ آدم کوچولو ها از نازک ترین دستمال های ماهم نازک تر بود. بنابراین سیزده پارچه را پانصد کارگر به هم وصل کردند تا دو بادبان آماده شد. من با پیچیدن ریسمان ها و طناب ها نازک و کلفت به هم، مقداری طناب آماده کردم و با کمک نجارهای امپراطور، دکل و پارو ساختم و از سنگ بزرگ و سنگینی هم که در ساحل پیدا کرده بودم، به جای لنگر استفاده کردم. وقتی همه چیز آماده شد، آذوقه ها را روی عرشه انبار کردم. همچنین تعدادی گاو و گوسفند زنده ی کوچک برداشتم تا به خانواده ام نشان دهم. دوست داشتم چند تا از آدم کوچولو ها را هم همراهم ببرم اما امپراطور اجازه ی چنین کاری را نداد. آماده کردن قایق نزدیک به یک ماه طول کشید. وقتی همه چیز کاملا آماده شد، من راه افتادم. دو روز بعد کشتی بزرگی را دیدم و

نویسنده: جاناتان سوئیفت مترجم: مهسا طاهریان انتشارات: پینه دوز


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب سفرهای گالیور (داستان های کلاسیک)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل