loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب سفرهای سندباد (قصه‌های پندآموز)

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره کتاب سفرهای سندباد

داستان سفرهای سندباد از قصه‌های کهن می باشد که از دیرباز در میان مردم روایت شده است و تقریبا همه با آن آشنایی دارند وسرشار از داستان‌های پندآموز و نکات آموزشی است. در این اثر داستان‌ها به زبانی ساده و امروزی روایت شده تا برای کودکان و نوجوانان جذاب‌تر و راحت‌تر باشد. سندباد نام مرد فقیری بود که در بغداد باربری می کرد؛ او مجبور بود برای گذراندن زندگی و درآوردن لقمه نانی وسایل سنگینی را جا به جا کند.

سندباد از این کار خیلی خسته شده بود چون این کار برای او آن هم در گرمای زیاد بغداد طاقت فرسا شده بود؛ اما تا گرسنه می‌شد مجبور بود دوباره کار کند. یک روز که بار خیلی سنگینی را حمل می‌کرد و می‌رفت به خانه‌ای رسید که جلوی آن آب و جارو شده بود؛ باد که روی خاک نم زده وزید؛ خنکای صورت سندباد خورد. او تصمیم گرفت روی سکوی کنار در خانه استراحت کند.

همین که نشست، پسر جوانی از خانه بیرون آمد و او را به داخل دعوت کرد. سندباد اول قبول نکرد و لی بعد جوان به او گفت که کسی را می‌فرستند تا به صاحب بار خبر دهد به همین خاطر او قبول کرد. سندباد داخل شد، تمام خانه پر شده بود از عطر غذا و همه در حال شادی و خوشحالی بودند. همه چیز آنجا فراهم بود از نوشیدنی‌های خوشمزه تا شیرینی‌های رنگارنگ و چند نفر با سازهای مختلف می نواختند و آواز می خواندند. صاحب خانه از سندباد خواست تا نزدیکش برود و آنجا بنشیند و ...

برشی از کتاب سفرهای سندباد

اسب‌های زیبا
نور خورشید به شدت به من می تابید و گرمایش من را اذیت می‌کرد. چند ساعت همان ‌طور روی تنه‌ی درخت به اطراف نگاه می‌کردم تا شاید کشتی‌ای ببینم و با داد و فریاد بخواهم من را هم همراه خود ببرند؛ اما هیچ اثری از آن کشتی نبود. کم‌کم داشت هوا تاریک می‌شد.
خسته و بی‌حال روی درخت خوابدم. درخت همراه موجهای آب این طرف و آن طرف می‌رفت.
آن شب در میان دریا ماندم. وقتی صبح چشم‌هایم را باز کردم از دور دیدم خشکی پیدا شده.
چشم‌هایم را مالیدم فکر می‌کردم دارم خواب می‌بینم؛ اما نه! من به منطقه‌ای سرسبز رسیده بودم. با خوشحالی پاهایم را در آب تکان دادم و شنا کنان به سمت خشکی حرکت کردم.
هرچه نزدیک‌تر می‌شدم خوشحال‌تر می شدم چون می فهمیدم این یک رویا و خواب نیست و من به زودی نجات پیدا خواهم کرد.
در کنار ساحل درختان زیادی شاخ و برگ‌های شان را درون آب دریا ریخته بودند.

کتاب سفرهای سندباد از مجموعه قصه‌های پندآموز اثر زهرا عبدی توسط انتشارات هنارس به چاپ رسیده است.

 

 

  • نویسنده: زهرا عبدی
  • انتشارات: هنارس

 

 


مشخصات

  • نویسنده زهرا عبدی
  • نوع جلد سخت
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 19
  • سال انتشار 1397
  • تعداد صفحه 228
  • انتشارات هنارس

زهرا عبدی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب سفرهای سندباد (قصه‌های پندآموز)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل