کتاب سرباز حلبی شجاع و 26 داستان دیگر

کتاب سرباز حلبی شجاع و 26 داستان دیگر از مجموعه ی 133 داستان دوست داشتنی دنیا با بازنویسی و تصویرگری سارا کورتلود، ویکتوریا پارکر، سوزانا دیوید سون و دیگران، ترجمه ی محبوبه نجف خانی از سوی انتشارات زعفران به چاپ رسیده است.

کتاب فوق شامل 27 داستان کوتاه، آموزنده و بسیار سرگرم کننده با عناوینی چون: رامپلستیلتسکین، روباه و کلاغ، روباه و لک لک، ریپ ون وینکل، ریکی کاکلی، زن غول، زیبای خفته، سرباز حلبی شجاع، سفید برفی و قرمز گلی، سفید برفی و هفت کوتوله، سگ طماع، سنگ تراش، سه آرزو، سه بچه خوک، سه بز نر حاضر جواب، سوپ سنگ، سیندرلا، شاه پرنده ها، شاه ریش بزی، شاه میداس، شاهزاده خانم و نخود، شاهزاده قورباغه، شاهزاده ی خوشبخت، شاهزاده ی دو سانتی متری، شاهزاده فندق شکن و شلغم غول پیکر می باشد که برای گروه سنی "ب و ج" تالیف شده است. یکی از داستان ها با عنوان "سرباز حلبی شجاع" ماجرای پسر کوچولویی را روایت می کند که یک جعبه پر از سربازهای حلبی دارد. یکی از سربازها فقط یک پا دارد و به نظر پسرک او سرباز بسیار شجاعی است که پایش را در جنگ از دست داده؛ پسر بچه سرباز یک پا را مقابل قلعه ی اسباب بازی اش می گذارد تا از آن محافظت کند. سرباز یک پا به داخل قلعه نگاه می کند و ناگهان چشمش به عروسک زیبایی که لباس باله به تن دارد، می افتد. عروسک دست هایش را بالای سرش برده و به طرز زیبایی روی یک پا ایستاده بود. سرباز با خودش فکر می کند که چون دختر مثل خودش یک پا دارد می تواند همسر مناسبی برای او باشد. بنابراین تصمیم می گیرد پیش دخترک رفته و با شجاعت از او خواستگاری کند اما در همین لحظه پسر بچه سرباز را از جایش برمی دارد و پشت پنجره می گذارد. ناگهان باد شدیدی می وزد و سرباز حلبی از پنجره روی پیاده رو می افتد. سرباز حلبی در یک لحظه با خودش فکر می کند که همه ی آرزوهایش نقش بر آب شده اما ...

مجموعه‌ی 133 داستان دوست داشتنی دنیا همان طور که از نامش پیداست، مجموع 133 قصه‌‌ی زیبا را از میان افسانه های مشهور دنیا گلچین کرده و در چندین جلد مختلف برای کودکان و نوجوانان به چاپ رسانده است. این کتاب گنجینه ای است از دوست داشتنی ترین و به یاد ماندنی ترین افسانه ها و اسطوره های جهان، قصه های حیوانی و داستان های بومی سرزمین های دور دست از افسانه های مشهوری چون سیندرلا، سفید برفی، جک و لوبیای سحر آمیز گرفته تا افسانه های جدیدتری چون پری دریایی، دخترک کبریت فروش و شاهزاده‌ی خوشبخت. در این مجموعه‌ی بی نظیر، کودکان با قهرمانان افسانه ای و اسطوره های جهان همراه شده و پا به پای شخصیت های مشهور داستان به ماجراجویی می پردازند.

 

فهرست

رامپلستیلتسکین روباه و کلاغ روباه و لک لک ریپ ون وینکل ریکی کاکلی زن غول زیبای خفته سرباز حلبی شجاع سفید برفی و قرمز گلی سفید برفی و هفت کوتوله سگ طماع سنگ تراش سه آرزو سه بچه خوک سه بز نر حاضر جواب سوپ سنگ سیندرلا شاه پرنده ها شاه ریش بزی شاه میداس شاهزاده خانم و نخود شاهزاده قورباغه شاهزاده ی خوشبخت شاهزاده ی دو سانتی متری شاهزاده فندق شکن شلغم غول پیکر

برشی از متن کتاب

ریکی کاکلی تا چشمش به نوزاد تازه به دنیا آمده اش افتاد، فریاد زد: «وای چقدر زشت است! امکان نداره این پسر من باشد!» قابله که از پریان بود آه کشید. حقیقت داشت. دماغ نوزاد به قدری بزرگ و قرمز بود که تمام صورت ریزه میزه ی او را پوشانده بود. چشم هایش چپ بود، پشتش قوز داشت و یکی از پاهایش کوتاه تر از آن یکی بود. بدتر از همه این که کچل بود و فقط کپه ای مو روی فرق سرش داشت. پری قابله ملکه را دلداری داد: «به قیافه ی پسر کوچولی تان اهمیت ندهید بانوی من، به شما قول می دهم که وقتی پسرتان بزرگ شد باهوش تر، بانمک تر و زیباتر از آدم های دیگر بشود و همه عاشقش بشوند. تازه من می خواهم هدیه ای به او بدهم. می خواهم به او قدرتی بدهم که عاشق هر دختری می شود، او را به اندازه ی خودش باهوش کند تا از زندگی در کنار آن دختر خسته نشود ... خب، حالا می خواهید اسم پسر کوچولویتان را چه بگذارید؟» ملکه به این نتیجه رسید که پسرش به هر شکلی که باشد به هر حال او دوستش دارد و گفت: «اسمش را می گذارم ریکی ... او ریکی کوچولوی کاکلی من است.» مدت زیادی نگذشته بود که ملکه ی کشور همسایه دو دختر دو قلو به دنیا آورد. اولین دختر کوچولویی که به دنیا آمد به قدری زیبا بود که ملکه اولش فکر کرد که دارد به فرشته ی کوچولویی نگاه می کند که از بهشت آمده است اما هر قدر دختر اول زیبا بود دختر دومی زشت بود.» پری قابله که همان پری بود که ریکی را به دنیا آورده بود گفت: «وای خدا باید به شما بگویم که دختر اول شما وقتی بزرگ بشود بسیار کودن و ابله می شود. دختر دوم شما زشت می ماند اما به قدری باهوش می شود که کسی متوجه زشتی اش نمی شود.» ملکه خیالش راحت شد که دختر کوچکش سرنوشت خوبی پیدا خواهد کرد اما خیلی نگران دختر اولش شد و پیشنهاد کرد: «نمی شود کمی از هوش دختر دومی را بدهیم به دختر اولی؟» پری قابله جواب داد: «این کار از قدرت من خارج است. اما می توانم او را زیباترین دختر جهان کنم. تازه، یک هدیه هم به او می دهم، هدیه ام این است که او عاشق هر پسری شود آن پسر را به اندازه ی خودش زیبا کند تا هرگز از نگاه کردن به آن پسر خسته نشود.» تقریبا شانزده سال گذشت. درست همان طور که پری قابله گفته بود، هر دو شاهزاده خانم بزرگ شدند. غریبه ها اول مجذوب زیبایی شاهزاده خانم بزرگ تر می شدند، اما خیلی زود بعد از مدتی جا می زدند. چون باز کردن سر صحبت با شاهزاده خانم درست مثل کندن مزرعه با قاشق کار سختی بود.    

(133 داستان دوست داشتنی دنیا) ( و 26 داستان دیگر) (کتاب های زعفرانی) بازنویسی و تصویرگر: سارا کورتلود - ویکتوریا پارکر - سوزانا دیوید سون و ... مترجم: محبوبه نجف خانی انتشارات: زعفران