کتاب اعترافات هولناک لاک پشت مرده | مرتضی برزگر
120,000 تومان
محصولات مرتبط
کتاب صوتی چهل نامه ی کوتاه به همسرم | نادر ابراهیمی
15,000 تومان
کتاب تاکسی سواری | سروش صحت
170,000 تومان
کتاب سفر کوانتومی وال تنها | ایمان سرورپور
150,000 تومان
کتاب ترقوه | سید سجاد ابطحی
119,000 تومان
کتاب وغ وغ ساهاب | صادق هدایت
150,000 تومان
کتاب ملکوت
45,000 تومان
کتاب شومنامه تبر نقره ای | بهزاد قدیمی
83,000 تومان
کتاب دودمان | محمود دولت آبادی
145,000 تومان
کتاب جاودانگان | رضا جولایی
72,000 تومان
درباره‌ی کتاب سجاده و صلیب اثر هما پوراصفهانی
کتاب سجاده و صلیب، داستانی پرفراز و نشیب و حکایت عاشقانه‌ای را برای مخاطب روایت می‌کند؛ شخصیت اصلی این داستان ایرانی، قصه‌ی، "ژولیت"، دختری جوان و زیبا است که همراه با پدر و مادر مسیحی‌اش در تهران، روزگار می‌گذراند. وی برادری نیز به نام "رابرت" دارد که در خانه‌ای اجاره‌ای و به دور از خانواده‌اش، زندگی می‌کند.
در ابتدای رمان می خوانیم، ژولیت به تازگی در دانشگاه و رشته ی مورد علاقه اش پذیرفته شده و از همین روی، پدرش در قبال این موفقیت، ماشینی را به او هدیه داده و دختر قصه را غرق در شادی وصف ناپذیری می کند. بالاخره با آغاز اولین روز کلاس های دانشگاه، ژولیت سوار بر ماشین خود، به سمت دانشگاه حرکت کرده و در میانه های راه با مزاحمت پسری به نام "رامین" مواجه می گردد. وی، به دنبال مزاحمت های پسر مذکور و بر اثر بی احتیاطی، دقیقا مقابل ساختمان دانشگاه، با خودروی "فرنوش" و "کوروش"، خواهر و برادری مسلمان که از قضا هم دانشگاهی ژولیت نیز هستند، تصادف می کند.
در این هنگام، کوروش از ماشین خود پیاده شده، با خشم به سوی ژولیت رفته و او را مورد مواخذه قرار می دهد. مشاجره های لفظی این دختر و پسر، به نزاع بزرگی تبدیل گشته و توجه مسئولین حراست دانشگاه را به سوی خود جلب می نماید. با ورود مسئولان حراستی به صحنه ی تصادف، ژولیت و فرنوش و کوروش، با ماجراهایی غیر قابل پیش بینی و پرکشش رو به رو شده و مسیر زندگی شان به کلی دست خوش تغییر می شود.
بخشی از کتاب سجاده و صلیب
توی تخت خواب وول می زدم، اما همه ی حواسم اون پایین وسط حیاط بود، می دونستم باید کپه ی مرگمو بذارم تا بتونم زود بیدار شم و به کارم برسم، اما کو خواب؟ چیزی که از چشمام فرار یشده بود و اصلا هم قصد نداشت خودشو به پلکای من تسلیم کنه. بی اراده از جام بلند شدم و برای هزارمین بار خیز گرفتم سمت پنجره، می خواستم مطمئن بشم سر جاشه. ماشین اسپرت سفید رنگ پارک شده وسط حیاط، هدیه ای بود برای اون همه خرخونی که کرده بودم.
دلم ضعف می رفت براش! دوست داشتم شیرجه برم پشت فرمونش. سوئیچش رو یک ساعت پیش گرفته بودم، ساعت دوازده شب و پاپا اجازه نداد باهاش حتی یه بوق هم بزنم. اونم به بهونه ی این که همسایه ها ممکنه شاکی بشن، اما می دونستم که می ترسه گازش رو بگیرم و بزنم از خونه بیرون. در هر صورت دلیلش هر چی که بود، منو حسرت به دل گذاشت. آی از سر ناچاری کشیدم و دوباره رفتم سمت تخت خوابم. تا خود صبح از هیجان خوابم نمی برد، دم دمای صبح بود که خواب چشمامو خمار کرد و تونست ببندتشون وگرنه من دل از پنجره و زل زدن به ماشین عروسکم نمی کندم! جالبی کار این جا بود که از دست خودم هم حرص می خوردم و هی زیر لب غر می زدم:
- ندید بدید بدبخت! بگیر بکپ دیگه! چه ذوقی در می کنه برای یه ماشین!
ساعت دو بعداز ظهر بود که بالاخره بیدار شدم. دو بار به ساعتم نگاه کردم تا مطمئن شدم درست دیدم، ولی درست بود!!! نه به اون شوق و ذوقم نه به این خوابیدنم تا لنگ ظهر! نفهمیدم چطور از جا پریدم، شیرجه زدم توی حموم، دوش گرفتم و حاضر شدم. ساعت چهار کلاس داشتم، روز اول دانشگاه آدم دیر برسه نوبره والا! رفتم پشت پنجره، می خواستم باز مطمئن بشم ماشینم سر جاشه. با دیدنش لبخند روی لبام سر خورد و نگام چرخید سمت ساعت مچیم. حسابی دیرم شده بود.
بی خیال پنجره شدم و رفتم جلوی اینه. تند تند موهامو با یه دست درست کردم زیر مقنعه و با او دستم سعی کردم کلاسورم رو زیر بغلم نگه دارم. از زور هیجان داشتم خفه می شدم! هم رشته ی مورد علاقه ام پذیرفته شده بودم، هم پاپا به قولش عمل کرده و برام ماشین مورد علاقه ام رو خریده بود! موهای بلوطی رنگم مدام از زیر دستم فرار می کردن و باز می ریختن بیرون. با حرص غر زدم:
- مثل موی گربه! آخرم همین روز اولی اخطار می گیرم!
داشت دیرم می شد. خدارو شکر که مامی رفته بود با دوستانش استخر و نبود که بهم غر بزنه وگرنه چه غر تو غری می شد. خودم که غر می زدم، مامی هم غر می زد، این وسط رابرت هم زنگ می زد، دو تا غر هم اون می زد، دیگه عالی می شد! مامی بیچاره بیش تر از خودم برای دانشگاه رفتن استرس داشت. می دونستم اگر رابرت هم خونه بود، اونم می شد قوز بالا قوز! همون بهتر که ما رو آدم حساب نکرد و رفت برای خودش خونه اجاره کرد. پاپا هم که نبود. خداییش من توی این خونه چه صفایی داشتم برای خودم! تنها، صفا سیتی منگوله! فقط حیف ...
کتاب سجاده و صلیب به قلم هما پوراصفهانی توسط انتشارات سخن به چاپ رسیده است.
- نویسنده: هما پوراصفهانی
- انتشارات: سخن
هما پوراصفهانی
امروزه برخی از رمان های ایرانی، بسیار مورد توجه قرار گرفته‌اند و طرفداران زیادی در رده های سنی مختلف یافته‌اند. در این مطلب به معرفی یکی از نویسندگان جوان کشورمان با قلمی خواندنی و متفاوت خواهیم پرداخت: «هما پور اصفهانی». 
هما پور اصفهانی کیست؟
هما پوراصفهانی رمان‌نویس و روان‌شناس پرتلاش و توانای معاصر ایرانی در 12 اسفند ماه 1369 در اصفهان متولد شد. هما پور اصفهانی مؤلف چندین رمان در ژانرهای عاشقانه، اجتماعی و آرمانگرایانه است که با استقبال خوبی از طرف مخاطبان، خصوصاً نسل جوان مواجه شده است. از جمله آثار هما پوراصفهانی می‌توان به رمان‌های معروف سیگار شکلاتی، قرار نبود، سجاده و صلیب و استایل اشاره کرد. در ادامه با بخش‌هایی از بیوگرافی هما پوراصفهانی آشنا خواهیم شد.
زندگی نامه هما پوراصفهانی
هما پوراصفهانی در خانواده‌ای اصفهانی متولد شد. او فرزند چهارم خانواده بود و از کودکی علاقه زیادی به خواندن کتاب‌های رمان داشت. هما پوراصفهانی فعالیت نویسندگی‌اش را از سن 10 سالگی آغاز کرد. در ابتدا نوشته‌های خود را در سایت‌های نویسندگی و گفت‌وگو همچون «نود و هشتیا» با دیگران به اشتراک می‌گذاشت و طبق گفته خودش این مسأله یکی از بهترین اتفاقات زندگی و از دلایل اصلی موفقیتش محسوب می‌شود چرا که باعث شد با نقاط ضعف و قوت نوشته‌های خود آشنا شود.
در نهایت پوراصفهانی بواسطه‌ی تشویق نزدیکان خصوصاً بردار و مادرش و انگیزه و تلاش‌های خودش و با وجود تجربه و سن و سال کم، توانست آثار جذابی را به رشته تحریر درآورد. اولین اثر این نویسنده جوان توانا، رمان آسمان نگاهت است. هما پور اصفهانی دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته روان‌شناسی است و در حال حاضر در اصفهان سکونت دارد. 
مطالعه‌ی بیشتر: آثار و زندگی نامه بزرگ علوی
کتاب های هما پور اصفهانی
- کتاب شام مهتاب
- کتاب سیگار شکلاتی
- کتاب سجاده و صلیب
- کتاب شکلات تلخ
- کتاب قرار نبود
- کتاب اوراکل
- کتاب استایل
- کتاب ذهن خالی
- کتاب اسپرسو
آثار برجسته و معروف هما پوراصفهانی
همان‌طور که اشاره شد، هما پوراصفهانی آثار جذابی را به رشته تحریر در آورده است که بسیاری از این آثار جایگاه خود را در میان آثار پرفروش پیدا نموده‌اند. در این بخش به برخی از آثار هما پوراصفهانی اشاره می‌نماییم.
کتاب سیگار شکلاتی
کتاب سیگار شکلاتی، ماجرای زندگی سه شخصیت اصلی است که آشنایی، علاقه و هدف مشترک آن‌ها برای نابود کردن یک باند تولید مواد مخدر، ماجرا‌های عجیب و هیجان‌انگیزی را برایشان رقم می‌زند. «شهراد»، مردی خسته و تنها با گذشته‌ای تلخ و سراسر رنج که می‌کوشد علاوه بر نجات خودش از گمراهی، مانع سقوط سایرین شود. «سارا»، دختری قوی با افکار بلند که مایل است مستقل باشد و روی پای خود بایستد و تنها دغدغه‌اش، گرفتن انتقام از مسبب رنج‌های زندگی گذشته‌اش است. و «اردلان»، پسری شجاع و فداکار که هدف مشترکش با شهراد، او را به این رابطه صمیمانه پیوند می‌دهد و زندگی‌اش را متحول می‌سازد.
کتاب قرار نبود
کتاب قرار نبود، اثر هما پوراصفهانی در سال 1394 منتشر شد. این رمان روایت زندگی دختری به نام «ترسا» است که پس از رد شدن در کنکور، تصمیم می‌گیرد به خارج از کشور مهاجرت نماید. اما تجربه‌ی تلخ پدرش از فرستادن خواهر ترسا به خارج از کشور، باعث مخالفت شدیدش با تصمیم ترسا می‌گردد.
ترسا چاره این کار را در ترتیب دادن یک ازدواج صوری می‌بیند. این راهکار او را به سمت پسر جوانی سوق می‌دهد که او نیز علی رغم داشتن موقعیت اجتماعی و تحصیلات خوب، به دنبال یک ازدواج صوری برای ر‌هایی از فشار‌های خانواده است. این آشنایی در بردارنده‌ی اتفاقات جذاب و مهیج راجع به نسل امروز جامعه است. داستانی سراسر شور که هر لحظه‌اش یادآور اشتیاق به زندگی است.
کتاب سجاده و صلیب
کتاب سجاده و صلیب، روایت زندگی دختری مسیحی با اصالتی ایرانی به نام «ویولت» است که قبلاً در فرانسه زندگی کرده و حالا به همراه خانواده‌اش به ایران بازگشته است. ورود به دانشگاه موجب آشنایی ویولت با خواهر و برادری مذهبی به نام‌های «ارگل» و «آراد» می‌شود. ویولت رابطه صمیمانه‌ای با ارگل برقرار می‌کند. اما جهان‌بینی و عقاید متفاوت آراد و ویولت، باعث کشمکش و نزاعی طولانی مبان آن دو می‌شود و زندگی‌شان را با تحولات و مسائل تازه‌ای مواجه می‌سازد. حکایتی از شور و دلدادگی که تمامی موانع را از میان برمی‌دارد.
کتاب استایل
کتاب استایل، اثر همکاری مشترک هما پوراصفهانی و «دنیا منصوری»، روایتگر داستان زندگی «روژین» است، دختر طراحی که شکست‌هایش او را مجبور به مهاجرت از ایران می‌کند. روژین به استانبول نزد مادرش که در آنجا اقامت دارد، می‌رود تا بلکه بتواند تحولی در زندگی و روحیه خود ایجاد نماید. وی در شرکتی مشغول به کار می‌شود. این شغل موجب آشنایی‌اش با پسری به نام «بهراد» می‌گردد که از همان اوایل، مشکلات زیادی را برای روژین رقم می‌زند و موجبات تنش و مشکلاتی را برای آن‌ها فراهم می‌سازد. اما به مرور این رابطه وارد فصل جدیدی از دوستی و صمیمیت گردیده و ماجراهایی را برای آن‌ها رقم می‌زند. استایل رمانی ساده و روایتی هیجان‌انگیز از رؤیا‌ها، اهداف و ماجرا‌های عاشقانه است.
بهترین کتاب هما پوراصفهانی
کتاب سیگار شکلاتی در سال 1395 منتشر شد. این رمان آخرین اثر منتشر شده هما پوراصفهانی با ژانری عاشقانه، ماجراجویانه و رویکردی فرهنگی اجتماعی است که می‌توان آن را قوی‌ترین و بهترین کتاب هما پوراصفهانی محسوب کرد. هما پوراصفهانی در این کتاب، پیشرفت نویسندگی و قلم شیوا و جذاب خود را به رخ خوانندگان کشیده است. این رمان عامه‌پسند دارای محتوایی دقیق و واقع‌گرایانه است که نسبت به سایر آثار نویسنده، شخصیت‌پردازی قدرتمندتری دارد. استقبال بی‌نظیر از این رمان باعث شده که بارها و بارها به تجدید چاپ برسد. 
خرید کتاب های هما پور اصفهانی از کتابانه
برای آشنایی و خرید کتاب های هما پوراصفهانی می‌توانید به فروشگاه اینترنتی کتاب کتابانه مراجعه نمایید. کتابانه امکان دسترسی سریع و آسان به مجموعه کاملی از بهترین آثار هما پوراصفهانی را برای علاقه‌مندان به رمان‌های عاشقانه، اجتماعی و آرمانگرایانه در سراسر کشور فراهم ساخته است. در هر کجای کشور که باشید، می‌توانید کتاب‌های مورد علاقه خود را با بهترین قیمت و به‌صورت غیرحضوری سفارش دهید و درب منزل تحویل بگیرید.
سؤالات متداول بهترین کتاب های هما پوراصفهانی کدامند؟ از جمله آثار معروف هما پوراصفهانی می‌توان به رمان‌های سیگار شکلاتی، قرار نبود، سجاده و صلیب و استایل اشاره کرد. سبک نویسندگی هما پوراصفهانی چیست؟ هما پوراصفهانی بیشتر رمان‌های خود را در ژانرهای عاشقانه و آرمانگرایانه با درون‌مایه‌ای اجتماعی و راجع به نسل امروزی نوشته است.
۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران