loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب رویای دویدن | انتشارات پرتقال

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
208,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب رویای دویدن نوشته ی وندلین وَن درانن و ترجمه ی آناهیتا حضرتی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

این کتاب داستان " جسیکا کارلایل " نوزده سالِ را تعریف می کند. جسیکا یک دونده است . او معتقد است که دوندگی دیگر قسمتی از هویتش شده و شغلش به حساب نمی آید. دویدن تنها چیزی است که جسی می خواهد و بهش اهمیت می دهد. او از وقتی که در یکی از مسابقه های، دو شرکت کرد واقعا عاشقش شده است . وقتی که لذت شکست دادن حریف ها را چشید یا وقتی که که باد روی گونه ها و لابه لای موهایش هنگام دویدن می پیچید. اما حالا افتاده روی تخت بیمارستان و دستش از هر چیزی کوتاه است. دیگر نمی تواند بدود، قدرت روبه رو شدن با واقعیت را ندارد و همه چیز برایش سرد است. دکتر " ولز " یکی از پاهای او را که در اثر تصادف از بین رفته را قطع کرده است. برای یک دونده چه چیزی مهم تر از یک پای سالم است؟ جسی دیگر همه امید خود را برای خوب شدن پایش از دست داده و دیگر به حرف های امید بخش مادر و پدرش گوش نمی دهد. اما در عین حال خود را قوی نشان می دهد و تنها کسی که می تواند با او راحت باشد " فیونا " صمیمی ترین دوستش است که می تواند کنارش یک دل سیر گریه کند. نمی داند چند روز است که روی تخت بیمارستان افتاده اما می داند که دلش نمی خواهد به حرف های دکتر فیزیوتراپی گوش کند و شاید هم با خودش لج کرده و سعی دارد کارهایش را خودش انجام دهد این چند روز برایش یک عمر گذشته تا این که...

 


برشی از متن کتاب


زندگی ام به آخر رسیده! بعد از همه ی رویاهای شیرینی که مورفین برایم آورد، واقعیت عین یک کابوس انتظارم را می کشید. واقعیتی که توان رو به رو شدن با آن را ندارم. آن قدر گریه می کنم تا خوابم ببرد. ای کاش وقتی از خواب بیدار می شوم، همه چیز تمام شده باشد. ولی هربار که بیدار می شوم، همین کابوس را توی بیداری می بینم! مامان زیر گوشم می گوید: هیسسس. آروم باش. همه چی درست می شه. ولی چشم هایش ورم کرده و قرمز شده. معلوم است چیزی را که می گوید باور ندارد. ولی بابا نه، حتی سعی نمی کند الکی به من دروغ بگوید. چه فایده ای دارد؟ بابا خوب می داند چه بلایی سرم آمده. همه ی آرزوها، رویاها، زندگی ام... همه چیز به آخر رسیده. تنها کسی که انگار زیاد به هم نریخته، دکتر ولز است. به من می گوید: صبح بخیر جسیکا. من حتی نمی دانم روز است یا شب. روز اول است یا دوم. حالت چطوره؟ فقط خیره به او نگاه می کنم. چه باید بگویم؟! که خوبم؟! نگاهی به پرونده ام می اندازد. بذار یه نگاهی بندازم. عیبی که نداره؟ باندی را که روی رانم بسته شده. باز می کند و حقیقت را جلوی چشمم می بینم. پای راست ندارم. نه مچ پایی، نه ساق پایی. فقط ران و زانو مانده و یک تکه ای که یک عالمه گاز استریل دور آن پیچیده شده. دکتر ولز پانسمان را باز می کند و نگاهی به هنر نمایی اش می اندازد، اشک به چشم هایم سرآزیر می شود. دستم را سفت توی دست هایش فشار می دهد و می گوید: همه چی درست می شه. ما از پسش بر می آییم. از خوش حالی دکتر ولز لجم می گیرد. جسیکا این خیلی عالیه. جریان خونت خوبه، رنگش مناسبه... خیلی قشنگ داره خوب می شه. نگاهی به آن هیبت زشت زیر زانویم می اندازم. آن قلنبگی زشت، قرمز و متورم که دورتا دورش مثل زیپ آهن پیچ شده . روی پوستش هم تکه تکه لکه های زرد و کثیقی دیده می شود. دکتر می پرسد: دردش چطوره؟ برات قابل تحمله؟ اشک هایم را پاک می کنم و سرم را تکان می دهم که مثلاً بله، چون درد پاهایم اصلا با دردی که توی قلبم حس می کنم قابل مقایسه نیست. دردی که فکر نمی کنم هیچ کدام از داروهایش بتواند آن را از بین ببرد...

(برنده ی 3 جایزه) نویسنده: وندلین ون درانن مترجم: آناهیتا حضرتی انتشارات: پرتقال  


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب رویای دویدن | انتشارات پرتقال" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل