loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب دیکته ی شب دوم دبستان هفت برادران

5 / 4
موجود شد خبرم کن

معرفی کتاب دیکته ی شب دوم دبستان

کتاب دیکته شب دوم دبستان از مجموعه یار دبستانی من  بر اساس معیارهای ارزش یابی کیفی توصیفی به قلم داریوش هفت برادران از انتشارات فرای علم به چاپ رسیده است.

دیکته یا املا تمرینی است جهت درست نوشتن کلمات ، در شیوه ی جدید املا نویسی علاوه بر درست نوشتن، تاکید زیبا نویسی نیز از جمله مسائلی است که مورد توجه قرار می گیرد و در حقیقت به متنی می توان املا گفت که در آن درست، خوانا و زیبا نویسی و درک صحیح کلمه در متن مورد توجه قرار گرفته باشد. دانش آموزان پس از فراگیری صداها و نمادهای نوشتاری و کسب مهارت های اولیه زبان آموزی سعی بر این دارد تا شنیده ها، خوانده ها، گفته ها و عقایدش را به علائم نوشتاری تبدیل کند، تا فهم آن برای دیگران میسر شود. کتاب حاضر که یکی از بهترین کتاب های کمک درسی املا و دیکته دوم دبستان است با در نظر گرفتن این اهداف، با توجه به برنامه درسی و بر اساس مطالب کتاب بخوانیم و بنویسیم پایه ی دوم دبستان در زمینه املا نویسی طراحی و تالیف گردیده است. در این کتاب علاوه بر توجه به مطالب و روش های املا نویسی، به آموزش درک مطلب و مهارت های خواندن نیز پرداخته شده است. مطالب و محتوی دروس در دو بخش مطرح شده اند. در بخش اول هر درس، متن املای ( 1 ) ارائه شده است که دربردارنده ی خلاصه درس و کلمه های مهم می باشد. بخش دوم درس که تحت عنوان املای شماره (2) بیان شده، شامل داستان هایی است که با توجه به مفاهیم درس علوم و هدیه آسمانی طراحی شده است. داستان های این بخش از کلمه های جدید که دارای بار املایی بوده و ملموس تر می باشند، ساخته شده و در قالب متن هایی متنوع، جذاب و آموزنده با اهداف تربیتی و آموزشی مطرح شده اند و سعی بر آن دارند تا علاوه بر جذاب تر شدن درس املا و ایجاد انگیزه در دانش آموزان به بالا رفتن مهارت های آنان در خواندن کمک کند. در انتهای هر درس کلمه هایی گردآوری شده که با هدف افزایش دامنه ی واژگان دانش آموزان مطرح شده اند. ضمنا، سوال هایی برای سنجش میزان درک دانش آموزان از متن برای هر درس در نظر گرفته شده است که پاسخگویی به آنها سبب درک بیشتر آنان از متن و کشف لایه های عمیق تر آن می گردد.  برای هر درس جدول های ارزیابی آموخته ها و تشخیص پیشرفت تحصیلی طراحی شده است.


برشی از متن کتاب


گندم های زرد و قشنگ را چه کسی کاشته است ؟ همان کشاورز کوشایی که دوست ماست. نان گرم و خوش مزه را نانوای سحرخیز پخته است. رفتگر مهربانی که دوست ماست، کوچه ها و خیابان ها را تمیز و پاکیزه کرده است. خانه های زیبا و راحت را بنِّا ساخته است. همان بنّای پرکار که دوست ماست. باغبان زحمت کش در باغ های سرسبز درخت ها و گل های خوش رنگ کاشته است. مامور منظم راهنمایی و رانندگی در خیابان ها نظم و ترتیب ایجاد کرده است. معلم دانا و پتلاش، کلاس را شاد و بانشاط کرده است. دانش آموزان سخت کوش و دوست داشتنی، این گل های شاداب را نیز معلم پرورش داده است. این دوستان خوب و چیزهای قشنگ را خداوند مهربان آفریده است. همان - کوچه - راحت - مرتّب - منظّم - نظم - بانشاط - سحرخیز - زحمت کش - دنیا - درو - فقط - ایجاد - سوال - انتخاب - یعنی - شغل - پرورش - مثل - اتفاق - باغ - صفحه - دیشب - چون - غصّه - خمیر - روشن - تنور - صحیح - معلوم - قرار- اشتباه - کوزه گر - آرزو - تفاوت - پیرزن - کلاغ - تمیز - کثیف - آهنگر - فریاد - غمگین - دیوار - اشتباه - جو - موز - گنجشک - مورچه - کفّاش - عسل - پارچه - می پیچید - کاشته است - پخته است - ساخته است - گذاشته بودم - می خواست - صحیح و سالم - لبه ی تنور - اشک ریزان - جیک جیک - قار قار - برگ ریزان - میوه فروش - سبزی فروش - کتاب فروش - شیرینی فروش - داروساز - آهنگ ساز ماهر - هفته ی گذشته - یخچال بزرگ - نان خوش مزّه - پرستار دلسوز - گل های خوش رنگ - بنّای پرکار - تکّه ی کیک - ابر بهاری - غم و غصّه چند دقیقه بیشتر تا اذان مغرب نمانده بود. نه سالش شده بود. خیلی خوشحال بود که می توانست مثل مادر و مادربزرگش روزه بگیرد. دلش می خواست سر سفره ی افطار بنشیند و به او هم بگویند قبول باشد. مادر چرخ خیاطی را خاموش کرد و نگار را صدا زد. بعد از پدر تمام کارهای خانه به عهده ی مادر بود. کا مادر تمام شد. چادر گلی زیبایی دوخته بود. مادر چادر را به نگار داد و گفت : " عزیزم تا تو این چادر را به زهرا خانم بدهی من هم سفره ی افطار را آماده می کنم ". وقتی نگار برگشت سفره ی افطار آماده شده بود. بوی آش در خانه پیچیده بود. آرام رفت و کنار مادربزرگ نشست. سرش پایین بود و چیزی نمی گفت. مادربزرگ که متوجه ناراحتی نگار شده بود پرسید : " دخترم چرا ناراحتی ؟ چیزی به اذان نمانده است ". نگار نگاهی به سفره انداخت و گفت : " سرایدار ساختمان همسایه، پیرمرد و یرزنی تنها هستند. آن ها سفره افطارشان را در حیاط انداخته بودند. " مادر لبخندی زد و گفت : " شاید داخل خانه شان گرم است ". نگار با ناراحتی دوباره نگاهی به سفره انداخت و گفت : " نه، موضوع این نیست. آن ها برای افطار فقط نان و پنیر داشتند ". مادر با شنیدن این حرف نگار ظرف آش را برداشت و به آشپزخانه رفت. با این که مقدار کمی آش پخته بود، ظرف بزرگی پر کرد و به طرف خانه ی همسایه رفت. مادربزرگ سر نوه اش را بوسید و گفت : " قبول باشد، عزیزم ". در همان لحظه صدای اذان در گوش نگار پیچید.

(مجموعه یار دبستانی من) مؤلف: داریوش هفت برادران انتشارات: فرای علم


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دیکته ی شب دوم دبستان هفت برادران" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل