محصولات مرتبط
دربارهی کتاب دوندهی اول روح اثر جیسون رینولدز
کتاب "دوندهی اول: روح" روایتگر داستان زندگی پسری نوجوان میباشد که برای مطالعهی مخاطب کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآمده است.
شخصیت اصلی قصه، "کسل کرنشا" نام دارد. او نوجوانی باهوش است که به تخمهی آفتابگردان علاقهی فراوانی دارد؛ به طوری که تمام اوقات بیکاریاش را صرف خوردن آن میکند. کسل، در کنار مادرش، "تری" زندگی آرامی را پشت سر میگذارد. تری، در یک بیمارستان فعالیت میکند و از طریق دستمزد این شغل، هزینههای زندگی خود و تنها فرزندش را تامین مینماید.
پدر کسل، در زندان محبوس میباشد؛ آن هم نه به دلیل سرقت و آزار دیگران و چیزهایی از این قبیل. بلکه به جرم شلیک به زن و فرزندش، یعنی تری و کسل. در واقع مصرف بیش از حد و مداوم مشروبات الکلی، موجب ایجاد تغییر در خلقوخوی این مرد و اقدام به چنین کاری شده است. به هنگام وقوع این حادثهی تلخ، تری و کسل، وحشتزده و گریان پا به فرار میگذراند. ترس از اصابت گلوله، نیروی عجیب و خارقالعادهای به پاهای کسل وارد میکند؛ نیرویی همچون قدرت پرواز با شتابی باورنکردنی. موضوعی که موجب میشود، پسر قصه، به استعداد ذاتی و بینظیر خود در دویدن پی ببرد.
هماکنون، سالها از این ماجرا میگذرد. کسل به ورزش بسکتبال علاقهمند شده است و هیچگاه میلی به شرکت در مسابقات دو، از خود نشان نمیدهد. تا اینکه، به طور اتفاقی، درون محوطهی پارک، با گروهی از تیم دوندهی نوجوانان روبهرو میشود. پس از مشاهدهی تلاشهای افراد برتر این تیم، تصمیم میگیرد به رقابت با آنها بپردازد؛ تصمیمی که مسیر زندگی او را تغییر میدهد.
برشی از کتاب دونده اول روح
رکورد جهانی بیشترین تعداد فرار توی یک روز
دوست دارم بدونم تا حالا شده دکترها دست یا پای کسی رو قطع کنن و بعدش بفهمن که اشتباه بزرگی کردهن یا نه؛ یعنی بفهمن کلا گند زدهن؟
فرداش که رفتم مدرسه، دقیقا همین احساس رو درمورد بریدن ساق کتونیم پیدا کردم.
اولش فکر میکردم کارم خیلی باحال بوده. دور خونه باهاشون راه رفتم و دیدم خیلی سبکتر شدهن. خب همین سبکی میتونست توی زمین دو کلی کمکم کنه. وقتی صدای مامانم رو از پشت در شنیدم، سریع کفشها رو درآوردم و پرتشون کردم توی اتاقم. البته واقعا فکر نمیکردم که مامان متوجه بشه کفشهام رو بریدهم و نصفشون کردهم، چون همیشه وقتی میرسه خونه، انقدر خستهست که به هیچی جز کاناپه توجه نمیکنه. ولی میخواستم حواسم باشه که مبادا بیحوصله باشه و ببینه من نصف پولی رو که واسه اون کتونیها داده، ریختم قاطی آشغالها، زیر ظرف غذاهای یه بار مصرف بوگندو با رد رب آبگوشت قهوهای و سس فرانسوی. احتمالا از کوره درمیرفت و با شناختی که ازش دارم، مجبورم میکرد چسب مایع و نخ و سوزن بردارم و زور بزنم درستش کنم. و احتمالا تمام اون مدت هم برام دربارهی ارزش هر دلار سخنرانی میکرد. تازه اوضاع بدتر میشد. سرم داد میکشید و تنبیهم میکرد. وای، حتی شاید بدتر از تمرین نردبونی.
صبح روز بعد، هنوز از کفشها راضی بودم. همین خوشحالم میکرد. نمیدونم چرا بعضی وقتها که آدم با فکر یه چیزی خوابش میبره، خوابه به یه دلایلی باعث میشه نظر آدم تغییر کنه. نمیدونم چرا، ولی اینجوری میشه. وقتی صبح روز بعدش بین ملافهها بیدار شدم، در اتاقم رو باز کردم و دزدکی به کتونیهام نگاه انداختم. انگاری ممکن بود نصفه شب زنده شده باشن. خوشبختانه حالشون خوب بود. حتی بعد از اینکه لباس پوشیدم و کفشهام رو پام کردم، زیاد نگران نبودم. چون شلوار جینم اونقدری بلند بود که بالای پارهپورهی کتونیها رو بپوشونه تا عادی به نظر بیان.
ولی پاهام اصلا حال خوبی نداشتن. انگار توی خواب پاهام رو قطع کرده بودن و توشون رو با دینامیت و فلفل پر کرده بودن و دوباره وصلشون کرده بودن سر جاشون. بالای کتونیهام دیده نمیشد، ولی خیلی میترسیدم بقیه متوجه راه رفتنم بشن. چون عین یه زامبی راه میرفتم...
کتاب دوندهی اول روح اثر جیسون رینولدز با ترجمهی شبنم حیدری پور توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
- نویسنده: جیسون رینولدز
- مترجم: شبنم حیدری پور
- انتشارات: پرتقال
مشخصات
- مترجم شبنم حیدری پور
- نوع جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 3
- سال انتشار 1398
- تعداد صفحه 152
- انتشارات پرتقال
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران