Name: کتاب درآمدی بر اندیشه ی هانس بلومنبرگ
SKU: 3954
Price: 150000 IRR
Availability: InStock
Rating: 5 (1 reviews)

کتاب درآمدی بر اندیشه ی هانس بلومنبرگ، نوشته فرانتس یوزف وتس با ترجمه فریده فرنودفر و امیر نصری توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

این کتاب قصد دارد اندیشه های " هانس بلومنبرگ" را به همه ی دوست داران فلسفه معرفی کند. با وجود این که نزدیک به دو دهه از مرگ بلومنبرگ می گذرد اما هنوز هم تأثیرات افکار عمیق او روی دیگر فلاسفه به خوبی پیداست. اندیشه های بلومنبرگ مصداق بارز و در عین حال، نامتعارف فلسفه ورزی به شیوه ی ادیبانه بود و بعد از مرگش با وجود این که خلاقیت فکری اش پایان یافت اما نظریات قبلی اش هم چنان محبوب ماند. آلمانی ها و انگلیسی زبان ها همواره کوشش های فراوانی در جهت معرفی اندیشه های بلومنبرگ کرده اند اما متاسفانه تفکراتِ این اندیشمند بزرگ در ایران طرفداران زیادی ندارد؛ دلیل این امر عدم شناخت کافی از این فیلسوف بزرگ است. تا قبل از انتشار این کتاب هیچ اثری از بلومنبرگ یا در مورد او به فارسی ترجمه نشده بود و "فریده فرنودفر" و "امیر نصری" این عدم دسترسی را اصلی ترین علت ناشناس بودن نظریات بلومنبرگ در ایران می دانستند؛ از این رو سعی کردند تا با ترجمه ی کتاب حاضر، منبع کاملی از تفکراتِ این فیلسوف بزرگ را در اختیار دوست داران فلسفه، در ایران قرار دهند. "یوزف وتس" با وجود فهم مشکل اندیشه های بلومنبرگ، از میان هزاران نوشته ی وی، بن مایه های اساسی آثارش را به نحوی نظام مند ارائه کرده تا خواننده به صورت گام به گام با اندیشه های بنیادین او آشنا شود.

برشی از متن کتاب

اندیشه اصلی بلومنبرگ هم با انسان شناسی گلن در پیوند است و هم با فلسفه ی صورت‌های سمبلیک کاسیرر؛ او هر دوی این ها را با یکدیگر پیوند می دهد چراکه بلومنبرگ نیز انسان را به عنوان موجودی عریان و نیازمند توصیه می ‌کند که وجود متناهی اش انباشته از دغدغه‌ها و نیازهاست و از حیث انسان بودن پیوسته ناگزیر است که مدام در قبال خود موضعی اتخاذ کند تا بتواند وجود همواره در معرض تهدید خود را به موجودیتی مبدل سازد که این نیازها در آن محقق شده است. در این میان، نزد بلومنبرگ نیز سخن از یک نقصان در ساختارهای سازگاری و قاعده مندی هایی است که از پیش در اختیار بوده و مهیا شده است. یعنی با توجه به نقصان طبیعی ما، به هیچ وجه ادامه حیات ما امری بدیهی نبود. بر موجودیت ما بار سنگینی تحمیل شده است که نمی‌توانیم آن را فرو افکنیم، بی آن که در همان حال که زندگی مان را به دور انداخته باشیم. جبر عمل و فشار جهت گیری ما را وادار می دارند تا مدیریت شخصی مان را خود تضمین کنیم و خودمان به تنهایی با واقعیت قاهر کنار آییم. افراد با نهادن خود به حاکمیت گزافی عالم، بدون تضمین هایی نهایی و سرنخ های مطمئن همواره از نو در برابر این پرسش ها قرار می گیرد که اساسا چگونه می توان زندگی کرد. «پاسخ به این پرسش را می ‌توان این گونه تعبیر کرد: به این ترتیب که انسان به نحو بی واسطه به این واقعیت تن ندهد. پیوند انسان با واقعیت، با واسطه، به گونه ای تکلف آمیز همراه با درنگ، گزینشی و به ویژه "استعماری" است» انسان صرفاً به این دلیل موفق به زندگی کردن می ‌شود که می‌تواند از واقعیت آن گونه که هست طفره رود. انسان دارای این توانایی است که از امور نامانوس ترس آفرین روی برگرداند و به سمت آن چیزی برگردد که برای او معلوم است. یعنی با تفسیر خود، مانوس را در نامانوس جای دهد تا به این ترتیب میان خود و واقعیت به مثابه تمامیت وجود فاصله ایجاد کند. به عقیده بلومنبرگ این همان چیزی است که انسان را «حیوان سمبل ساز» می ‌کند و موجب می ‌شود بر مبنای آن، عوالمی از معنا پدید آورد که در آنها در جستجوی موطنی آشناست و حدودی آن را نیز می یابد. از این رو، نباید انسان را فقط با چیزی تعریف کرد که فاقد آن است، بلکه او را باید به مدد چیزی تعریف کرد که وی به نحو خلاقانه ای آن را به وجود می ‌آورد. یعنی در واقع به واسطه هر دو این ها انسان به عنوان موجودی زی نقص، خرد و فانی در میان علم بی کران از این موهبت خاص برخوردار است که می تواند با واقعیت قاهر و صامت فاصله گیرد و از این طریق، زندگی توأم با دغدغه و نیز بی تکیه گاه خویش را جهت ‌دهی و تثبیت کند. اندیشه بنیادین که در بردارنده دو بخش است، نه از وزن معرفتی برخوردار است که به دلایل الزام آوری دریافت شده باشد و نه صرفاً کیفیت یک موضع گیری شخصی را دارد، بلکه این اندیشه در حکم پیشنهادی برای تفسیر است که بر دلایل موجه تکیه دارد.